افتضاحی به نام ویلای ساحلی + گزارش تحلیلی و نقد فیلم

فیلم ویلای ساحلی به کارگردانی کیانوش عیاری و تهیه‌کنندگی رضا رخشان ساخته شده است. مدیر فیلمبرداری: داریوش عیاری، دستیار اول فیلمبردار: بابک ابرغانی، دستیار اول کارگردان: رضا مسعودی، مدیر صدابرداری: محمود خرسند، صدابردار: سهیل متولی، طراح چهره‌پردازی: عباس عباسی، طراح صحنه: سیامک کاری‌نژاد، طراح لباس: زهرا صمدی، تدوین: کیانوش عیاری.

عمده مخاطبان فیلم ها مردم عامه هستند ، برای همین نیز در ساخت فیلم آن هم فیلم کمدی کافی سلیقه و علایق مردم را در آن دخیل کنید تا فیلمان به پرفروش ترین فیلم روی پرده تبدیل شود! اما پدیده ای به نام ویلای ساحلی فیلمی است که نه تنها واکنش های منفی منتقدان را به همراه داشت ، بلکه اغلب مردم نیز از ثانیه به ثانیه این فیلم ناراضی بودند.

رضا عطاران ، پژمان جمشیدی و ریما رامین فر بازیگران آشنایی هستند که در اغلب ساخته های کیانوش عیاری دیده می شوند، تکرار نقش ها و شباهت آن ها به نقش هایی در فیلم های گذشته مانند شباهت نقش یونس به فیلم دینامیت که در آن ایفای نقش کرده بود، اولین نکته ای بود که به چشم می خورد.

موضوع این فیلم از آن جایی شروع می شود که خانواده پولدار ویلای ساحلی خود را به دست کارگر خانه شان می دهد و خانواده تصمیم میگیرند از این راه کسب درآمد کنند... فکر نمی کنم حدس ادامه فیلم برای کسی سخت باشد! حتی پایان بندی کاملا طبق انتظار مخاطب پیش می رود ، انقدر طنز در سکانس های مختلف سخیف بود و سکانس ها قابل پیش بینی بودند که بهتر است این فیلم را از کارنامه جناب عیاری پاک کنیم و طوری برخورد کنیم که گویی نه خانی آمده و نه خانی رفته! کما اینکه نمی توان ژانر فیلم را هم به درستی بیان کرد! واقعا می توان گفت این فیلم کمدی است؟! و یا ژانری اجتماعی دارد؟! هر چه بیشتر فکر می کنیم کمتر به نتیجه می رسیم!

از میان بازیگرانی که در این فیلم استفاده شده است نام های انگشت شماری بودند که چهره شان برای مردم آشنا بود و سابقه سال ها بازیگری را داشتند ، مابقی یا بازیگر نبودند یا ههمچنان چهره شان در میان رسته هنرمندان به شناخت نرسیده بود! اما گذشته از همه این ها ترکیب نام‌های مطرحی چون رضا عطاران و پژمان جمشیدی و حضور نام زنده‌ یاد کیومرث پوراحمد در فهرست بازیگران این فیلم تنها نکته جذاب آن است.

خلاصه حرف‌های کیانوش عیاری کارگردان فیلم ویلای ساحلی

کیانوش اعیاری گفت:مهم‌ترین دلیلم برای ساخت این فیلم، پول بود چون می‌خواهم پروژه دیگری را شروع کنم که تهیه‌کننده آن خودم هستم و به پول احتیاج دارم.

به هیچ عنوان حاضر نبودم بخاطر پول، یک فیلم مبتذل بسازم و معتقدم «ویلای ساحلی» اصلا مبتذل نیست. درواقع مفاهیمی مثل «خیانت در امانت» در ذهنم بود که فکر کردم می‌تواند مَحمل خوبی برای یک فیلم باشد.

عمده بازخوردها خوب بوده اما انتقادهایی هم شنیده‌ام که بیشتر به این دلیل بود که توقع داشتند من در همان سبک «خانه پدری» فیلم بسازم و به نظرم این توقع به‌جایی نیست.

آیا من باید مدام فیلم‌های تلخ بسازم؟ گاهی کارگردانی مثل من هم دوست دارد یک فیلم مفرح بسازد، یعنی حتی اگر بخاطر پول هم نباشد، بخاطر روح و روان خودش، شاید بخواهد چنین فیلمی بسازد. اگر یک فیلمساز، روح و روان خود را درنظر بگیرد، حس او به عده کثیری منتقل می‌شود و در نتیجه یک جمع میلیونی حال و احوال بهتری پیدا می‌کنند.

تمام دوران فیلمسازی من با سانسور و به تبع آن خودسانسوری مواجه بوده است. بویژه آخرین فیلم‌های من یعنی «خانه پدری» و «کاناپه» که به شدت با سانسور مواجه شدند و مرا به غیر از آزرده‌خاطر کردن، به لحاظ مالی هم در شرایطی سخت قرار دادند. بنابراین برای فیلم جدیدم ترجیح می‌دادم یک فیلم بدون مشکل بسازم ضمن اینکه می‌خواستم فیلمم پولساز هم باشد.

خبرنگار مهلا رنجبران

وبگردی