لیلا بلوکات در کنار مادرش + عکس
لیلا بلوکات عکسی از خودش در کنار مادرش استوری کرده است که که نظر کاربران را به خود جلب کرده است
لیلا بلوکات عکسی از خودش در کنار مادرش استوری کرده است که که نظر کاربران را به خود جلب کرده است. لیلا بلوکات در چند وقت اخیر حواشی زیادی پیرو تولدش داشته .لیلا بلوکات ویدئو از خودش به مناسبت کریسمس منتشر کرده و سال نو میلادی را تبریک گفته است.لیلا بلوکات بازیگر سینما و تلویزیون تحصیل کرده رشته کارشناسی فرش است. لیلا بلوکات یک والیبالیست و سوارکار حرفه ای است. لیلا بلوکات دو خواهر و یک برادر دارد و هم اکنون ساکن اقدسیه است.
بیوگرافی لیلا بلوکات
لیلا بلوکات درشتة کارشناسی فرش تحصیل کرده است. او مجرد هست و دو خواهر و یک برادر دارد هم اکنون ساکن اقدسیه است.لیلا بلوکات فوق العاده به ورزش علاقه مند است. او گفته:من از بچگی والیبال دوست داشتم. الان دو، سه سالی است که بخش بانوان باشگاه هنرمندان راه افتاده و من با این تیم شروع به همکاری و بازی کردم. در واقع شروع با تیم والیبال هنرمندان بوده اما در سه، چهار تیم دیگر هم توپ می زنم. لیلا بلوکات علاوه بر والیبال سوارکاری را هم حرفه ای دنبال می کند. لیلا بلوکات گاهی اوقات با دوستانش به پیست اسکی میرود.
فیلم شناسی لیلا بلوکات
همه چی عادیه (1395)
آس و پاس (1394)
دراکولا (1394)
پنج ستاره (1392)
آینه شمعدون (1391)
عملیات مهد کودک (1391)
جیب بر خیابان جنوبی (1390)
آقا یوسف (1389)
اخراجیها 2 (1387)
اخراجیها (1385)
ابراهیم خلیل الله (1384)
لیلا بلوکات در تلویزیون
زمانی برای عاشقی (1392)
شوخی با ستارگان (1392)
و خدا زن را آفرید (1392)
راز پنهان (1391)
سایه روشن 1390 آرش معیریان
خسته دلان (1388)
یوسف پیامبر (1387)
عملیات پایتخت (1387)
روز رفتن (1385)
روزهای زندگی (1378–1377)
آسمان همیشه ابری نیست (1389، سعید عالم زاده)
سرزمین خاکستری (1379، مرتضی هرندی)
تئاترلیلا بلوکات
آواز پر جبرئیل (محسن معینی) تهران، تالار اندیشه؛ خرداد 1394 (بازیگر)
نمایش شکار مرغابی (حمیدرضا قطبی) تهران، تماشاخانه ایرانشهر - سالن استاد ناظرزاده کرمانی؛ خرداد 1395 (بازیگر)
نمایش خانه عروسک (جواد مولانیا) تهران، فرهنگسرای نیاوران، سالن خلیج فارس؛ آذر و دی 1394 (بازیگر)
نمایش رام کردن مرد سرکش (بهرام تشکر) تهران، پردیس سینمایی کوروش - سالن البرز؛ تیر و مرداد 1394 (بازیگر)
نمایش روز سیاووش (شکرخدا گودرزی) تهران، تماشاخانه سنگلج؛ اردیبهشت و خرداد 1392 (بازیگر)
مصاحبه لیلا بلوکات
متولد چه سالی هستید؟
1363/9/4
چی شد که با توجه به رشتتون که کارشناسی فرش بود ولی بازیگر شدید؟
راستش زمانی که من رفتم هنرستان صدا و سیما برای بازیگری ، یکم دیر اقدام کردم .بعد تحقیق کردم که چیکار باید بکنم که این اتفاق بیفته ، بهم گفتن اگر در رشته های هنری ثبت نام کنم بلاخره میتونم وارد این رشته بشم و بخاطر همین بهم پیشنهاد رفتن به هنرستان رو دادند و منم با توجه به اینکه سنی نداشتم و به خانوادم گفته بودم که من میخوام بازیگر بشم .وارد هنرستان کارو دانش شدم و در بین رشته های مختلف کارو دانش که در واقعه همه رشته ها پر شده بودند من تو رشته طراحی فرش ثبت نام کردم یعنی در واقعه رشته های دیگه هنر جو نمیخواست.واینطوری شد که من فارغ التحصیل رشته طراحی فرش شدم.ولی چون علاقه به بازیگری داشتم همه کلاس های بازیگری رو ثبت نام میکردم و شاگرد بازیگران معروفی همچون آقای تارخ ، میکایلی و آقای حمید سمندریان بودم .
