جیغ بنقش؛
فریادی از اعماق درد / جامعهای که به فراموشی سپرده شد
حوادث رکنا : جامعهای که زخمهای کهنهاش هر روز عمیقتر میشود، جامعهای که کودکانش قربانی اعتیاد پدران میشوند و آیندهای نامعلوم در انتظارشان است. اینها تنها بخشی از دردهایی است که در دل جامعه ما ریشه دوانده است. دردهایی که فریادشان تا آسمان میرسد اما گوش شنوایی برای شنیدنشان نیست.
به گزارش رکنا ، هیچ در دوره عمر خود با حسرت و اندوه دست به گریبان بوده اید؟آیا قلب شما نیز گاه گاهی در تاریکی های احساسات مدفون گشته است؟
رنج و الم! این رفیق مهربان بنی آدم! هیچ بیش از حدودی که قدرت می تواند آن را تحمل کند بر روح و جسم شما مستولی شده است؟ با آن که در بیش از 3دهه حادثه نگاری با صحنه های دلخراشی مانند قتل کودکان به خاطر زخم های کاری فقر روبه رو بوده ام ولی امروز تنها روح رنجدیده ام می تواند بر سوزش جراحات درونی ام واقف شود.
آری !سخن از مرد معتاد است که وقتی شنید نیروهای انتظامی او را به مرکز ترک اعتیاد اجباری (خانه سبز)منتقل می کنند به سوی دختر11ساله و پسر 14ساله اش هجوم برد و فریاد زد «مگر اجساد ما را از پاسگاه بیرون ببرید!» او شاید تحت تاثیر توهم ناشی از مصرف موادمخدر صنعتی بود اما نمی خواست به مرکز ترک اعتیاد برود! و قصد داشت به همان زندگی سیاه و فلاکت بارش ادامه دهد! با وجود این، همه افکارم درگیر دختر 11ساله و پسر14ساله این مرد معتاد بود که با دلسوزی ها و اقدامات قانونی عوامل انتظامی و به ویژه دکتر رحمانی(معاون دادستان مرکز خراسان رضوی)تحویل کارشناسان اجتماعی بهزیستی شدند.
با خود می اندیشیدم حال یک ماه بعد مرد معتاد از مرکز ترک اعتیاد اجباری مرخص می شود و به دل جامعه بازمی گردد! آیا دیگر به سراغ مواد افیونی نمی رود؟آیا جامعه او را به آغوش می کشد؟آیا شغلی برای این گونه افراد فراهم است که بعد از ترک اعتیاد و تنها برای داشتن سرپناه،راهی پاتوق های وحشتناک استعمال مواد مخدر نشوند؟چندسال بعد وقتی دختر11ساله و پسر14ساله بهزیستی را ترک کردند، به چه کسی پناه می برند؟ و در دام بازی سرنوشت،چه خواهند کرد؟آیا هزینه هایی که برای ترک اعتیادهای اجباری صرف می شود، کارساز بوده است؟ به راستی تصمیم گیران آسیب های اجتماعی، نمی دانند نیروی انتظامی و قوه قضاییه در خط پایان جرایم قرار دارند و باید فقط «مجازات » را پاسخگو باشند؟
روی سخنم با دولتیان و مجلسیان است؛ آنان که روزی باید در پیشگاه خداوند و مردم کارنامه خدمت گزاری به «فقرا» و «آسیب دیدگان اجتماعی» را بر سینه نصب کنند تا از «پل صراط» بگذرند!
به نظر شما آیا اقدامات افرادی مانند«دکتر نبی» برای استخدام «سابقه داران»کافی است؟پس حداقل درخلوت خود بیندیشید آسیب دیدگان اجتماعی بعد از درمان و بازگشت به جامعه چگونه زندگی می کنند؟...
آری با همه این سوالات بی پاسخ، با جیغی بنفش فریاد می زنم!جامعه مقصر است!تقصیر من و تو هم کمتر از آن مسئول بی خیال نیست!همه ما متهم هستیم!!
ارسال نظر