این مرد نایب پادشاهی بود ولی دستش به تخت شاهانه نرسید / از او چه می دانید؟
رکنا: درباره عباس میرزا اینجا بخوانید.
به گزارش خبرنگار تاریخ رکنا، عبّاس میرزا (۴ ذیالحجهٔ ۱۲۰۳ ه.ق/۲۶ اوت ۱۷۸۹ م – ۱۰ جمادیالثانی ۱۲۴۹ ه.ق/۲۵ اکتبر ۱۸۳۳ م) نامدار به عباس میرزا نایبالسلطنه، از شاهزادگان قاجار و فرزند فتحعلیشاه و آسیهخانم دولو بود که در فاصلهٔ سالهای ۱۷۹۹ تا ۱۸۳۳ م ولایتعهد ایران و نیابت سلطنت پدرش در آذربایجان را بر عهده داشت. او پیش از مرگ پدرش درگذشت و پسرش محمد میرزا جانشین او شد.
عباس میرزا در عصر جنگهای ایران و روسیه در آذربایجان و قفقاز رشد کرد. فتحعلی شاه در ۱۳ شوال ۱۲۱۳ ه.ق/۲۰ مارس ۱۷۹۹ م برای شاهزاده عباس میرزا با عنوان «نایبالسلطنه» تاجگذاری کرد. در همان زمان عباس میرزا حکمرانِ آذربایجان شد. در سال ۱۸۰۳ م، مراسم ازدواج او با دختر میرزا محمدخان دَوَلّو قاجار در تهران برگزار شد. در تابستان ۱۸۰۵ م بهطور رسمی به سمت حکمران «آذربایجان و قره باغ، از قپلان کوه تا دربند» منصوب شد.
در جنگ اول روسیه و ایران و در اول ژوئیهٔ ۱۸۰۴ م، با سیسیانوف در ایروان جنگید که نتیجهای قطعی نداشت. این جنگ سرانجام پس از ده سال با انعقاد عهدنامهٔ گلستان با شکست ایران پایان رسید که موجب واگذاری دربند، باکو، و شروان شد. پس از جنگ اول روس و ایران، همراه با برادرش محمدعلی میرزا به عثمانی حمله کرد، اما ناگزیر از صلح شد. جنگ با معاهدهٔ ارزروم پایان یافت. از آنجا که صلح گلستان به حل و فصل نهایی اختلافات روسیه و ایران منجر نشد، در مهٔ ۱۸۲۶ م ارتش روسیه میرک در خانات ایروان را اشغال کردند. در سپتامبر ۱۸۲۶ م، عباس میرزا از طریق شوشی به سمت گنجه پیشروی کرد، اما شکست شدیدی را متحمل شد. روسها به آذربایجان نفوذ کردند و تبریز را در سوم ربیعالثانی ۱۲۴۳ ه.ق/۲۴ اکتبر ۱۸۲۷ م تسخیر کردند. به موجب شرایط معاهده ترکمانچای، تمام سرزمینهای شمال ارس به روسیه واگذار شد. افزون بر اینها، ۲۰ میلیون روبل غرامت به ایران تحمیل شد. در پی آن، محافل درباری در تهران او را بهعنوان طرفدار روس به دیدهٔ مذمت نگریستند.
موقعیت نایبالسلطنه پس از معاهدهٔ ترکمانچای در برابر برادران رقیب بیش از پیش مورد تهدید واقع شد. خطرناکترین مخالفان نایبالسلطنه، برادرانش حسینعلی میرزا فرمانفرما و حسنعلی میرزا شجاعالسلطنه بودند که اولی حاکم فارس و دومی حاکم کرمان بود. شاه وی را فرستاد تا شورشی در یزد را متوقف کند و اتحاد بین حکمرانان فارس و کرمان را از بین ببرد. عباس میرزا در پایان ماه مارس به یزد رفت تا خواهرزادهاش سیفالملوک میرزا را به حکومت بازگرداند. سپس به سوی کرمان پیشروی کرد و شجاعالسلطنه را تحتالحفظ به تهران برگرداند؛ خسرومیرزا در کرمان به عنوان حکمران جدید نصب شد. در اول ربیعالاول ۱۲۴۷ ه.ق/ ۹ سپتامبر ۱۸۳۱ م، شاه او را حکمران خراسان معرفی کرد. او حکمرانی آذربایجان را حفظ کرد، درحالیکه فرزند پنجم او، فریدون میرزا، به نمایندگی از او در دارالسلطنهٔ تبریز مستقر بود. عباس میرزا راهی شرق ایران شد و در تابستان و پاییز سال ۱۸۳۲ م، سرزمینهای شرق و شمال شرقِ مشهد، خبوشان، سرخس و تربت حیدریه را فتح کرد. در نگاه بیشتر ناظران عینی، لشکرکشیهای خراسان تلاشی برای جبران شکستها در آذربایجان با کسب پیروزیهایی بر دشمنان ضعیفتر بودند. عباس میرزا در ۴۴ سالگی بر اثر بیماری در مشهد درگذشت و در حرم امام رضا دفن شد. او بیست و هفت پسر و بیست و یک دختر از خود باقی گذاشت.
شکلگیری دارالسلطنهٔ تبریز و انتقالِ ولیعهد به آن، به زعم سید جواد طباطبایی، سرآغازی برای روشنفکری، تجددخواهی و فاصله گرفتن از اندیشهٔ سنتی در ایران شد. عباس میرزا که در مواجهه با قدرت ارتشهای مدرن اروپایی دچار شگفتی شده بود، سعی در مطالعه و شناخت تمدن جدید نمود. او با داستانهای اروپایی و نیز احتمالاً با آثار نویسندگان عثمانی آشنا و دربارهٔ وقایع سیاسی در اروپا آگاه شد. پس از برقراری روابط دیپلماتیک با بریتانیای کبیر، نایبالسلطنه بهشدت پذیرای نفوذ بریتانیا در امور ایران شد. او مردان جوان را برای تحصیل به انگلستان فرستاد. مجموعهٔ نقشهٔ او از چاپخانه استانبول آمده بود، که نشانهٔ دیگری از ناآشنایی او با زبانهای غربی است. او تلاش کرد تا قاضیان درستکار در دادگاههای شرع حضور داشته باشند. دیوانخانهای تازه در تبریز بنیان گذاشت. او توجه ویژهای به اقلیتهای مذهبی داشت. اعزام دانشجو به اروپا، جلب مهاجران اروپایی، اصلاحات نظامی، ترجمهٔ آثار اروپایی، برپایی کارخانههای گوناگون و چاپخانه از اقدامات وی در جهت اصلاحات بودند. اروپاییانی مانند موریس دو کوتزبو، پیر آمدی ژوبر، جیمز موریه، گاسپار دروویل از آزادمنشی، شجاعت، عدالتخواهی و عزت نفس عباس میرزا گفتهاند و او را ستایش کردهاند. با این حال، لوئی گاسپار باراخین، پزشک و افسر فرانسوی که مشاور نظامی عباس میرزا در دوران بین دو جنگ با روسیه بود، عباس میرزا را فردی ناتوان، بدون انگیزه و جاهطلب یافته بود. هوشنگ طالع معتقد است عباس میرزا از دانش، شجاعت و مدیریت لازم برای فرماندهی برخوردار نبود و نیز پس از شکست دچار تزلزل روحی میشد. با وجود قضاوتهای متفاوت دربارهٔ روحیات شخصی عباس میرزا، او پس از شکست سنگین و تاریخی در مقابل روسیه، متوجه برتری تمدنِ نوینِ اروپایی و بازماندگیِ ایران از این حرکت شد و به چگونگی جبران عقبماندگی اندیشید. هرچند بیشتر تمرکز او در جهت نوسازی نظامی ایران بود، به گفتهٔ افشین متین عسگری، ایجاد مرکزیتِ قوی در دستگاه دیوانسالار و ریشهٔ مفاهیم ملیگرایی و مشروطیت در ایران، به اعزام دانشجو به اروپا توسط عباس میرزا بازمیگردد.
«عباس میرزا» نایب السلطنه متوفای 1250
منبع : هستان
ارسال نظر