10 برداشت نادرست مردم از جنگ جهانی دوم + عکس
رکنا: جنگ جهانی دوم در همه ابعاد بزرگترین درگیری تاریخ در حد تصورات ماست.
به گزارش رکنا، محتواهای تولید شده در مورد جنگ جهانی دوم باعث شده تا تصورات غلط زیادی نیز بوجود بیاید. در ادامه ۱۰ فکت اشتباه جنگ جهانی دوم را بخوانید.
این جنگ همانند درگیریهای گذشته بهدلایل مختلفی مملو از افسانهها و باورهای اشتباهی است که گاها افراد را در روایت کردن آن دچار مشکل میکند.
اگر شما هم در مورد این جنگ جهانی شک و تردیدهایی دارید، میتوانید بررسی ۱۰ فکت اشتباه رایج و مشهور در مورد جنگ جهانی دوم را در ادامه این مطلب مطالعه کنید.
اگر علاقهمندان اخبار نظامی باشید، قطعا در بین دوستانتان کسانی هستند که فکر میکنید باورهایشان در مورد جنگ جهانی دوم اشتباه بوده و شما درست فکر میکنید. این موارد بیشتر بهدلیل متعدد و مختلف بودن روایتهای جنگ جهانی دوم بوجود آمده که در ادامه نیز به بررسی چند مورد از آنها میپردازیم.
علت موفقیت ارتش متفقین در نبرد نرماندی تنها بهدلیل برنامهریزی دقیق و تلاش باورنکردنی آنها بود
به گزارش گجت نیوز، پیروزی ارتش متفقین در نبرد نرماندی یکی از معجزههایی بود که در عملیات روز D میتوانست با اندکی زیرکی هیتلر به یک شکست سنگین تبدیل شود. اغلب مردم فکر میکنند که علت پیروزی ارتش متفقین در نرماندی بهدلیل تلاش بینظیر آنها بوده است. البته تلاش آنها نیز بیثمر نبوده اما تنها دلیل این پیروزی هم نیست.
در حقیقت بخش بزرگی از پیروزی از متفقین متکی بر فریب دادن هیتلر بود که پس از ماهها کار دقیق بالاخره نتیجه داد. در واقع متفقین کاری کرده بودند تا هیتلر باور کند که حمله به نرماندی، عملیات اصلی نیست و یک حمله بزرگتر در ادامه به جریان خواهد افتاد.
البته علت فریب خوردن هیتلر نیز در این بود که در روز عملیات، چند تن از بهترین فرماندهانش در کنار او نبوده و هیچ اطلاعاتی از جبهه دشمن نداشت. درنهایت هیتلر از فراخوانی فرماندهان و ناوگانهای توپخانهای خود به مناطق حمله شده خودداری کرد و پس از شکست متوجه شد که به هیچ منطقهای دیگری حملهای صورت نگرفته است.
آدولف هیتلر ممکن است به نحوی فرار کرده باشد
یکی از موضوعات مورد علاقه برای مستند سازهای حوزه جنگ جهانی دوم، سرنوشت نازیها است؛ بهخصوص افرادی که در نورنبرگ دستگیر و محاکمه نشدند. این افراد علاقه دارند تا همیشه در مورد نحوه فرار برخی از آنها به آمریکای جنوبی دکتر جوزف منگله مشهور یاد کنند. با این حال، فرد مورد علاقه همه افراد در این زمینه، خود آدولف هیتلر است.
مستندسازان تئوریهایی را ارائه میکنند که طبق آنها آدولف هیتلر خودکشی نکرده و فرد کشته شده در فوهرپونکر یک کپی از خودش بوده است. با توجه به اطلاعات منتشر شده از ارتش متفقین، فوهرپونکر با تدارکات نظامی بسیاری مجهز شده و قطعا پناهگاه شخصی هیتلر بوده که جسد خودش نیز در همین مکان یافت شده است.
