کتک خوردن مادر بینوا از پسر معتادش / با چشم گریان به پلیس پناه برد

خشونت دردناک پسر سرکش مادر فداکار

دردنامه یک مادر

مادری  55ساله  با ناراحتی و گریه به مرکز مشاوره مراجعه کردو گفت : پسرم مهران  که 19 سال سن دارد از همان بچگی بسیار شلوغ و ماجرا جو و کنجکاو بود و همیشه در مدرسه با هم سالان خود دعوا می کرد به صورتی که بار ها شده بود که به خاطر در گیری های مداوم وی به مدرسه می رفتم و تعهد می دادم .

هنگامی که بزرگتر شد به خاطر نبود پدر که در همان سنین کودکی فوت شده بود به دلیل اینکه من مجبور بودم به خاطر تامین مخارج زندگی کار کنم نظارت کافی و لازم نداشتم و شر و شور بودن وی کم کم او را به جایی کشاند که به حرف هایم گوش نمی  داد و شب ها را در بیرون از خانه سپری می کرد و وقتی می گفتم شب کجا بودی و دلیل را جویا می شدم می گفت با دوستانم هستم  .

از کنترل من خارج شده وبا من با بی احترامی رفتار می کرد  و در مقابل اعتراض هایم می گفت به تو ربطی ندارد به من توهین می کرد و خیلی زود عصبی می شد و از کوره در می رفت در مقابل کاری که باید صبر و حوصله به خرج دهد اصلا نمی توانست صبر داشته باشد و هر چیزی را که می خواست باید سریع برایش تهیه می کردم .

اعتیاد پسرم

کم کم متوجه شدم که سیگار می کشد و خیلی راحت در مقابل من در داخل خانه سیگارش را روشن می کرد بیشترین جایی که بیرون از خانه در آنجا وقتش را می گذراند  قهوه خانه بود بیشتر موقع ها  حالت خون آلود به خانه می آمد حتی بعضی مواقع بدن خودش را با چاقو زخم می کرد و بعد از گذشت چند مدت متوجه شدم که اعتیاد دارد  برای تهیه موادش وسایل خانه را می فروخت  چندین مرتبه گفتم مهران بیا بریم کمپ ترک کن حتی دو بار هم با کمپ هماهنگ کردم اما وقتی از کمپ آزاد می شد باز هم مواد مصرف می کرد.

کتک زدن مادر

 در خانه برای تامین موادش کارش به جایی رسیده بود که  من را هم کتک می زد حتی چندین بار به دایی و عمو هایش گفتم که نمی توانم او را کنترل کنم ولی فایده ای نداشت و الان از اعتیاد او بسیار نگران و ناراحت هستم ....اما آنها هم نتوانستند کاری کنند او هر روز بدو بتر می شود و شرارت های او آبروی مرا در محل برده است نمیدانم چه کار کنم از شرارت های او امنیت خاطر ندارم ...

نگاه کارشناسی / فخرآبادی کارشناس ارشد روانشناسی

اعتیاد یکی از پیچیده ترین بیماری ها می باشد چنانچه فرد تمایل واقعی به درمان داشته باشدبا روش درست قطعا درمانپذیر است در صورتی که فرد هنوز به  به تشخیص درستی نرسیده باشد و به عمق مشکلات خود واقف نگردیده باشد تمایلی جهت درمان نداشته و حتی به ادامه مصرف مواد اصرار بیشتری نشان می دهد.در مان با   یک کار گروهی منسجم حاصل می گرددکه تحقق این همه متاسفانه کمتر به چشم میخورد آگاهی کامل فرد از مراحل درمانی قبل از اقدام به درمان نقش بسیار مهمی در کسب نتیجه مطلوب دارد و آسان گرفتن هم منجر به ناکامی خواهد شد در جلسات مشاوره با مراجع کامل اگاهی بخشی لازم صورت گرفت.به دنبال قطع مواد مخدر در فردی که اعتیاد به این مواد دارد علایمی بروز میکند که تحمل انها برای فرد سخت می باشد  و تحمل انها بدون اقدامات درمانی مناسب امکان پذیر نمی باشد لذا اقدام درمانی بی نتیجه خواهد بود  لذا موفقیت در درمان تنها با امیزه ای از علم تجربه هنر عشق صبر و تعهد امکان پذیر است.کیس مورد نظر در کودکی نظارت کافی بر روی رفتار وی صورت نگرفته سابقه ضرب و شتم توسط والد استفاده از سبک فرزند پروری خود کامه تبعیض و فرق گذاشتن بین فرزندان محیط ناسالم زندگی کردن درگیری در خانه باعث به وجود امدن رفتار کنترل ناپذیر شده که برای رهایی از خلا های عاطفی به فرد به مواد مخدر گرایش داشته و همین اوامر سبب گردیده که فرد تبدیل به شخصیتی ضد اجتماعی گردد. مراجع از بی ثباتی اخلاقی و مشکلات کنترل خشم رنج می برد و با توجه به اعتیادی دارد این مدیریت رفتار در وی سخت تر نیز می شود و هم چنین وجودروابط ناپایداری که وی تجربه کرده است نشانگر اختلالات عمیق شخصیتی در وی می باشد

کنجکاوی و عدم اطلاع رسانی و آگاه سازی درخصوص مواد مخدر ،بیش فعالی و عدم درمان به موقع

عدم مهارت حل مساله در خانواده،عدم اعتماد به نفس

ناتوانی در برقراری رابطه مناسب با والدین،مشکلات در دوران بلوغ وعدم نا پختگی فرد،عوامل خانوادگی

ضعف آموزش مهارت های ارتباطی و جراتمندی به فرزندان ،سبک فرزند پروری سهل گیرانه ،رابطه سرد و خشک بین اعضای خانواده،درگیری و اختلافات خانوادگی تنبیهات بدنی ،عدم توجه به فرزندازجمله زمینه های گرایش نوجوانان به اعتیاد  وشرارت های آنها به شمار می رود.