بازداشت زورگیران آدم ربا در زندان تهران / 5 میلیارد تومان برای آزادی ساسان + عکس
رکنا: مرد زورگیری که پس از اخراج از محل کارش با همدستی یکی از دوستانش پسر صاحب کارش را برای اخاذی ۵ میلیارد تومانی ربوده بودند در زندان به دام افتادند.
اسفندماه سال قبل زن و مرد میانسالی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفتند و از گم شدن ناگهانی پسر جوانشان به نام ساسان شکایت کردند.
یکی از اعضای خانواده پسر گمشده به مأموران پلیس گفت: «ما وضع مالی خوبی داریم و خانوادگی کارگاه تولیدی بزرگی را اداره میکنیم. پسرم در کارگاه تولیدی خودمان مشغول به کار است و امروز صبح هم از خانه بیرون رفت تا به کارگاه برود. ساعتی بعد متوجه شدیم او به کارگاه نرفته و تلفن همراهش هم خاموش است. الان خیلی نگرانش هستیم و احتمال میدهیم برای او اتفاق بدی رخ داده باشد و درخواست کمک داریم.»
اخاذی ۵ میلیارد تومانی
با طرح این شکایت، تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی به دستور قاضی عظیم سهرابی، بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران برای یافتن ردی از پسر گمشده وارد عمل شدند.
در حالی که تحقیقات درباره این حادثه ادامه داشت، شاکی دوباره به اداره پلیس رفت و اعلام کرد پسرش از سوی مردان ناشناسی ربوده شده است و آدمربایان برای آزادی او درخواست پول کردهاند.
وی گفت: «ساعتی قبل مرد ناشناسی با تلفن همراه پسرم با من تماس گرفت و گفت ساسان را ربوده و باید برای آزادی او ۵ میلیارد تومان به او و همدستش بدهم. اول باور نکردم، اما وقتی صدای پسرم را شنیدم که شکنجه میشد و درخواست کمک میکرد، مطمئن شدم او را ربودهاند. آدمربایان تهدید کردند موضوع را به پلیس خبر ندهم، وگرنه پسرم را میکشند، به همین دلیل قرار شد دوباره برای تحویل پول با من تماس بگیرند.»
با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی آدمربایان آغاز کردند. از طرفی هم برای یک قرار صوری با متهمان به شاکی آموزش دادند. بررسیها ادامه داشت، ولی آدمربایان با شاکی تماسی نگرفتند، اما ۲۴ ساعت بعد به مأموران پلیس خبر دادند پسر ربوده شده به صورت دست و پا بسته در یکی از خیابانهای جنوب تهران رها شده است.
بدین ترتیب مأموران از گروگان آزاد شده تحقیق کردند و وی در توضیح ماجرا گفت: «روز حادثه داخل خیابان دو مرد جوان راهم را سد و خودشان را مأمور پلیس معرفی کردند. آنها ادعا کردند من در کار خرید و فروش موادمخدر هستم و باید همراه آنها بروم. هر چقدر گفتم که اشتباه گرفتهاید فایدهای نداشت و در نهایت به زور مرا به خانهای در جنوب تهران منتقل کردند.
یکی از آنها با اینکه ماسک به صورت و عینک به چشم داشت چهرهاش آشنا به نظر میرسید، اما آنها همان ابتدا چشمان مرا بستند و در خانه هم دست و پای مرا با طناب بستند و از من خواستند با پدرم تماس بگیرم و از او بخواهم برای آزادیم ۵ میلیارد تومان به آدمربایان بدهد، من هم تماس گرفتم و آنها هم درخواست خود را مطرح کردند، اما وقتی فهمیدند پدر و مادرم به پلیس خبر دادهاند، ترسیدند و مرا رها کردند. البته حسابم ۹۰ میلیون تومان پول داشت و آنها برای اینکه گرفتار نشوند به همان ۹۰ میلیون تومان بسنده و پس از انتقال آن به حسابی، مرا رها کردند.»
بازداشت در زندان
مأموران پلیس پس از تحقیق از پسر جوان راهی خانه جنوب تهران شدند، اما معلوم شد خانه اجارهای بوده و آدمربایان از آنجا فرار کردهاند. در چنین شرایطی مأموران تحقیقات خود را ادامه دادند تا اینکه در بررسیهای فنی و چهرهنگاری متوجه شدند یکی از آدمربایان به نام سیروس قبلاً در کارگاه پدر ساسان مشغول به کار بوده است. بررسیها برای شناسایی مخفیگاه متهم ادامه داشت تا اینکه چند روز قبل متوجه شدند سیروس مدتی قبل به اتهام زورگیری، دستگیر و راهی زندان شده است.
بنابراین مأموران به دستور بازپرس جنایی، سیروس را از زندان به اداره آگاهی منتقل کردند. متهم ابتدا جرم خود را انکار کرد، اما وقتی با پسر جوان روبهرو شد به آدمربایی با همدستی یکی از دوستانش اعتراف کرد.
وی در ادعایی گفت: «من، ساسان را میشناختم و میدانستم پدرش پولدار است، چون چند سالی در کارگاه پدرش کار میکردم. مدتی قبل به دلایلی پدرش مرا از کارگاه اخراج کرد، از آن روز به بعد از این خانواده کینه به دل گرفتم و سعی کردم انتقام سختی از آنها بگیرم. البته من سابقه سرقت و زورگیری داشتم، به همین دلیل هم پدر ساسان مرا از کارگاه اخراج کرد. مدتی گذشت تا اینکه تصمیم گرفتم پسر صاحب کارگاه را بربایم و از آنها اخاذی کنم. وقتی موضوع را به یکی از دوستانم به نام فرزین گفتم، او هم قبول کرد.
روز حادثه در پوشش مأمور پلیس، ساسان را ربودیم و از پدرش درخواست ۵ میلیارد تومان کردیم، اما وقتی فهمیدیم او به پلیس خبر داده، ۹۰ میلیون تومان پول داخل حساب ساسان را برداشت و او را آزاد کردیم تا گرفتار نشویم. پس از این من دوباره شروع به زورگیری و سرقت کردم، مدتی قبل هم هنگام زورگیری دستگیر شدم و به زندان افتادم.»
مأموران پلیس پس از اعتراف متهم به سراغ فرزین رفتند و دریافتند او هم به اتهام سرقت در زندان بسر میبرد. فرزین هم پس از انتقال به اداره آگاهی به جرم خود اقرار کرد. تحقیقات از متهمان ادامه دارد.
ارسال نظر