خداحافظی تلخ با «پدر» /  پایان یک رابطه سیاه ! / دیگر او را «پدر» صدا نخواهم کرد!

کریولین داریان، زنی ۴۶ ساله و دختر ژیزل و دومنیک پلیکو است. به مدت تقریباً یک دهه، پدر او به مادرش مواد مخدر داده و در حالت بیهوشی به او تجاوز می‌کرد. همزمان، بیش از ۸۰ مرد دیگر نیز این کار را انجام دادند. پدرش همچنین از تمام این صحنه‌ها فیلمبرداری کرده است. این پرونده یکی از بزرگترین پرونده‌های جنایی سال گذشته در فرانسه بود.

دادگاه پدر

به گزارش رکنا و نقل از اشپیگل، داریان بیش از چهار ماه دادگاه پدرش را در شهر آوینیون دنبال می‌کرد. مخالف مادرش که خشمش را فرو می‌برد، داریان در دادگاه با صدای بلند، پدرش را متهم کرد و با چشمانی پر از اشک دادگاه را ترک کرد. او توانایی تحمل آنچه می‌دید و می‌شنید را نداشت. در مورد ژیزل، شواهد بسیاری به دلیل فیلمبرداری‌هایی که شوهرش از این جنایات انجام داده بود وجود دارد. کریولین داریان شک دارد که شاید خودش نیز مورد سوءاستفاده جنسی قرار گرفته باشد.

تجربه‌های تلخ در قالب کتاب

داریان اکنون کتابی درباره تجربیاتی که پشت سر گذاشته نوشته است. نام این کتاب «دیگر او را پدر نخواهم نامید» است. کریولین می‌گوید نوشتن این کتاب به او کمک کرده تا با ترس‌هایش روبرو شود. او فشار اینکه دختر یک متجاوز است و البته قربانی نیز بوده را تحمل کرده است. مصاحبه با او در دفتر شرکت انتشاراتی‌اش در پاریس انجام شده است.

مصاحبه با خانم داریان:

حکم دادگاه و واکنش به آن

چهار هفته از صدور حکم دادگاه آوینیون می‌گذرد. حکم ۲۰ سال حبس برای پدرم در ۱۹ دسامبر صادر شد. این روز برای من خاص بود چون آخرین باری بود که شخصی را که زمانی پدر می‌خواندم، می‌دیدم. نمی‌دانستم روند پرونده چقدر طول می‌کشد و حکم خیلی زود صادر شد. برای این موضوع آمادگی نداشتم.

عدالت در حکم پدر

پدرم سنگین‌ترین مجازات ممکن را دریافت کرد و از این لحاظ حکم عادلانه بود. اما او و وکیلش تلاش می‌کنند تا قبل از پایان ۲۰ سال او را آزاد کنند. او اکنون ۷۲ سال دارد و برای من این موضوع غیرقابل تحمل است. می‌خواهم باقی عمرش را در زندان بگذراند.

علت نگرانی از آزادی پدر

من معتقدم انحراف‌های انسانی قابل درمان نیست. او همیشه خطرناک خواهد بود، مگر اینکه برای باقی عمرش تحت درمان دارویی قرار گیرد.

سرخوردگی از حکم‌های همدستان

به همدستان پدر حکم‌هایی بین ۴ تا ۱۵ سال زندان داده شده است. بعضی از وکلا و مسئولان قضایی خواستار مجازات‌های شدیدتری بودند. بله، من هم سرخورده شدم. بیش از نیمی از متهمان کمتر از ۱۰ سال حبس دریافت کرده‌اند. میانگین مجازات تجاوز در فرانسه ۱۱ سال است و به نظر می‌رسد در این پرونده تساهل شده است. این احکام بازدارنده نیستند و هفده نفر از مجرمان موارد حقوقی را به چالش کشیده‌اند تا خود را نجات دهند.

آیا باور دارید دیگر او را 'پدر' صدا نخواهید کرد؟

اکنون او را فقط با نام دومنیک صدا می‌زنم. اگر او را دوباره ببینم، این ملاقات در دادگاهی خواهد بود که به مسائل خانوادگی ما ارتباط دارد.

تصمیم برای ندیدن دوباره دومنیک

من بارها این سوال و دیگر سوالات مشابه را از خود پرسیده‌ام و به این نتیجه رسیده‌ام که صحبت کردن با دومنیک در زندان برای من حقیقتی به همراه نخواهد داشت.

شواهد مشکوک در کامپیوتر

پلیس دو عکس نیمه‌برهنه از من را که زمانی خواب بوده‌ام، از کامپیوتر پدرم یافته است. این عکس‌ها نشان‌دهنده موقعیت‌هایی است که هرگز در آن‌ها به خواب نمی‌روم. لباس‌هایی بر تن داشته‌ام که متعلق به من نبوده‌اند. آیا این موضوع نشان می‌دهد که پدرم به من مواد مخدر داده است؟ هیچ شکی در این باره ندارم. خواب من سبک است و اگر کسی لباس من را تغییر دهد یا جای من را عوض کند، بدون شک از خواب بیدار می‌شوم. به مدت ۲۰ سال با مردی زندگی کرده‌ام که صبح زود باید بلند شود و حتی خود من نیز هنوز خیلی زود از خواب برمی‌خیزم.

انتظار برای افشای حقیقت در دادگاه

من امیدوار بودم که در دادگاه پدرم، چیزهای بیشتری درباره این عکس‌ها بفهمم. یکی از عکس‌ها در خانه من در نزدیکی پاریس گرفته شده بود. اتاقی که عکس در آن گرفته شده بود را به خوبی می‌شناسم. سوال این است که زمان دقیق عکس‌برداری چه زمانی بوده و دومنیک دقیقا با من چه کرده است؟ دومنیک در جریان بازجویی و تحقیقات توضیحات مختلفی داده بود و در دادگاه حتی گرفتن عکس‌ها را انکار کرد. حال سوال این است که اگر این عکس‌ها را او نگرفته، چه کسی این کار را انجام داده و چه فردی وارد خانه من شده و چه چیزهایی رخ داده است؟

کرولاین و مادرش در دادگاه شهر آوینیون فرانسه

دیگر او را «پدر» صدا نخواهم کرد!
 آیا شما معتقدید که شما هم مورد سواستفاده قرار گرفته‌اید? 
بله، زیرا غیر از این معنا ندارد. چرا او به من مواد مخدر داده است؟ این حرکت حتماً با دلیلی انجام گرفته است. این مرد هیچ خط قرمزی ندارد و هیچ محدودیتی را پیش روی خود نمی‌بیند. فقط نگاه کنید با مادرم چه کرده است. من شک ندارم که من هم هدف تجاوز قرار گرفته‌ام. هیچ نکته بیخودی در مورد عکس‌ها وجود ندارد. در عکس‌هایی که از من گرفته شده، من دقیقاً در همان موقعیتی در خواب دیده می‌شوم که مادرم هم در همان حالت مورد سواستفاده قرار گرفته است. با این حال، برخلاف او، همچون اغلب قربانیان تجاوز، من هم هیچ مدرک مستحکمی ندارم. 

عدم اعتراف به جرم

اگر او به شما تجاوز کرده باشد، چرا به آن اعتراف نکرده است؟ 

چون او نمی‌خواهد اقرار کند که به محارم و نزدیکان خود تجاوز کرده است. اگر چنین کند تصویری را که از خود ساخته نابود می‌کند. درست به همین دلیل است که او اعتراف نمی‌کند که به فرزند و نوه‌اش هم تجاوز کرده است. او دروغ می‌گوید. مادرم هم کل حقیقت را نمی‌داند. او هنوز نمی‌داند که چه زمانی نخستین بار به وی تجاوز صورت گرفته است. یا اینکه چه تعداد مرد به او تجاوز کرده‌اند. بیش از ۵۰ مرد در این رابطه در دادگاه حاضر شده بودند. 

شواهد سواستفاده

آیا شواهد دیگری هم وجود دارد که نشان دهد پدرتان از شما هم سواستفاده کرده است؟ 

سال ۲۰۱۹، من باید چند عمل جراحی را به دلیل برخی مشکلاتم انجام می‌دادم. در آن زمان، من نمی‌توانستم بفهمم که چرا دچار مشکلات سلامتی زنان شده‌ام. امروز من حدس می‌زنم که شاید در نتیجه تجاوز‌هایی که به من شده، دچار مشکلات مذکور شده‌ام. 

تلاش برای ارتباط خانوادگی

در دادگاه، بعضی اوقات اینطور به نظر می‌رسید که پدرتان امید داشت تا خانواده‌اش او را ببخشند. 

بله، او سعی داشت تا نوعی ارتباط را با همگی ما به ویژه مادرم برقرار کند. گاهی اوقات، فکر می‌کردم که او سعی داشت بدون حرف زدن، نوعی ارتباط چشمی را با مادرم برقرار کند. با این حال، من اجازه نمی‌دهم که دومینیک بیش از این رویم اثر بگذارد. من او را همانی می‌بینم که هست: یک مجرم و یک متجاوز سریالی. 

ژیزل پلیکوت، همسر دومنیک، در روزی که حکم نهایی دادگاه اعلام شد

دیگر او را

سرزنش در دادگاه

برخلاف مادرتان، شما در دادگاه، پدرتان را سرزنش کردید و با لحنی تند با او صحبت می‌کردید. آیا شما عامدانه سعی داشتید تا در نقش یک قربانی ساکت و آرام ظاهر نشوید؟ 

من به وجود قربانی خوب و بد اعتقادی ندارم. من کاملاً با مادرم متفاوت هستم. من به شدت تشنه واقعیت بودم. مادرم می‌داند چه اتفاقاتی افتاده است. من نمی‌دانم. من هنوز نتوانسته‌ام خودم را جمع و جور کنم. پشت سر من چهار سالی وجود دارد که شبیه به سونامی بوده است. البته که نفرت وجود دارد. من حس این را دارم که قربانی بزرگِ بی‌عدالتی هستم.

فاصله میان مادر و دختر

در جریان برگزاری دادگاه‌ها، یک فاصله زیاد میان شما و مادرتان قابل مشاهده بود. آیا دلیل این مساله این است که او به عنوان مادر شما دوره سختی را گذرانده وقتی متوجه شده که شما هم یکی از قربانیان شوهرش بوده‌اید؟ 

مادرم به نحوی متفاوت به صورت مساله نگاه می‌کند. اینکه او شاهد بوده من نیز در میان قربانیان دومنیک حضور دارم، حقیقتاً برای وی سخت بوده است. این مساله واقعاً برای من دردناک است. با این حال، این واقعیت است. من نمی‌خواهم بگویم که ما با هم در مورد مساله‌ای که با آن رو به رو هستیم بیگانه‌ایم با این حال، فاصله میان ما زیاد است. 

انجمن "به من مواد نده!"

در سال ۲۰۲۳، شما انجمنی را بنیان گذاشته‌اید که عنوان آن این است: "به من مواد نده! " هدف این انجمن ارائه آموزش به مردم در مورد این مساله است که به صورت ناغافل مورد سواستفاده به دلیل استفاده از مواد مخدر قرار نگیرند. در حقیقت، این انجمن سعی دارد این آگاهی را ایجاد کند که مبادا افراد به واسطه استفاده از مواد مخدر مورد سواستفاده جنسی دیگران قرار گیرند. تحلیل شما از این کار چیست؟ 

ما در زمینه کار‌ها و اهدافی که برای خود تعریف کرده‌ایم با مقام‌های مختلفی در ارتباط هستیم و سعی داریم سطح آگاهی افراد را افزایش دهیم. ما نه فقط برای افراد عادی بلکه برای پرسنل درمان نیز کلاس‌های آموزشی داریم و سعی داریم آگاهی آن‌ها در این حوزه را افزایش دهیم. اغلب اتفاق افتاده که علایم سواستفاده جنسی از افراد به دلیل خوراندن مواد به آن‌ها، اشتباه تفسیر شده‌اند. هدف اصلی در قالب این انجمن این است که آگاهی انسان‌ها افزایش یابد. من خودم اگر به برخی مسائل آگاهی داشتم به نحو دیگری رفتار می‌کردم. اغلب افرادی که مورد سواستفاده جنسی به این شیوه قرار گرفته‌اند علائمی مشابه داشته‌اند و خودِ من مجبور شدم به دکتر زنان و زایمان مراجعه کنم. در مورد مادرم دهانه رحم او به شدت متورم شده بود. با این حال، هیچکس این تئوری را مطرح نکرده بود که شاید او مورد سواستفاده جنسی قرار گرفته است. به نظر می‌رسد که پزشکان در یکچنین مواقعی باید هوشیارتر از هر زمان دیگری باشند. 

دومنیک پلیکوت در دادگاه

دیگر او را

علی رغم همه آنچه بر سر شما آمده، دومنیک هنوز پدر شماست. در کتابتان، لحن شما در مورد او لطیف است. مثلا شما در بخشی از کتاب خود می‌گویید که پدرتان در راه تعطیلات برای شما بلند بلند در ماشین آواز می‌خوانده است. در مورد پسرت هم گفته‌ای که پدربزرگش به وی شنا یاد داده است.

بی‌اعتمادی به گذشته

اکنون که به این مسائل نگاه می‌کنم تنها یک برداشت دارم و آن هم این است که انگار همه چیز روی شن ساخته شده بود. من دیگر نمی‌توانم دومنیک را باور کنم. از نگاه من، او به همه ما خیانت کرد. آیا او حقیقت را گفت؟ آیا وقتی او به ما می‌گفت دوستمان دارد راست می‌گفت؟ برای من غیرممکن است که به این گذشته، خیرخواهانه و مثبت نگاه کنم.

وبگردی