آیا این دنیا واقعی است؟ پاسخ به سوالی پر رمز و راز

به گزارش رکنا، آیا تا به حال از خود پرسیده‌اید که این جهان اطراف ما چقدر واقعی است؟ زندگی روزانه، تعاملات اجتماعی و حتی خود ما، چقدر می‌توانیم به واقعی بودنشان اعتماد کنیم؟ این پرسشی است که ذهن بسیاری را به خود مشغول کرده و از فلسفه گرفته تا علم و فناوری، همواره مورد پژوهش قرار گرفته است.

واقعیت چیست؟ آیا حواس ما قابل اعتمادند؟

همه ما معمولاً دنیا را آن طور که می‌بینیم، طبیعی و واقعی تلقی می‌کنیم. آنچه می‌توانیم ببینیم، بشنویم، لمس کنیم یا حس کنیم، برایمان تبدیل به واقعیت شده است. با این حال، آیا به راستی این حواس می‌توانند ما را به حقیقت برسانند؟

برای نمونه، آیا تا به حال در رؤیایی کاملاً واقعی غوطه‌ور شده‌اید؟ یا چیزی را از گوشه چشم دیده‌اید که واقعاً وجود نداشته است؟ توانایی فریب دادن حواس ما بسیار بیشتر از آن چیزی است که تصور می‌کنیم. خطای دید، توهمات، سندرم‌های روان‌شناختی و حتی اثر برخی داروها می‌توانند ما را از واقعیت دور کنند و دنیایی خیالی ایجاد کنند که کاملاً واقعی به نظر می‌رسد.

یکی از مثال‌های جذاب، سندرم اندام خیالی است که در آن افرادی که دست یا پای خود را از دست داده‌اند، همچنان آن عضو را حس می‌کنند؛ انگار که هرگز آن را از دست نداده‌اند. این خود نشان‌دهنده قدرت ذهن و ادراک انسانی است.
12

تصویری از سندرم اندام خیالی

یک مثال دیگر، ماجرای معروف لباس وایرال شده در اینترنت است که باعث اختلاف نظر شد؛ برخی آن را آبی و مشکی و برخی دیگر سفید و طلایی می‌دیدند. این ماجرا نشان داد که حتی دیدگاه ما از یک چیز به دلیل نحوه پردازش اطلاعات در مغز می‌تواند متفاوت باشد.

فرضیه شبیه‌سازی: آیا ما در یک ماتریکس زندگی می‌کنیم؟

یکی از نظریه‌های بحث‌برانگیز درباره واقعی بودن جهان ، فرضیه شبیه‌سازی است. این نظریه مطرح می‌کند که ممکن است دنیای ما چیزی جز یک برنامه‌ریزی پیچیده در یک کامپیوتر نباشد.

نیل دگراس تایسون، اختر‌فیزیکدان مشهور، درباره این نظریه بارها صحبت کرده و از قدرت محاسباتی کامپیوترها برای ایجاد جهان‌های واقع‌گرایانه مثال زده است. او می‌پرسد: اگر کامپیوترهای آینده بتوانند دنیای کاملی را شبیه‌سازی کنند و افراد درون آن را معتقد کنند که واقعی هستند، چگونه ما می‌توانیم تفاوت آن را با دنیای واقعی بفهمیم؟
33

بازی معروف The Sims که جهان شبیه‌سازی شده را نشان می‌دهد

او حتی از احتمال برنامه‌ریزی شدن این شبیه‌سازی‌ها در دل شبیه‌سازی‌های دیگر صحبت می‌کند؛ به طوری که شاید جهان ما صرفاً یکی از هزاران یا میلیون‌ها شبیه‌سازی باشد. این ایده باعث شده که فلسفه و علم بارها به دنبال راهی برای رد یا اثبات این نظریه باشند، اما تاکنون هیچ نتیجه قطعی به دست نیامده است.

می‌اندیشم، پس هستم: دکارت و قطعیت خوداگاهی

رنه دکارت، فیلسوف فرانسوی، یکی از اولین افرادی بود که به شکلی نظام‌مند به موضوع واقعیت پرداخت. جمله معروف او «می‌اندیشم، پس هستم» محور اندیشه فلسفی او بود. او معتقد بود که شک کردن به همه چیز ممکن است، اما تنها چیزی که نمی‌توان به آن شک کرد، خودِ شخصی است که در حال شک کردن است.
44

طرحی از دکارت، فیلسوف فرانسوی

با این حال، حتی دکارت نیز اذعان داشت که اعتماد کامل به ادراکات خود دشوار است. آیا ممکن است حتی واقعیت «من» نیز جای بحث داشته باشد؟ آیا ما می‌توانیم با اطمینان کامل بدانیم که چه چیزی واقعی است؟ دکارت نمی‌توانست جواب قطعی به این پرسش بدهد اما از نگاه او، پذیرش واقعیت خارجی به خاطر راحتی بیشتر معقول است.

فیزیک کوانتومی: دریچه‌ای به درک واقعیت

علم نیز وارد بحث واقعیت شده است؛ به ویژه فیزیک کوانتوم که مفاهیم مربوط به مشاهده و وجود را به چالش کشیده است. یکی از مشهورترین آزمایش‌های فکری در این زمینه، گربه شرودینگر است که مطرح می‌کند واقعیت شی‌ای مانند حالت ذرات، زمانی مشخص می‌شود که مشاهده شود.
55

تصویری از مفهوم درهم‌تنیدگی کوانتومی

آزمایش‌های دیگری نیز انجام شده که محققان با استفاده از مکانیک کوانتومی، نشان داده‌اند که واقعیت شاید تا لحظه مشاهده وجود نداشته باشد. یکی از این آزمایش‌ها با استفاده از پدیده درهم‌تنیدگی کوانتومی، بیانگر این بوده که ذرات تا قبل از مشاهده در حالت‌هایی چندگانه وجود دارند؛ نتیجه‌ای که دانشمندان را به این فکر برده که شاید واقعیت ذهنی‌تر از آن چیزی که تصور می‌کنیم، باشد.

پذیرش عدم قطعیت: زندگی در واقعیت

در انتها، اگرچه هنوز پاسخی قطعی برای این پرسش که آیا واقعیت وجود دارد یا نه نداریم، یک موضوع روشن است؛ زندگی همچنان ادامه دارد و ما به انجام کارها، تجربه‌ها و ارتباطات خود ادامه می‌دهیم.

شاید واقعیت هیچ‌گاه به طور کامل قابل اثبات نباشد، اما تجربه زیسته، عشق، غم و شادی‌های ما چیزی است که حتماً برایمان واقعی به نظر می‌رسد. بنابراین، زندگی کردن و معنا بخشیدن به لحظه‌های خود، شاید مهم‌تر از تلاش برای فهم صد در صدی واقعیت باشد.

اخبار تاپ حوادث

وبگردی