مادرمان را قصاص کنید / خاطر جالب بازپرس جنایی تهران

به گزارش رکنا، دکتر محمدحسین زارعی بازپرس شعبه اول دادسرای جنایی تهران است درطول سال های کاری خود به عنوان بازپرس جنایی به پرونده قتل های زیادی رسیدگی کرده است.

یکی از مهم ترین اقدامات این بازپرس جنایی، تعیین مقرراتی برای کسبه بازارگل محلاتی جهت جلوگیری از فجایع احتمالی این بازار بود، که بعد از یک انفجار مرگبار در بازار گل صورت گرفت.

رسیدگی به یک پرونده همسرکشی یکی دیگر از پرونده های مهمی بود که محمدحسین زارعی رسیدگی کرد و یکی از خاطرات مهم کاری او محسوب می شود که بازپرس جنایی در شرح این خاطره می گوید:«اواخر آذر ماه سال 1400 بود که زنی گم شدن برادرش را به ماموران پلیس اعلام کرد و گفت از دیشب خبری از برادرم ندارم اما همسایه هایشان می گویند که شب گذشته سر و صدای درگیری او و همسرش را شنیده اند.

وقتی این خبر اعلام شد تحقیقات برای پیدا شدن ردی از برادر این زن آغاز شد و اولین کسی که تحت تحقیقات قرار گرفت همسر این مرد بود.وقتی زن جوان در برابر ماموران قرار گرفت گفته بود که عده ای ناشناس به خانه شان وارد شده و شوهرش را ربوده اند.

ادعا می کرد که از ترس چیزی به پلیس نگفته بود اما همسایه هایشان در تحقیقات گفتند که شب گذشته وقتی سر و صدای درگیری از خانه آنها شنیدند، زن جوان در را باز کرده و گفته بود که موضوع خانوادگی است.برای همین به این ظن مظنون شدیم که در تحقیقات بعدی گفت همسرم دست بزن داشت و من را کتک می زد.

چند وقت قبل به برادرم گفتم خیلی دلم می خواهد بلایی سر شوهرم بیاورم تا درسی برای او شود و درد کتک هایی را که به من می زند خودش هم بچشد.هر مرحله که از تحقیقات می گذشت ظن ما به این زن بیشتر می شد تا اینکه بالاخره لب باز کرد و به قتل همسرش با همدستی مردان فامیل اقرار کرد.او با همسرش اختلافات مالی داشت.

همسرش خانه را به نامش زده بود اما این زن ادعا می کرد که شوهرش می خواهد خانه را به نام خودش برگرداند.حتی در پیامک هایی که به یکی از همدستانش زده بود هم نوشته بود که امروز قرار است شوهرم به محضرخانه برود و کار را تمام کند و از او خواسته بود در اجرای نقشه قتل عجله کنند.

همدستان این زن که برادر، پسر دایی و یکی از دوستان آنها بودند دستگیر شدند و مشخص شد که شب حادثه این زن با چوب بیس بال ضربه ای به سر همسر خود زده بود و زمانی که او به حالت گیجی افتاد، مردان فامیل وارد خانه شان شده و همسرش را به قتل رسانده اند.این افراد سپس جسد را فرش پیچ کرده و به چاهی واقع در یک باغ در شهریار منتقل کردند که بعد از دستگیری شان جسد مقتول هم کشف شد.

نکته ای که این پرونده دارد این است که در زمان وقوع جنایت در خانه این زن واقع در خیابان پیروزی تهران؛ دو فرزند صغیر خانم و آقا در خانه بودند که مادرشان آنها را در اتاق حبس کرده بود.در واقع پدر در خانه ای قربانی نقشه جنایت شد که فرزندانش در همان خانه حضور داشتند.»

 عاقبت پرونده جسد فرش پیچ شده چه شد؟

پرونده های پشت سر هم روی ذهن بازپرس، وکلا و خبرنگاران جنایی تلنبار می شود.به خاطر سپردن اسامی شاکی و متهمان در این پرونده ها محال است و به خاطر سپردن شماره پرونده هایشان محال تر!

