نقشه شوم پسر جوان بخاطر عشق خوانندگی در لس آنجلس / در تهران فاش شد
حوادث رکنا: جوان 21ساله که رویای خوانندگی درسر داشت و آرزو میکرد روزی خواننده لسآنجلسی شود، برای رسیدن به رویایش نقشه سرقت کشید. او طعمههایش را بیهوش و علاوه بر سرقت اموالشان، از آنها اخاذی میکرد.
به گزارش رکنا، از 3 ماه قبل شکایتهایی پیش روی کارآگاهان پایگاه هشتم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت که نشان میداد پسری جوان با فریب طعمههایش، اموالشان را سرقت میکند و با تهیه فیلم سیاه دست به باجگیری از آنها میزند.
همه مالباختهها مردان جوان یا میانسال بودند که به دام جوانی به نام فریمان گرفتار شده بودند.
یکی از مالباختهها در توضیح ماجرا گفت: چندی قبل به یک کافه در تهران رفته بودم که در آنجا با جوانی به نام فریمان آشنا شدم. او بسیار شیکپوش و خیلی خوشصحبت بود. فریمان مدعی بود موسیقیدان است و از کودکی در آمریکا درس خوانده و به تازگی برای دیدن خانوادهاش به ایران آمده است. او تسلط کافی در موسیقی داشت و میگفت آهنگساز خوانندگان لسآنجلسی است. من که علاقه زیادی به دنیای موسیقی داشتم، شیفته صحبتهای فریمان شدم و ارتباطم با او صمیمیتر شد. برای همین او را به خانهام دعوت کردم تا به من آموزش پیانو بدهد، اما آن روز پس از نوشیدن یک فنجان چای از هوش رفتم. وقتی چشمانم را باز کردم اثری از فریمان نبود. او پس از بیهوشکردن من اموال قیمتیام را سرقت کرده بود، اما این پایان ماجرا نبود، چرا که فریمان چند روز بعد با ارسال عکسهای خصوصیام، تهدید کرد که اگر 20 میلیون تومان به حسابش واریز نکنم، عکسها را منتشر کرده و آبرویم را میبرد. من این پول را تهیه کردم و به او دادم اما مرد شیاد دست بردار نبود و در نوبت دوم پول بیشتری از من طلب کرد که من تصمیم به شکایت از او گرفتم.
دستگیری
تحقیقات پلیس برای دستگیری مرد شیاد ادامه داشت تا اینکه مأموران سرنخی از او بهدست آوردند. وی به آخرین طعمهاش گفته بود که خدمت سربازیاش آبان سال گذشته تمامشده و مأموران با توجه به این سرنخ و تصویری که از متهم داشتند موفق شدند وی را شناسایی کنند. او به دستور قاضی مرتضی رسولی، بازپرس شعبه هشتم دادسرای ویژه سرقت بازداشت شد و برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار مأموران پایگاه هشتم پلیس آگاهی قرار گرفت.
گفتوگو
می خواستم به لسآنجلس بروم
متهم دستگیر شده 21 ساله است. میگوید آرزویش این بوده که خوانندهای معروف شود و از طعمههایش سرقت میکرده تا به جمع خوانندگان لسآنجلسی بپیوندد. گفتوگو با او را میخوانید.
از موسیقی چیزی میدانی؟
تا دلتان بخواهد اطلاعات دارم اما خب فقط تئوری موسیقی را میدانم و نمیتوانم خوبساز بزنم. چون هیچ وقت شرایط یادگیریاش را نداشتم. دلم میخواست خواننده مشهوری شوم اما هیچ وقت رویاهای کودکیام محقق نشد.
چرا به خواسته ات نرسیدی؟
چون در یک خانواده فقیر به دنیا آمدم و بزرگ شدم. نمیتوانستم از پدرم برای کلاس موسیقی پول بگیرم. پیانوی اسباب بازی میگذاشتم جلویم و تصور میکردم که در مقابل تماشاچیان قرار گرفتهام و کنسرت برگزار میکنم. راستش من صدای خیلی خوبی هم دارم و از کودکی در مجالس مختلف میخواندم.
نقشه سرقت چطور به ذهنت رسید؟
دلیل اولش این بود که عشق خوانندهشدن داشتم و میخواستم با تهیه پول خودم را به آمریکا برسانم و یک خواننده لسآنجلسی مطرح شوم و دلیل بعدی این بود که میخواستم قدرتم را نشان بدهم. چون از بچگی تحقیرم میکردند و همیشه میگفتند که نمیتوانم از پس خودم بربیایم. به من میگفتند بیعرضه. چون همیشه پدرم و برادر بزرگترم مرا سرزنش و تحقیر میکردند.
طعمههایت را چطور شناسایی میکردی؟
وقتی بلد باشی خوب صحبت کنی، به دامانداختن آدمها هم برایت راحتتر است. من معمولا طعمههایم را در کافهها، پارکها، رستورانها و... پیدا میکردم. معمولا تیپ خوب میزدم و جوری وانمود میکردم که انگار آهنگساز حرفهای هستم. حتی میگفتم در یک دانشگاه معتبر در آمریکا درس خواندهام و بعد هم نقشه سرقت و اخاذی را کلید میزدم.
با چه شگردی از آنها سرقت میکردی؟
یا در پارک، یا ماشین. گاهی هم به بهانه آموزش موسیقی به خانههایشان میرفتم و در فرصتی مناسب در چای، آبمیوه یا قهوه داروهای خوابآور میریختم. پس از آنکه بیهوش میشدند اموالشان را به سرقت میبردم و از آنها عکس مستهجن تهیه میکردم. سپس با تهدید انتشار عکس آنها، دست به اخاذی میزدم و گمان میکردم که کسی شکایت نمیکند اما تصورم اشتباه بود و در نهایت گیرافتادم.
ارسال نظر