این پسر در وحشتناک ترین آلرژی زنده زنده سوخت + تصاویر (14+)
به گزارش رکنا به نقل از وبسایت دِ سان، تصاویری از زخم‌های وحشتناک یک پسر جوان که به دلیل حساسیت (آلرژی) به لاموتریژین ( داروی ضد تشنج) زنده زنده سوخت منتشر شد.
بر این اساس، کریستوفر وول که 21 سال دارد پس از 10 روز استفاده از داروی ضد تشنج لاموتریژین، حساسیت شدیدی به این دارو نشان داد و تمام بدنش به صورت وحشتناکی سوخت و تاول‌های غیرقابل تصوری زد.
کریستوفر پس از این حساسیت تا پای مرگ پیش رفت و تحت مراقبت‌های ویژه در بیمارستان قرار گرفت. پزشکان بیماری او را سندرم استوینس- جانسون (اس جی اس) تشخیص دادند. این سندرم وحشتناک که به دلیل حساسیت‌های دارویی رخ می‌دهد، یک نوع نکروز اپیدرمی سمی است که باعث جدا شدن پوست بدن و تاول‌های غیرقابل تصور خونی می‌شود.
علی رغم حال نامساعد کریستوفر، پزشکان بیمارستان ملکه الیزابت بیرمنگام شروع به مقابله پیچیده با بیماری او کردند. آنها حتی تنفس او را متوقف کردند و کوشیدند جان این بیمار نگون‌بخت را نجات دهند.
خانواده این بیمار می‌گویند: دکتر به ما گفت فرزند شما نباید زنده می‌ماند. با این وجود، وضعیت او وخیم بود. تمام بدن کریستوفر سوخته و تاول زده بود. چشم‌های او متورم شده بود و درد شدیدی داشت.
کریستوفر پیش از بیماری به عنوان آشپز در یک رستوران محلی مشغول به کار بود. او پیش از شروع این سندرم، از داشتن بیماری آنفولانزا شکایت می‌کرد. او درباره بیماری خود می‌گوید: من در ابتدا نمی‌دانستم که چه بلایی بر سرم آمده است. روز بعد صورت و چشم‌هایم متورم شد. هنگامی که میخواستم به خانه برگردم، تاول‌‌های خونی وحشتناکی در دهان و گونه‌هایم به وجود آمد.
پدر کریستوفر می‌گوید: زمانی که او را به بیمارستان رساندیم بیش از 40 درصد بدن او سوخته بود. این شرایط بدتر و بدتر می‌شد بطوری که او دچار 100 درصد سوختگی شد. او یک هفته به کما برده شد و حتی پزشکان مدتی تنفس طبیعی او را متوقف و از دستگاه تنفس مصنوعی استفاده کردند.
کریستوفر تاول‌های شدیدی در تمامی بدن داشت و پوست بدنش جدا می‌شد، چند عضو بدنش از کار افتاده بود، فشار خون پایینی داشت و نزدیک 25 کیلوگرم کاهش وزن را طی این سندرم تجربه کرد.

در نهایت این پسر جوان سلامتی خود را بازیافت. او می‌گوید: من خیلی خوش‌شانس بودم. پزشکان با پیشرفت بیماری من درست برخورد کردند. بسیاری از بیماران با پیشرفت سندرم استیونس - جانسون زنده نمی‌مانند. نمی‌دانم که برای آینده چه خواهم کرد، من تنها خوشحالم که زندگی خود را گام به گام دوباره به دست خواهم آورد.