مرگ دردناک مرد جوان قبل از تولد فرزندش / او فرشته نجات شد و همه برای او گریستند + عکس
حوادث رکنا: مرد جوان درحالیکه چند روز بیشتر تا به دنیا آمدن فرزندش باقی نمانده بود در جریان حادثهای تلخ دچار مرگ مغزی شد؛ اما خانواده او با اهدای اعضای بدنش چندین بیمار نیازمند را از مرگ نجات دادند.
به گزارش رکنا، این مرد 32 ساله که مهران جوانبخت موگوئی نام داشت، حدود 10 سال قبل ازدواج کرده و از چندماه پیش بود که فهمید همسرش باردار است و برای به دنیا آمدن فرزندش لحظهشماری میکرد. مهران که در یک قدمی رسیدن به آرزویش بود در این مدت تلاش میکرد تا مقدمات تولد فرزندش را فراهم کند.
او تعمیراتی در خانه انجام داد و در آخرین روزها کابینتهای خانهاش را بازسازی کرد. روز دوم اردیبهشتماه بود که او با یکی از دوستانش که کابینتساز بود سوار بر موتورسیکلت شدند و به خیابان ری رفتند. آنها از خط ویژهای که روی پل خیابان ری بود عبور میکردند که ناگهان با موتورسیکلت دیگری تصادف کردند. در این تصادف مهران به شدت آسیب دید و در نهایت روز 9 اردیبهشتماه کادر پزشکی اعلام کردند که دچار مرگ مغزی شده و دیگر به زندگی برنمیگردد. در این شرایط پدر و مادر او در برابر تصمیم سختی قرار گرفتند.
مادر مهران درباره این تصمیم میگوید: من زیر بار اتفاقی که افتاده بود نمیرفتم. باورم نمیشد که مهران جانش را از دست داده است و امیدوار بودم که او به زندگی برگردد. عروسم روزهای آخر بارداریاش را میگذراند و دوست داشتم فقط برای یک مرتبه هم که شده مهران فرزندش را ببیند. آنها 10سال بود که بچهدار نمیشدند اما حالا که عروسم باردار شده بود این اتفاق برای مهران افتاد. کنار آمدن با این موضوع برایم سخت بود و جگرم را آتش میزد.
با وجود این وقتی دکتر همتی، یکی از پزشکان بیمارستان با من صحبت کرد باورم شد که پسرم دیگر به زندگی برنمیگردد و همراه همسرم به اهدای اعضای بدن جگرگوشهمان رضایت دادیم.
مادر داغدار مهران در ادامه میگوید: ما اعلام رضایت کردیم که همه اعضای سالم بدن پسرم که برای بیماران نیازمند قابلیت استفاده را دارد اهدا شود اما آنطور که متوجه شدیم قلب، کلیهها، کبد و... او اهدا شد. ای کاش من پدر شدن مهران را میدیدم. کاش او هم بود که فرزندش را ببیند و او را در آغوش بگیرد.
او ادامه میدهد: با تمام تلخیهایی که این حادثه برای ما داشت اما از تصمیمی که گرفتیم راضی هستم. پسرم از دستمان رفت اما خدا را شکر میکنم که برای اهدای اعضای بدن او رضایت دادم و با این کار چند نفر دیگر به زندگی برمیگردند.
ارسال نظر