شاخصه ای در هر پرونده وجود دارد که با اشاره به آن سیر تا پیاز ماجرا به یاد همه می افتد: قتل پیرزنی که پسر معلول داشت؛ قتل برادر پزشک در خیابان فرشته، قتل مرد رهگذر به دست شاگرد قنادی و ...

اما آنچه پرونده قتل شوهر این زن را شاخص می کرد نحوه انتقال جسد بود : قتل شوهر و فرش پیچ کردن جسدش!

ماجرا از ضد و نقیض گویی های زن جوانی آغاز که از ابتدا می شد حدس زد کاسه ای زیر نیم کاسه دارد!داستان های زیادی سر هم کرد.از کتک هایی که می خورد حرف زد و ورود مردان نقاب پوش ناشناس به خانه اش اما در نهایت مشخص شد که سناریو قتل را خودش کشیده بوده است.

یکی از اقدامات تحقیقاتی در این پرونده بازبینی دوربین های مدار بسته موجود در اطراف منزل این مرد بود و اقدام بعدی تحقیق از همسایه ها.

همسایه ها می گفتند که سر و صدای دعوا و درگیری شدید در خانه شنیده بودند و بعد هم دیده بودند که چند مرد از خانه زن جوان و شوهرش یک شیء سنگین را به طرز مشکوکی لای فرش پیچیده و در یک پراید گذاشتند.

بازبینی دوربین های مدار بسته تصاویر تکان دهنده ای به دست می داد.مردان فامیل جسد مقتول را فرش پیچ کرده و از خانه خودش خارج کردند و داخل یک خودرو پراید گذاشتند.بعد هم به یک باغ در شهریار منتقل کرده و در چاه انداختند.

بعد از دستگیری همدستان زن جوان، پسردایی او به نام پویا که 25 سال دارد به قتل اعتراف کرد و گفت:«دخترعمه ام وعده پرداخت مبلغ قابل توجهی پول به ما کرده بود.او زن پولداری بود.از قبل نقشه قتل شوهرش را کشیده بود و شب حادثه بعد از اینکه با چوب بیس بال بر سر شوهرش زد و او گیج شد؛ در را باز کرد و ما وارد خانه اش شدیم.شوهرش کمی مقاومت کرد اما من با چاقویی که در دست داشتم گلوی او را بریدم و بعد به همراه دوستم و پسرعمه ام، جسد را به شهریار بردیم.»

تقاضای قصاص مادر و بقیه متهمان 

با طی روال قانونی پرونده، پویا هفته گذشته برای اخذ آخرین دفاع به شعبه اول دادسرای جنایی تهران آمد.او این بار همه اعترافات گذشته اش را در حالی انکار کرد که دو فرزند مقتول تقاضای قصاص همه متهمان پرونده از جمله مادرشان را کرده اند و اعتقاد دارند همگی در قتل پدرشان مشارکت داشته اند.همچنین معاون اول قوه قضائیه از سوی فرزند صغیر مقتول از عامل جنایت تقاضای دیه مقتول را کرده است.

متهم در آخرین دفاع گفت:«دختر عمه ام به من وعده داده بود که اگر قتل شوهرش را گردن بگیرم رضایت فرزندانش را جلب می کند.من هم به دروغ به قتل اعتراف کردم در حالی که وقتی ما وارد خانه مقتول شدیم او به خاطر اصابت ضربه چوب بیس بال جان باخته بود.»

آخرین ادعای متهم به قتل در حالی بررسی می شود که پزشکی قانونی علت اصلی مرگ را ضربات چاقو به گلوی مقتول عنوان کرده است.به این ترتیب کیفرخواست پرونده بزودی صادر شده و شمارش معکوس برای محاکمه متهمان آغاز خواهد شد.