عاشقانهای که عاشقانه نیست / بررسی هذیان حسادت
رکنا : شاید از روی ظاهر یا دیگر عملکردهای یک فرد مبتلا به اختلال هذیان حسادت نتوانید متوجه وجود چنین اختلالی در او شوید.
عاشق حسود ، موضوعی که دستمایه کار هنرمندان زیادی بوده و اشعار، داستانها و نمایشنامههای زیادی از گذشته تا به حال در این باره شنیدهایم.
به گزارش رکنا ، داستان حسود تا وقتی عاشق است و حسادت عاشقانه دارد، جذاب و دنبال کردنی است اما زمانی که این حسادت به جنون و هذیان تبدیل شود دیگر پایان داستان خوش نیست. خشم ناشی از حسادت هذیانی ممکن است داستانی رقم بزند که پایان آن را خودتان میتوانید حدس بزنید. حسادت بیمارگونه و جنونآمیز فقط در داستانها و تخیلات نیست، بلکه علم روانشناسی در طبقهبندی بیماریهای روانی، اختلالی مجزا برای آن در نظر گرفته است. اگر نمیدانید حسادت تاکجا عاشقانه است و حسادت هذیانی را چطور باید تشخیص دهید، این مطلب را بخوانید.
عشق آتشین، غیرت یا هذیان؟
شاید افرادی را دیده باشید که همه جا و همیشه مراقب حرکات و رفتار همسر خود هستند، از وفاداری همسرشان مطمئن نیستند و معتقدند همسرشان یا در حال خیانت به آنهاست یا بالاخره روزی اینکار را خواهد کرد، ممکن است از همسرشان بخواهند با همه قطع رابطه کند و جز با خودشان با شخص دیگری در تماس نباشد، از زیبا بودن همسرشان میترسند و نگرانند او را از دست بدهند و...
اگر سطحی به این افراد نگاه کنید لابد این رفتارها را به عشق آتشین نسبت میدهید و آن را نشانهای از غیرت میدانید. اگر کمی روانشناسی بدانید احتمالا چنین رفتارهایی را نشانهای میدانید که نیاز به بررسی دارد، مثلا نشانهای از پارانوئید اما اگر از یک متخصص کمک بگیرید نوعی اختلال به نام «اختلال هذیان حسادت» را تشخیص خواهد داد که اگرچه شبیه پارانوئید اما متفاوت از آن است.
هذیان چیست؟
هذیان، نوعی باور غلط است که هماهنگ با فرهنگ فرد نیست و ثابت باقی میماند. ممکن است بسیاری از مردم باورهای غلط داشته باشند اما این باورهای غلط ممکن است مطابق با فرهنگ افراد شکل گرفته باشد یا در طول زمان یا با شنیدن دلیل و منطق و مدرک تغییر کنند. باورهای غلط زمانی بهعنوان هذیان مطرح میشود که ربطی به فرهنگ نداشته و با هیچ دلیل، مدرک و منطقی تغییر نکنند.
به علاوه هذیانها «غیرغریب» هستند یعنی اگرچه این باورها واقعیت ندارند اما کمابیش امکانپذیرند. مثلا در هذیان حسادت، باور به خیانت همسر، اگرچه واقعیت ندارد اما امکانپذیر است. نکته مهم در اختلالهای هذیانی این است که فرد نسبت به اختلال خود بینش ندارد و خود را بیمار نمیداند. این افراد هیچگاه داوطلبانه برای درمان خود به متخصص مراجعه نمیکنند و معمولا از طرف همسر، والدین، اطرافیان یا پلیس به روانشناس مراجعه میکنند.
همسران چنین افرادی گناهکارند؟
ممکن است بخواهید اصطلاحا یکطرفه به قاضی نروید و همسر چنین افرادی را هم در بروز چنین اختلالی مقصر بدانید. ممکن است با دیدن وضعیت زندگی زناشویی چنین زوجینی با خود بگویید لابد چیزی از همسر خود دیده که اینطور به او بدبین و شکاک است، شاید همسرش آنطور که باید و شاید عشق و وفاداری خود را نشان نداده و...
