من مادرم بدانید چرا قصاص قاتل پسرم را می خواهم ! /  جزییات قتل فجیع جوان بدنساز در مشهد !

به گزارش رکنا،  این ها بخشی از اظهارات زن جوانی است که برای عامل قتل فرزند 20 ساله اش از دستگاه قضایی تقاضای قصاص نفس را داشت. او پس از آن که به سوالات قاضی دکتر صادق صفری (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) پاسخ داد، درباره سرگذشت تنها پسرش به خبرنگار نیز گفت: من اهل بجنورد هستم و همسرم نیز از اهالی روستای زیارت از توابع شهرستان شیروان در استان خراسان شمالی است اما بعد از آن که در سال 75 ازدواج کردیم و اولین فرزندم به دنیا آمد، دست تقدیر ما را به مشهد کشاند تا در این جا روزگارمان را سپری کنیم.

همسرم ابتدا در سالن های آشپزی و رستوران ها مشغول به کار بود تا این که بالاخره با تلاش شبانه روزی، خودمان آشپزخانه بزرگی را در منطقه شهرک شهید رجایی راه اندازی کردیم و اوضاع مالی خوبی داشتیم. «رضا» (مقتول) تنها پسرم بود و از همان دوران کودکی به ورزش، علاقه عجیبی داشت. ما هم که علاقه و استعداد او را دیدیم، همه توانمان را برای پیشرفت او در زندگی به کار گرفتیم تا این که «رضا» در رشته پرورش اندام برای خودش جایگاهی دست و پا کرد.

او پسری دلسوز و مهربان بود و همواره به دیگران کمک می کرد. با آن که باشگاه ورزشی او در بولوار سجاد مشهد بود، اما هیچ گاه از باشگاه غیبت نمی کرد و از سوی دیگر هم به تحصیلاتش ادامه می داد. این در حالی بود که همزمان در انواع مسابقات قهرمانی پرورش اندام شرکت می کرد و هر بار مدال های رنگارنگی به گردن می آویخت و ما از دیدن این صحنه های قهرمانی در پوست خود نمی گنجیدیم؛ چرا که هر مادری با دیدن پیشرفت و استعدادهای فرزندش از صمیم قلب خوشحال می شود. وقتی تصاویر به سکو رفتن او را می دیدم انگار با همه وجودم در آسمان ها به پرواز درمی آمدم تا این که «رضا» تحصیلاتش را در دبیرستان به پایان رساند و در آزمون سراسری شرکت کرد ولی در رشته زبان انگلیسی دانشگاه فردوسی و تربیت بدنی غیرانتفاعی پذیرفته شد و با آن که او رشته تربیت بدنی را دوست داشت و علاقه مند به ادامه تحصیل در این رشته دانشگاهی بود اما خیلی تلاش می کرد تا در دانشگاه فردوسی پذیرفته شود به همین دلیل هم به دانشگاه نرفت و به من گفت: امسال (1402) در رشته مورد علاقه ام قبول می شوم و مدال های طلا را بر در و دیوار اتاقم آویزان می کنم!

من هم برای آرزوهای او احترام قائل بودم و به عنوان یک مادر همه تلاشم را می کردم تا او در رفاه و آسایش به تحصیل و ورزش بپردازد. با وجود این، «رضا» همواره در آشپزخانه دست راست پدرش بود و حتی من هم در کنار او کار می کردم و خانوادگی برای امرار معاش زحمت می کشیدیم اما نمی دانم چه شد که عده ای قداره کش به نامردی پسر قهرمانم را از من گرفتند. آن ها از قبل اختلافاتی با یکدیگر داشتند و پرونده شکایت نیز در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در حال رسیدگی بود ولی هنوز یک یا دو روز به برگزاری جلسه بررسی شکایت در دادسرا مانده بود که «علی-م» به همراه دیگر همدستانش شبانه به آشپزخانه یورش بردند و پسرم را به قتل رساندند و شوهرم را نیز از ناحیه دست نقص عضو کردند. حالا هم من فقط قصاص قاتل را می خواهم تا درس عبرتی برای افرادی باشد که قداره به کمر می بندند و این سرمایه های کشور را به همین راحتی به قتل می رسانند.گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است، با دستگیری آخرین متهم این پرونده جنایی تکان دهنده، بررسی های قضایی در شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد همچنان ادامه دارد.

 

وبگردی