اکنون برخی ادعا میکنند که ممکن است این یک بدن دوبل بوده و هیتلر اصلی فرار کرده باشد؛ اما سوابق دندانپزشکی تایید کردند که خود هیتلر بوده است. در آن زمان هیچ راه بهتری برای شناسایی جسد او وجود نداشته اما با کمی تفکر منطقی نیز متوجه خواهید شد که دلیلی ندارد تا باور کنیم فرد دیگری غیر از او در آن پناهگاه بوده است.
شعار «آرام باشید و ادامه دهید» هیچ گاه استفاده نشد
در طول جنگ جهانی دوم، احتمال اشغال موقت انگلیس توسط نازیها وجود داشت و دولت بریتانیا نیز برای کاهش فشار استرس و بهبود روحیه مردم این شعار را در قالب کمپینهایی به راه انداخت تا در طول نبرد و یا حتی زندگی با زمزمه کردن آن موفق شوند.
همانطور که میدانیم انگلیسیها در نبرد پیروز شدند و هیچ گاه نیز شعار «آرام باشید و ادامه دهید» را استفاده نکردند اما در آن زمان همه مردم دنیا انگلیسیها را با این نام و روحیه شناختند و این توانست جو روانی را نیز به نفع بریتانیا تغییر دهد.
نازیها توانستند با موفقیت فرانسه را تسخیر کنند
این که آلمان در طول جنگ تا چه حد بر فرانسه کنترل داشت، قابل بحث بوده اما نظرات مردم در مورد چگونگی این کنترل مختلف است. آلمانیها اشغال فرانسه را از سال ۱۹۴۰ شروع کرده و در ابتدا بخشهای شمالی و غربی آن را تصرف کردند.
کنترل این بخش عظیم فرانسه باعث شد تا بسیاری فکر کنند که دولت فرانسه، دست نشانده آلمانیها است. با این اوصاف مقاومت شدید فرانسه شروع شد و حدودا ۲ سال طول کشید تا نازیها به بقیه مناطق فرانسه دست یابند.
البته پس از فتح فرانسه نیز مردم این کشور به هیچ وجه با آلمانیها همکاری نکرده و سخت میتوان گفت که نازیها این کشور را در دست داشتند. شورشهای مکرر باعث شد تا در نهایت این تصرف شکسته شده و بیگانگان را اخراج کنند.
شهروندان آلمانی نسبت به دستگیری هم وطنان یهودیشان بیتفاوت بودند
یکی از داستانهای مشهور در مورد جنگ جهانی دوم، مربوط به رفتار شهروندان آلمانی در طول جنگ است. گفته میشود که شهروندان عادی آلمان در طول جنگ هیچ کاری برای هموطنان یهودیشان انجام نمیدادند. البته برخی فکر میکنند که مقامات آلمان جلو مردم را میگرفتند، اما موضوع به این سادگی نیست.
نازیها ابتدا با تبلیغات و وعدههایی کار خود را شروع کردند و برخی افراد سودجو نیز برای کسب قدرت هموطنان یهودی خود را تحویل دادند. اما با گذشت زمان که قوانین وحشتناک نازیها اجرا شد، شهروندان آلمانی به کمک همطنان یهودی خود شتافته و آنها را امان میدادند. بنابراین جمع بستن تمام شهروندان آلمانی آن زمان بهعنوان افراد سودجو کار درستی نیست و افرادی نیز بودهاند که برای نجات یهودیها تلاش کردهاند.
در صورت ادامه داشتن حمله رعدآسا معروف هیتلر، نازیها کل جهان را تصرف میکردند
برخی افراد در مورد حمله رعدآسا معروف هیتلر اظهار نظراتی میکنند و معتقد هستند که این حملهها با صداهای عجیب خود تنها میتوانسته توسط نابغیهایی مانند نازیها طراحی شود. این افراد علت شکست هیتلر را کمبود تجهیزات دانسته و فکر میکنند اگر ادوات لازم برای نازیهای نابغه فراهم بود، میتوانستند کل جهان را تصرف کنند. با این حال هیچ چیز هوشمندانهای در مورد استراتژی Blitzkrieg وجود نداشت.
این استراتژی جنگی دقیقا حتی جدید هم نبوده و توسط نازیها نیز ابداع نشده بود. این استراتژی در حقیقت یک ترفند کثیف بوده که با کاهش سرعت حرکت نیروها به راحتی شکست میخورد.