یا حتی شاید تصور کنید اگر با افراد مبتلا به هذیان حسادت گفتوگو شود یا برای آنها مدرک معتبری آورده شود باورشان تغییر میکند و مطمئن میشوند که همسری وفادار دارند اما باید بگوییم معمولا بحث و دلیل و مدرک آوردن برای افراد مبتلا به هذیان حسادت تاثیری بر بهبود باور آنها ندارد. آنها در هر صورت همسر خود را بیوفا و خیانتکار میدانند.
به علاوه هذیان چنین افرادی با رفتار همسرشان توجیه نمیشود، یعنی همسرانشان، رفتاری متفاوت از دیگر افراد ندارند که دال بر بیوفایی باشد. همسر چنین افرادی اگر در خانهای بدون تلفن یا هر وسیله ارتباطی دیگری زندانی هم باشد، باز هم باور دارند که راهی مخفی برای بیوفایی پیدا کرده که او خبر ندارد. بنابراین، هذیان و باور غلط مبتلایان به هذیان حسادت، ربطی به چگونگی رفتار همسرشان ندارد.
حسادتی اتللووار
«سندرم اتللو» یا هذیان حسادت، مانند آنچه در نمایشنامه «اتللو»ی شکسپیر اتفاق افتاد، حسادت بیمارگونهای را توصیف میکند که در میان مردم معمولا با موارد دیگری مثل عشق و علاقه، مراقبت، توجه، غیرت یا پارانوئید اشتباه گرفته می شود. در این اختلال فرد دائما با فکر بیوفایی همسر مشغول است، تصور میکند همسرش چیزی را از او مخفی میکند، باور دارد که همسرش بدون اطلاع او جایی میرود یا کاری میکند یا با افرادی در تماس است.
این افراد اجازه ارتباط با دیگران را از همسرشان میگیرند و خدا نکند که همسرشان با کسی غیر از خودشان گرم بگیرد یا حتی صحبت کند. آن وقت است که آتشی به پا میشود حتی اگر دوست خانوادگی یا یکی از اعضای خانوادهشان باشد. چنین افرادی دائما به دنبال مدرکی میگردند که هذیان خود را به دیگران ثابت کنند. اگر مدرکی در این باره پیدا نکنند (که معمولا هم مدرکی پیدا نمیکنند) باز هم باور دارند که مدرک وجود داشته اماهمسرشان آن را مخفی کرده است.
مثلا ممکن است به یکباره از سر کار به خانه برگردند تا مچ همسرشان را بگیرند، یا گوشی همسرشان را چک یا او را تعقیب کنند و... اگر چیزی نیابند باز هم از باور خود دست برنمیدارند و نیافتن مدرک را هم دلیلی برای بیوفایی همسرشان میدانند. مثلا ممکن است بگویند: «چرا از یکباره به خانه آمدن من ترسیدی؟ لابد چیزی را پنهان کردهای»، یا «اگر چیزی در گوشیات نداری چرا از چک کردن من خوشت نمیآید؟»، یا «اگر جای خاصی نمیرفتی و تعقیب من برایت مهم نبود چرا دائم پشت سرت را نگاه میکردی؟ لابد میترسیدی من دنبالت باشم»، «چرا وقتی تنها بیرون میروی لباس خوب میپوشی و خودت را زیبا میکنی؟» و... این افراد به دلیل باور غلط مبنی بر بیوفایی همسرشان ممکن است بر اثر خشم، رفتارهای پرخاشگرانه از جمله بحث و دعوا، درگیری و کتککاری یا حتی خودکشی یا دگرکشی از خود نشان دهند.
هذیان حسادت همان پارانوئید است؟
اگر بخواهید واقعبین باشید باید بپذیرید که هذیان حسادت ربطی به مواردی مثل عشق و غیرت و... ندارد. تفاوت حسادت هذیانی با حسادت عاشقانه و طبیعی در این است که حسادت در نوع هذیانی آن به شکل افراطی و غیرطبیعی است، ممکن است رفتارهای پرخاشگرانه و ضرب و شتم به دنبال داشته باشد یا حتی به از هم پاشیدن زندگی بینجامد.
تفاوت مهم هذیان حسادت و اختلال شخصیت پارانوئید هم در این است که بدبینی در اختلال شخصیت پارانوئید، درباره موضوعهای مختلف و معطوف به همه افراد است. یعنی فرد نسبت به همه شکاک و بدبین است و درباره هر موضوعی بیاعتماد است اما در هذیان حسادت، فرد مبتلا فقط نسبت به همسر یا معشوقه خود و فقط در حوزه بیوفایی بدبین است. به علاوه فرد مبتلا به هذیان حسادت، در دیگر حوزهها طبیعی است و فقط در حوزه باور به بیوفایی همسر خود شک و تردید دارد. اگرچه هذیان حسادت در جوانها هم گزارش شده اما بیشتر در افراد مسن دیده میشود.
ظاهری طبیعی، باوری هذیانی
شاید از روی ظاهر یا دیگر عملکردهای یک فرد مبتلا به اختلال هذیان حسادت نتوانید متوجه وجود چنین اختلالی در او شوید. این افراد معمولا سر و وضع و طرز لباس پوشیدنشان خوب است و نشانی از عدم انسجام شخصیت یا فعالیتهای روزمره را در او نمیبینید. حافظه و دیگر فرآیندهای شناختی در این بیماران سالم است و وضعیت روانی آنها (غیر از نظام هذیانیشان) طبیعی است.
به علاوه این افراد درباره موضوعهای مختلف اطلاعات و اظهارنظرات معتبر دارند، به جز درباره هذیانشان. مثلا اگر درباره مسائل اجتماعی یا سیاسی با آنها صحبت کنید میتوانید به گفتهها و نظرهایشان اعتنا کنید، چراکه اطلاعات معتبری دارند اما اگر درباره همسرشان یا روابط زناشوییشان چیزی بگویند معمولا بر مبنای حسادت و هذیانشان است.
منشأ سندرم اتللو
علت اختلالهای هذیانی هم مانند بسیاری دیگر از بیماریها ناشناخته است اما بعضی عوامل بهعنوان عوامل دخیل در این بیماری مطرح شدهاند. سابقه خانوادگی، انزوای اجتماعی، محرومیت اجتماعی اقتصادی، آشفتگی شخصیت (مثل حساسیت بین فردی غیرمعمول)، مهاجرت اخیر، سن بالا یا محرومیتهای فیزیکی میتواند در بروز این اختلالها دخیل باشند اما منشأ دقیق این بیماری هنوز بهطور کامل مشخص نشده است.
اختلال هذیانی درمان میشود؟
اگرچه اختلالات هذیانی درصد کمی از مردم را درگیر میکند اما متاسفانه نسبت به درمان مقاومند و هیچگاه بهطور کامل از بین نمیروند. درحقیقت درمانها برای پیشگیری از بروز عوارض و کاهش دادن تاثیر این اختلال بر زندگی و خانواده فرد انجام میشود. از آنجا که این افراد از علائم روانپزشکی خود شکایتی ندارند، غالبا برخلاف میلشان به روانشناس مراجعه میکنند. بنابراین ممکن است همکاری لازم را نداشته باشند و کمترین نتیجه را از درمان به دست آورند. علاوه بر رواندرمانی، دارودرمانی و گاهی بستری کردن هم برای بهبود اوضاع چنین افرادی تجویز میشود.آخرین قیمت های بازار ایران را اینجا کلیک کنید.
ارسال نظر