شوهر سابق همسرم هر شب به خانه ما می آید ! / تازه عروس در دادگاه چه گفت
رکنا: «شوهر سابق همسرم مرتب جلوی در خانه ما میآید و با فحاشی همه خانوادهام را تهدید میکند، برای همین دیگر از این همه ترس و دلهره خسته شدم و میخواهم هم خودم و هم همسر و فرزندانش را برای همیشه نجات دهم.»
اینها بخشی از صحبتهای مرد جوانی است که برای طلاق از تازه عروسش راهی دادگاه خانواده شده است.
او در اینباره به قاضی دادگاه میگوید: هشت ماه است که با نگین ازدواج کردهام. روزی که با او آشنا شدم گفت که از شوهر سابقش به خاطر اعتیاد جدا شده و همراه یک پسر و یک دخترش زندگی میکند.
من که به او علاقهمند شده بودم، تصمیم به ازدواج گرفتم. برای همین هشت ماه پیش زندگی مشترک ما آغاز شد. اما چه زندگی مشترکی؛ از اول تا آخرش عذاب و ترس و وحشت بود.
شوهر سابق نگین از زندان آزاد شده بود و ما را رها نمیکرد. او هر شب به خانه ما میآمد و تهدیدمان میکرد که باید از هم جدا شویم. چندینبار از او شکایت کردیم، ولی فایدهای نداشت. الان هشت ماه است که از دست این مرد آسایش نداریم.
دیگر نگران خودم و فرزندان همسرم هستم. برای همین تصمیم گرفتم به این زندگی مشترک پایان دهم تا همه خانواده را از دست تهدیدهای این مرد خطرناک نجات دهم. میترسم او بالاخره یک روزی بلایی سر من بیاورد.
همسر این مرد نیز در اینباره به قاضی گفت: آقای قاضی شوهرم راست میگوید. شوهر سابقم دست از سر من برنمیدارد. مرتب تهدید میکند که اگر از کاوه جدا نشوم فرزندانم را میدزد و یا بلایی سر من و آنها میآورد.
هر شب داد و فریاد به راه میاندازد. در این مدت یک روز خوش نداشتهایم. هرچه هم شکایت کردهایم فایدهای نداشته و دوباره به سراغ ما آمده است. برای همین بهتر است که من و کاوه از هم جدا شویم تا به آسایش برسیم.
در پایان قاضی دلایل این زوج را برای طلاق کافی ندانست و آنها را برای برخورد قانونی با مرد مزاحم به مرکز مشاوره کلانتری معرفی کرد.
حتما باید یک قتل رخ بده تا بگن چرا ازش جدا نشدی!؟