در واقعه خیلی تلاش کردم تا سال 77 که چون خیلی هنوز سنی نداشتم و کوچیک بودم با تتاتر تو فرهنگسرا شروع کردم و کار کودک انجام میدادم تا کم کم اولین کار تصویرم با تهیه کنندگی مجید اوجی و کارگردانی آقای سیروس مقدم آغاز شد. و به این شکل کارهای مختلفی رو کار کردم که البته کارهای کوتاهی بودند ولی با سریال یوسف پیغمبر دیده شدم. البته چنتا انتخاب بد هم داشتم که خوب میزارم به حساب بی تجربگیم
چرا همه جا هستید، تو افتتحایه , اختتامیه , خیریه ، کنسرت و جشن و عزا؟
من نمیدونم الان این بد یا خوب ! ولی من هرجا که خیره باشه میرم و حضور دارم . ولی تو کنسرت ها به ندرت مگه اینکه منو دعوت کنند که اونم وظیفمه باشم . تو افتتاحیه و اختتامیه هم چون سال های ساله که خودم دوست دارم برم رو استیج و جایزه بگیرم و بقیه برام دست بزنن ، همیشه میرم تا براشون دست بزنم.
تا حالا خودتون جایزه ای نگرفتید؟
چرا دو تا جایزه گرفتم که هر دوش بخاطر نقش اول بازیگر زن بود ، یکی در سریال محمد حسین لطیفی که آخرین سریال من تو تلویزیون بود و یک فیلم سینمایی بود که من نقش یک دختر عراقی رو بازیکردم که تو اون نقشم جایزه گرفتم.
در مورد خیریه مهر لیلا یکم برامون توضیح میدید؟
خیریه مهر لیلا الان تقریبا 3 سال که عمومی شده و مردم و همکارا میدونن که اونم به لطف خدا بوده . من از بچگیم دنبال کمک کردن بودم .یعنی همیشه چیزی که آرومم میکرد این بود که به آدما به هرشکلی نه فقط مالی کمک کنم.و این اتفاقم از فروش یک بچه که یکی از دوستام داشت بچشو میفروخت شروع شد و منم تمام تلاشمو کردم تا اون این کارو نکنم و اون موقعه من تو دوره راهنمایی بودم.پدرو مادرمم خیلی تو این مسیر بودند.که اونها هم در واقعه الگوی من شدند.
تا قبل بازیگری دنبال این کارها بودم ولی تنها بودم . ولی وقتی بازیگر شدم شاید باورتون نشه که به نیت این کار بازیگر شدم که به آرزوی بچگیم که دوست داشتم یه یتیم خونه بزنم برای بچه هایی که بچه های یتیمو نگه داری بکنم .و وقتی بازیگر شدم گفتم بذارم معروف شم یه آدم بزرگ شم تا بتونم یه کار بزرگ اینجوری انجام بدم.
هرچند الان یه بازیگر کوچیکیم ولی با همین شرایطی که برام به وجود اومد با خودم گفتم این کمک هایی که دارم میکنم به صورت عمومی ترش کنم . اول تنها شروع کردم که تنها برم آدمها رو پیدا کنم که از درو همسایه شروع شد ، از فامیل ، دوست و آشنا و کم کم عمومی تر شد. بعد 8 تا بچه معلول گرفتم و شروع کردم به برآورده شدن آرزوهای این بچه ها و به تدریج این بچه ها شدند هزارتا .
ارسال نظر