آمریکا دربرابر نازیها کاملا متحد بود
بسیاری از آمریکاییها دوست دارند جنگ جهانی دوم را جوری تصور کنند که کشورشان برای مبارزه با بدی تمام کشورهای دیگر جهان را متحد کرد. در این داستانها ایده این است که در طول جنگ جهانی دوم، همه مردم آمریکا برای مبارزه با بدی بهصورت داوطلبانه آماده هستند. اما واقعیت چیز دیگری بود و سازمانهایی در آمریکا حضور داشتند که از نازیها حمایت میکردند.
این سازمانها در نتیجه آزادی بیان آمریکا در طول روزها به خیابانها آمده و در حمایت از نازیها راهپیمایی میکردند.
نابودی هیروشیما و ناکازاکی باعث تسلیم ژاپن شد
بسیاری از مردم وقتی درباره بمب اتمی صحبت میکنند، همیشه با یاد هیروشیما و ناکازاکی بوده و معتقد هستند که تخریب دو شهر پرجمعیت با صدها هزار نفر ساکن، ژاپن را از نابودی کامل نجات داد. این طرز تفکر در مورد ژاپنیها گفته میشود که گویی آنها یک کند ذهن بیگانه هستند که تا آخرین انسان بهطور غیرمنطقی میجنگیدند.
واقعیت این است که آمریکا از قبل بمباران ژاپن را شروع کرده بود و برای تضعیف روحیه ملت آن را ادامه میدادند. بنابراین ایده تسلیم شدن ژاپن بهخاطر جلوگیری از بمبارانها نظر اشتباهی است و بسیاری معتقدند که علت پایان جنگ توسط ژاپن ساده است.
استالین در آستانه ورود به این جنگ بود و ژاپن نمیخواست نه شوروی و نه آمریکا را بهعنوان فاتح خود بشناسد و از طرفی هم نمیتوانست در دو جبهه آمریکا و شوروی مقابله کند. بنابراین تسلیم شدن را انتخاب کرد.
نازیها در آستانه ساخت سلاحهای هستهای بودند
ساخت سلاح هستهای توسط آلمانیها در طول جنگ جهانی دوم مورد دیگری است که با شواهد اولیه، اقدام به بزرگنمایی مراجرا شده و این موضوع را مطرح میکنند.
در واقع نازیها به مقداری آب سنگین دست یافته بودند اما این برای تولید حتی اولین نمونههای بمب اتمی کافی نبوده است. همانطور که در فیلم «اوپنهایمر» میبینیم، دانشمندان سرشناس آمریکایی همزمان با دانشمندان آلمانی مانند ورنر هایزنبرگ به انرژی داخل هسته دست یافتهاند اما در ادامه بهدلیل نفرت هیتلر از علم فیزیک کوانتوم (بهدلیل نفرت از انیشتین) پروژه حرکت زیادی نتوانست داشته باشد.
همزمان با این واقعه در آلمان، پروفسور جیسون رابرت اوپنهایمر اولین نمونه بمب اتم را با موفقیت در لوس آلاموس آزمایش کرد. بنابراین ساخت سلاح هستهای توسط نازیها فکت اشتباه دیگری است که در مورد جنگ جهانی دوم بیان میشود.
حمله به پرل هاربر باعث شد تا ایالات متحده وارد جنگ جهانی دوم شود
یکی دیگر از جالبترین تئوریهای جنگ جهانی دوم، ورود آمریکا به جریان این جنگ است که گفته میشود با حمله به پرل هابر این تصمیم گرفته شده است.
شاید حمله به پرل هابر نیز یکی از دلایل باشد، اما قطعا علت اصلی نبوده و جنگ دیپلماتیک آمریکا با کشورهای همچون ژاپن، عامل اصلی این ورود است. البته سالها آمریکا از انگلیس در این جنگ حمایت کرد و تنها زمانی که احساس خطر برای مرزهای قدرت خودش کرده بود، وارد جریان جنگ شد.
منبع: عصر ایران
ارسال نظر