جزئیات قتل عرشیا با چاقو در تهران / قاتل در دادگاه چه گفت؟

به گزارش رکنا، سال‌۹۹ مأموران پلیس تهران از درگیری خونین در خیابان پیروزی باخبر و راهی محل شدند. وقتی مأموران به محل حادثه رسیدند مرد جوانی در آن درگیری با ضربه چاقو زخمی و راهی بیمارستان شده بود. تحقیقات در این زمینه ادامه داشت که از بیمارستان خبر رسید مرد جوان به نام عرشیا بر اثر شدت خونریزی‌ها فوت کرده‌است. به این ترتیب پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و در روند تحقیقات بنا به گواهی شاهدان حادثه عامل قتل که رضا نام داشت تحت تعقیب قرار گرفت و چند روز بعد بازداشت شد.

رضا در پلیس آگاهی تحت بازجویی قرار گرفت و به بازپرس پرونده‌اش گفت با دوستش به خاطر بدهی ۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومانی درگیر و برای دفاع از خودش مرتکب قتل شده است.

بازسازی صحنه جرم توسط رضا

رضا به محل حادثه بازگشت و بعد از بازسازی صحنه جرم راهی زندان شد. پرونده با کامل شدن تحقیقات به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و بعد از تعیین شعبه در وقت رسیدگی روی میز هیات قضایی شعبه دوم دادگاه قرار گرفت.

با اعلام رسمیت جلسه از سوی قاضی زالی، نماینده دادستان متن کیفرخواست را قرائت کرد و برای بچه‌های صغیر مقتول درخواست دیه کرد. در ادامه مادر مقتول در جایگاه ایستاد و در حالی‌که اشک می‌ریخت گفت: «سال‌هاست شوهرم فوت کرده است و پسرم کمک خرج زندگی‌ام بود. با مرگ او زندگی برای من و خانواده‌اش سخت شده است. برای متهم درخواست قصاص دارم.» در ادامه متهم با دستور ریاست دادگاه به جایگاه رفت و با قبول جرمش گفت: «عرشیا از دوستانم بود. من با او مشکلی نداشتم و سال‌ها او و خانواده‌اش را می‌شناختم. مدتی قبل عرشیا از من ۲ میلیون و ۵۰۰ هزارتومان پول خواست. از آنجایی‌که او را می‌شناختم قبول کردم و این مبلغ را به او دادم. قرار بود عرشیا بدهی‌اش را خیلی زود پرداخت کند، اما چند ماهی گذشت و خبری از او نشد.»

بدقولی عرشیا موجب حمله ام با چاقو شد

متهم ادامه داد: «روزی به دیدن عرشیا رفتم و از او خواستم هرچه زودتر بدهی‌اش را بپردازد. گفتم به این پول نیاز دارم و او هم قول داد هرچه زودتر آن را بر می‌گرداند. چند روزی گذشت و باز خبری از عرشیا نشد. به همین خاطر سراغش رفتم و وقتی او را دیدم از او سؤال کردم چرا به قولش عمل نکرده‌است؟ او جواب سربالا داد که ناراحت شدم و با هم درگیر شدیم.» متهم در خصوص قتل گفت: «من با عرشیا درگیر شدم، اما دوستانش که در محل حضور داشتند از او طرفداری کردند و همگی با هم به من حمله کردند. در آن شرایط چاره‌ای نداشتم جز اینکه با چاقو یک ضربه به مقتول بزنم.»

متهم در آخرین دفاعش گفت: «باور کنید قصد قتل نداشتم و در آن شرایط راهی جز دفاع از خودم نداشتم. اگر آن ضربه را نمی‌زدم معلوم نبود با ضربه کدامیک از آن‌ها کشته می‌شدم. من ضربه را بی‌هدف زدم و چند روز بعد از حادثه فهمیدم مقتول فوت کرده است. فکر نمی‌کردم ضربه ام کاری بود.»

در پایان هیات قضایی با اعلام ختم جلسه جهت صدور رأی وارد شور شد.

فاطمه صبور