روایت تحقیر سه زن/ زنان روسپی جنجالی شد!
رکنا: فرهاد مهندسپور میگوید حسین کیانی در «روز عقیم» بیپرده و صریح حقیر نگاهداشتگی و استضعاف کاراکترهایش را نشان داده و گاه به آنان اجازه داده که از دریچه تنگ نگاهشان به بررسی فلاکت خود بپردازند.
فرهاد مهندسپور، دبیر سی و ششمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر یادداشتی در مورد نمایش «روز عقیم» به نویسندگی و کارگردانی حسین کیانی که در این جشنواره روی صحنه خواهد رفت نوشت.
فرهاد مهندسپور در این یادداشت آورده است:
«حسین کیانی استعاره «روز عقیم» را از آیه 55 سوره حج در قرآن کریم به وام گرفته است.
و لا یزال الذین کفروا فی مریه منه حتی تاتیهم الساعه بغته او یاتیهم عذاب یوم عقیم. الحج. آیه 55
آنان که کفر ورزیدهاند همواره در تردیدند تا به ناگاه پایان آنان فرا رسد یا رنجِ روز بدفرجامیشان.
واژه «عقیم» یک بار دیگر در آیه 41 از سوره الزاریات تکرار شده است که در آن به عاد فراخوانده شده که «ریح العقیم» بر آنان فرستاده خواهد شد.
حسین کیانی استعاره «ابتر بودن»، «سترونی» و در هم کوفتگی کاراکترهای نمایشش را با آوردن «روز عقیم» پیشینه و پشتوانهای مذهبی داده است. خاستگاه گروهی که حسین کیانی به آنان پرداخته، به پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بازمیگردد و داستان نمایش درباره سه زن است که از محله بدنام آن روزگار گریختهاند و برای نجات چشم امید به یاری مردی با نام کریم دارند که منتظر رسیدن اویند.
این سه زن که مظهر سترونی زندگی خویشند، در روزگار به سر آمدهشان، آن چنان ناکامی و سختی و مرارت کشیدهاند که مفهوم زندگی و زنانگی و ازدواج و خانواده و مهر و زایش را گم کردهاند و اکنون با پرخاش و تندی به همه چیز مینگرند و در وضعیتی گرفتار آمدهاند که نه فهمی از آن دارند و نه راهی برای گریز یا دانایی مییابند.
حسین کیانی بیپرده و صریح این «حقیر نگاهداشتگی» و استضعاف کاراکترهایش را نشان داده است و گاه به آنان اجازه داده که از دریچه تنگ نگاهشان به بررسی فلاکت خود بپردازند و گاهی حتی خود را بیتقصیر قلمداد کنند یا با پرخاش به همدیگر، در این خیال باقی بمانند که میتوانند با انداختن تقصیر به گردن دیگری، خود را خلاص کنند. ولی چه فایده که آنان در همین موقعیت اکنونیشان نیز کورکورانه چشم امید به مردی (کریم) دارند، که کمی مانده به پایان نمایش درمییابند او دروغگوییست که خود را انقلابی و مصلح جا زده و از دریچه پنجره میبینند که مردمِ انقلاب، در پی او هستند تا درست از نادرست معلوم گردد.
حسین کیانی این استیصال و درماندگی کاراکترهای مفلوکش را به «یوم العقیم» پیوند داده تا به تماشاگرانش گفته باشد که این داستانی است کهن و عبرتآمیز. مفهوم اخلاقی نمایش «روز عقیم» در خلال آرزوها و ناکامیها و گرفتاری و نکبت و پرخاش کاراکترهایش، عبرتی است که درونمایه نمایشنامه براساس آن نوشته شده است.
از سویی دیگر باید به یاد داشته باشیم که حسین کیانی یکی از نمایشنامهنویسان امروز ایران است که به جریان تئاتر اجتماعی ایرانی اهتمام دارد و یکی از کسانی است که با نگاه به آنچه که تاکنون نوشته و کارگردانی کرده است، میتواند امید تئاتر ملی، تئاتر زندگی امروز و ایرانی امروز باشد.
اگر بخواهم به جزییاتی در اجرا بپردازم بسزاست بگویم که بازیگران گاه فراموش میکنند که حتا در تندیها و پرخاشهای کاراکترها، نباید فراموش کنند که بلندی صدایشان بیش از آن است که فضا و موقعیت کاراکترها بطلبد و شاید از همین روست که نجواها و سرکوفتگی کاراکترها، به فرمی شعارگونه بدل میشود و چهبسا زمینه این سوءتفاهم را ایجاد کند که تاکید نمایش بیش از اینکه بر بازنمایی زندگی تباه شده کاراکترها باشد، بیانیه صادر کردن است و این البته نقصی است که با توانمندی بازیگران، به سادگی برطرف خواهد شد.»برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر