1350 مرد پس از کتک خوردن از همسرانشان به پزشکی قانونی رفتند / جزئیات خشونت زنان ایرانی علیه شوهرانشان
رکنا: تصورش سخت است که زنان هم بتوانند همسرانشان را مورد آزارها و تهدیدهای روانی و جسمی قرار بدهند اما این واقعیتی است که گاها اتفاق میافتد.
آخرین آمار منتشر شده حاکی از آن است که در 7 ماهه نخست سال 93، از میان 45هزارو 555 نفری که قربانی خشونت خانگی شده و به پزشکی قانونی مراجعه کردهاند، بیش از 1350 نفر مرد بودهاند.
آماری که در هاله ای از سکوت مردان خود را پنهان کرده است. مساله ای ناملموس و کمی عجیب و غریب که آدم را به تعجب وا می دارد.
شاید شما خودتان هم ندانید همسرتان را آزار میدهید و یا مورد خشونت شریک زندگی تان قرار میگیرید. شاید لازم باشد کمی بیشتر درباره خشونت زنان علیه مردان بدانید.
همسر آزاری با زدن، طعنه، پرتاب کردن اشیا و از بین بردن مال، فحاشی و انواع خشونتهای پنهانی تعریف میشود. اینکه همسرتان چقدرتوانایی جسمی داشته باشد میتواند در نوع و شکل حملههای او تاثیر بگذارد. ترساندن شما در خواب و کتک زدن و تهدید با چاقو و سلاح سرد دیگر و هرچیزی که ضعف جسمی زن را از بین ببرد ابزارهایی برای تهدید و آزار و خشونت زن هستند.
البته آزارهای خانگی فقط به خشونت محدود نمیشوند همسرتان ممکن است:
ـ با تحقیر کلامی آزارتان بدهد و با عبارات و کلمات ناخوشایند با شما حرف بزند. خانواده، همکاران و دوستانتان را نیز با خشونت کلامی تحقیر کند.
ـ با تملک گرایی و احساس حسادت آزارتان بدهد و مدام شما را متهم به بیوفایی و خیانت بکند.
ـ اموال تان را تصاحب کند. درآمد و هزینهها را کنترل کند و با اینکه چه چیزی دیدید و کجا رفتید تهدیدتان کند.
ـ مدام شما را اصلاح کند و رفتارتان با دوستان، همکاران، خانواده و در محیطهای اجتماعی کنترل کند و یا اجازه ندهد ارتباطاتتان را حفظ کنید.
ـ شما را تهدید کند که ترکتان خواهد کرد و اجازه ندهد ارتباط درستی با فرزندتان برقرار کنید.
ـ سطح تحصیلات، دانش، فرهنگ خانوادگی و باورهای فکری و مذهبی تان را تحقیر کند.
ـ به ظاهر و رفتارتان ایراد بگیرد و مدام یادآوری کند شما آن چیزی نیستید که او میخواسته.
همیشه احقاق حقوق زنان در اولویت دستور کاری بسیاری از سازمان های مردم نهاد و تشکل های اجتماعی قرار داده شده است. در این میان مردانی که با بسیاری از مسایل و دغدغه ها دست به گریبان دارند، به دنبال راه امنی برای لااقل آرامش خود هستند. این آرامش، با افزایش آمار خشونت علیه شان، نگاه غریبانه تری به خود می گیرد.
بسیاری از اخبار خشونت علیه زنان، در قالب پلاکاردهای حمایتی و اخبار و ... دست به دست می چرخد اما شاید به خاطر درونگراتر بودن مردان، این اخبار به خوبی منعکس و منتشر نمی شود. تنها آمار بسیار کمی از خشونت های خانگی شاید ارائه می شود و بقیه این آمار در غار تنهایی مردان دفن می شود.
به طور کلی در مبحث خشونت موضوع کنترل خشم مطرح است. کسی اعمال خشونت می کند که نتواند خشمش را کنترل کند. کنترل خشم نیازمند فاکتورهایی همچون واردنشدن استرس به افراد است. اگر فشار استرس زیاد باشد؛ خشونت به سرعت اتفاق خواهد افتاد. بنابراین اگر زن ها احساس کنند تحقیر می شوند، بر آن ها نگاه جنسیتی وجود دارد و برابری مالی و حقوقی در محل کارشان نیست آرام آرام دچار استرس بیشتری خواهند شد که به تبع خشم اشان را راحت تر بروز می دهند. درحالی که زنی که در استرس کمتری است کمتر دچار خشم خواهد شد.
درست است همسایه ای داشتیم که اگر سرکار نمی رفت خانمش باچوب کتکش می زد وزورش به خانمش نمی رسیدجالبه که اقاوضغ مالی خیلی خوبی داشت ونیازی به کارنبود