خط ترمز پورشه نقشه یک مرد برای خرید حلقه ازدواج را لو داد + عکس

به گزارش رکنا ، پدر جوان که آرزوی دیدن ازدواج دخترش را داشت وقتی پسر جوانی به خواستگاری آمد و قرار شد تا این دختر و پسر جوان با هم ازدواج کنند در نخستین پلان این رویای پدری سنگ بزرگی از مشکلات پیش رویش قرار گرفت.
مراسم خواستگاری به خوبی برگزار شد و پس از اینکه خانواده ها با هم صحبت کردند بین آنها شیرینی پخش شد که نشان از رضایت از این وصلت داشت.
پس از مدتی قرار شد تا آنها مراسم عقدی را برگزار کنند تا دختر و پسر جوان به عقد هم دربیایند.
پدر میانسال ذهنش درگیر بود و نمی خواست کسی متوجه بی پولی اش بشود و زمانیکه بحث خرید حلقه ازدواج پیش آمد دیگر نمی دانست چه باید کرد تا اینکه سکوتش را شکست و با یکی از همکارانش که کارگر کچ کار است از این ماجرا حرف زد.
روز خرید حلقه ازدواج نزدیک بود که همکار مرد میانسال با طراحی سناریویی مسیر رسیدن به پول حلقه ازداج را پیش روی منصور گذاشت.
روز رو دست خوردن
اوایل هفته گذشته بود که منصور در یکی از خیابان های شمالی تهران در حالیکه دوستش او را زیر نظر داشت به وسط خیابان رفت و خود را جلوی خودروی لوکس پورشه انداخت و سکانس تصادف ساختگی با صدای ترمز این خودرو کلید زده شد.
منصور روی زمین افتاد و راننده جوان با چهره ای بهت زده از پورشه پیاده شد و منصور با نقش پردازی اش با صدای بلند از شکسته شدن پایش خبر می داد و در خود می پیچید.
رهگذران دور خودروی پورشه و منصور حلقه زده بودند و در این سکانس کارگر کچ کار که حمید نام دارد پای در صحنه گذاشت و با آرام کردن جو به وجود آمده از مردم خواست تا دور منصور را خلوت کنند و سپس به سراغ پسر جوان رفت و دیالوگی را که از قبل در ذهن طراحی کرده بود را پیاده کرد.
حمید که با چهره آشفته پسر جوان روبرو شده بود ادعا کرد مرد آسیب دیده وضعیتش زیاد هم بد نیست و می تواند او را تا بیمارستان برساند و به بهانه اینکه پای پلیس باز نشود و دنبال کارهای بیمارستان و دادگاه نباشد از پسر جوان خواست تا پولی بابت رضایت به مرد آسیب دیده بدهد و برود.
پسر جوان در این مرحله به سراغ منصور رفت و با رضایتی که از وی گرفته بود پذیرفت تا پیشنهاد مرد غریبه را که همان دوست منصور است اجرا کند و سپس سوار بر خودرویش شد.
پسر جوان از داشبورت پورشه اش 700 هزار تومان پول دست حمید داد اما در این لحظه تیمی از ماموران پلیس و امدادگران اورژانس که با تماس شاهدان این ماجرا با خبر شده بودند پای در صحنه ساختگی گذاشتند.
پول ها در دست حمید بود و ماموران در یک قدمی محل تصادف بودند و راننده پورشه دیگر نمی توانست از صحنه خارج شود که ناگهان حمید با پول هایی که در دست داشت پا به فرار گذاشت و منصور که در نقش پردازی هایش زیرچشمی حرکات حمید را زیر نظر گرفته بود با دیدن این صحنه روی پاهایش ایستاد تا پا به فرار بگذارد که پسر جوان با دیدن این صحنه شوکه شد و تازه متوجه نقش پردازی این 2 سارق شد و توانست منصور را قبل از فرار زمینگیر کند .
ماموران در همان لحظه با دستگیری این مرد میانسال متوجه سناریوی تصادف ساختگی برای اخاذی از جوان پورشه سوار شدند.
بدین ترتیب منصور پیش روی قاضی میروکیلی در شعبه چهارم دادیاری دادسرای ناحیه 34 تهران قرار گرفت و گفت: دخترم نزدیک به ازدواجش بودو باید برای برای خرید حلقه ازدواجش پولی تهیه می کردم اما هیچی در بساط نداشتم که همکارم که یک گچ کار است ماجرای تصادف ساختگی را طراحی کرد و قرار بود این اولین و آخرین سرقت ی باشد که انجام می دهیم و هیچ راه دیگری نبود تا به این پول برسم.
وی افزود: ولی حمید با سرقت پول ها فرار کرد و مرا تنها گذاشت و از او رو دست خوردم و حالا مشکلات زندگی ام بیشتر از قبل شده است و نمی دانم چطور سرم را جلوی خانواده ام و دامادم بالا بگیرم.
بنا به این گزارش، قاضی میروکیلی در این مرحله دستور داد تا تیمی ازماموران پلیس آگاهی تهران برای دستگیری همدست فراری این متهم وارد عمل شوند و منصور نیز برای تحقیقات بیشتر در اختیار پلیس قرار دارد.
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی