حسین مرعشی: پزشکیان تسلیم نظرات‌ غیرمنطقی نهادهای امنیتی و نظارتی نشود

 جماران در ادامه آورده است ، سید حسین مرعشی ؛ دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران نوشت :

در دولت اول روحانی، روزی که قرار شد آقای نهاوندیان، رئیس دفتر رئیس‌جمهور شود، من جلسه‌ای مفصل با ایشان داشتم و تجارب قبلی را تشریح و منتقل کردم.

به ایشان گفتم: «دوم خرداد ۷۶ در نتیجه ائتلاف جناح میانه کشور که آن زمان با محوریت آیت‌الله هاشمی بود و کار میدانی و عملیاتی آن را حزب کارگزاران سازندگی انجام می‌داد و جناح چپ که دو نهاد داشت؛ یکی روحانیون مبارز و دیگری شورای هماهنگی نیروهای خط امام که آقای بهزاد نبوی آن را اداره می‌کرد، منجر به یک پیروزی بزرگ شد.

از فردای پیروزی و پس از بروز اختلاف در میان یاران آقای هاشمی و آقای خاتمی و جدایی جناح های وابسته به اینها از هم، منتج به نتیجه‌ای شد به نام رئیس‌جمهوری احمدی‌نژاد. بعد هم آقای هاشمی خانه‌نشین شد و هم آقای خاتمی و شد آنچه نباید می‌شد.

 در دوره ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد نیز اختلاف بین آقای احمدی‌‌نژاد و رهبری و فاصله گرفتن او از پشتوانه اصلی‌اش که رهبری بود، نتیجه‌اش رئیس‌جمهوری روحانی شد و اگر آن فاصله ایجاد نمی‌شد، ایشان رئیس‌جمهور ایران نمی‌شدند و امروز شما (آقای نهاوندیان) هم رئیس دفتر رئیس‌جمهور نبودید. »

مشابه اتفاق‌های پیشین، پس از انتخابات دور دوم روحانی هم افتاد و نزدیکان آقای روحانی بر این طبل می‌کوبیدند که هیچ‌کس به روحانی کمکی نکرده و ایشان صرفاً رای خودش را هم در دور اول و هم در دور دوم داشته است. در دور دوم یک فاصله رایی بود ولی در دور اول آقای روحانی کمتر از یک درصد بالاتر از آرایی که باید می‌داشت را داشت.

من همیشه به آقای واعظی می‌گفتم که همین حدود یک درصد را به حساب آقای هاشمی، خاتمی و اصلاح‌طلب‌ها بگذارید. چراکه آقای روحانی همین میزان ناچیز را اگر نمی‌داشت که رئیس‌جمهور نمی‌شد.

متاسفانه به دلیل اینکه دوستان تاریخ را مطالعه نکرده و حوادث را درست بررسی نمی‌کنند عین همان اتفاقات ممکن است مجدداً تکرار شود. لذا به ‌عنوان یکی از کسانی که خودش را به آقای پزشکیان نزدیک می‌داند باید تاکید کنم که با این فرمان حرکت کردن و نادیده گرفتن همه کسانی که جمع شدند و مردم را بسیج کردند و رایی را ساختند، اشتباه است.

همان‌طور که نطقی مانند سخنان آقای عبدالعلی‌زاده در جمع فعالان ستاد دکتر پزشکیان که ما خودمان بودیم و بعد اصلاح‌طلبان آمدند سپس اصولگرایان و… اشتباه بود.

یک ‌روز آقای روحانی به آقای جهانگیری گفت‌: «تنها ماندم و خوردم». جهانگیری هم در جواب ایشان گفت: «خودتان تنهایی را انتخاب کردید. شما به جبهه حامیان خود پشت کردید. وقتی هم که مخالفان‌تان حمله را به سمت شما شروع کردند و زمین‌گیر شدید، معلوم شد آنهایی که پشتت بودند، دیگر نیستند. »

آقای پزشکیان رئیس‌جمهور عزیز ماست اما نه از حسن روحانی قدرتمندتر است و نه اندازه او تجربه حاکمیتی دارد. بالاخره روزی که آقای روحانی رئیس‌جمهور شد ۲۴ سال در شورای امنیت ملی و چهار دوره نماینده مجلس بود و علاوه بر تجربه خبرگان، نایب‌رئیس مجلس هم بود.

بنابراین اطرافیان آقای پزشکیان باید بدانند که به هیچ وجه نباید اجازه دهند که با فرمانی حرکت شود که خدای‌ ناکرده احزاب و گروه‌های حامی و پای کار ایشان در انتخابات، احساس کنند که نظرات و مطالبات‌شان نادیده انگاشته می‌شود.

البته باید به طور جدی از نهادهایی که بیشتر از همراهان آقای پزشکیان مانند آقای ظریف و چهره‌های حاضر در شورای راهبری لیست تهیه کرده و در مورد اسامی برآمده از کارگروه‌ها و شورای راهبری، بیش از اندازه سختگیری کرده‌اند نیز گلایه کرد. ضمن اینکه نیازی نیست آقای پزشکیان تسلیم نظرات‌ غیرمنطقی نهادهای امنیتی و نظارتی شوند.

ضمن اینکه پاسخ به استعلام‌ها هم باید مستند باشد و هم رئیس‌جمهور برای پاسخ‌های منفی باید پاسخ و ادلّه منطقی طلب کنند.

چون ایشان به ‌عنوان رئیس‌جمهور، ماموریت بسیار سنگینی بر دوش دارند. حدود ۵۰ درصد جامعه ما در این انتخابات، منتقد و مخالف بودند و خود را کنار کشیدند. حدود ۶۰ درصد از ۵۰ درصد افرادی هم که در انتخابات شرکت کردند به ایشان- یا به بیان صریح‌تر به تغییر- رای دادند.

این ۶۰ درصد یعنی ۳۰ درصد کل جامعه ایران. یعنی نظام جمهوری اسلامی در موقعیتی بسیار ویژه قرار دارد. به طوری که می‌توان گفت: حدود ۸۰ درصد جامعه یا منتقد وضع موجود هستند یا مخالف آن. آیا آقای پزشکیان قصد دارد برای سال یا سال‌های آینده، حداقل نیمی از این ۸۰ درصد را امیدوار کند و به صحنه سیاسی کشور برگرداند یا خیر؟ اگر می‌خواهد این کار را انجام دهد، وظیفه سنگینی روی دوشش است.

گام اول در زدن استارت «امیدواری»، ترکیب و کیفیت کابینه‌ای است که قرار است فردا به مجلس معرفی شود. آقای پزشکیان ابتدا باید ۳۰ درصد جامعه که به ایشان رای دادند را توسط کابینه قانع کند و در گام بعدی برای امیدوار کردن آن ۵۰ درصدی که در انتخابات شرکت نکردند به ابتکاراتی دست بزند.

در مورد کابینه وفاق ملی هم باید گفت که کابینه فراجناحی فقط در دوره آقای هاشمی اتفاق افتاده و آن هم کاملاً دلایل سیاسی روشنی داشته است. زیرا هم چپ و هم راست در انتخابات حامی آیت‌الله هاشمی بودند. حتی آن زمان در دور دوم آقای هاشمی به غیر از تعدادی از روحانیون مبارز، بقیه چپ‌ها از ایشان حمایت کردند.

اکنون این کار چطور قابل تحقق است با انتخاباتی که جناح اصولگرا تمام توانش را در حمایت از رقبا وارد میدان کرده بود؟! یعنی در مرحله اول که هم ظرفیت تکنوکراتش را با قالیباف و هم ظرفیت رادیکالش را با جلیلی همراه ساخته بود و در مرحله دوم نیز همه را یکپارچه پشت سر جلیلی بسیج کرده بود و در نهایت هم شکست خورد، الان بیاید و با استفاده ابزاری از مفهوم «وفاق» بگوید ما هم شریک؟! خیر.

عرفاً و منطقاً کابینه آقای پزشکیان باید کابینه جناح پیروز باشد و کاملاً رای‌دهندگانش را راضی و قانع کند. بنا بر اطلاعی که بنده دارم، این رویکرد مورد نظر جناب رئیس‌جمهور هم بوده و جای نگرانی وجود ندارد و انشاءالله مردم باید با کمی صبر شاهد اعلام کابینه‌ای درخور و شایسته خواهند بود. به اتکای تجربه تاریخی‌ای که داریم، تحلیل من این است که الان در یک نقطه حساسی در تاریخ هستیم.

همه ما علاقه‌مندیم که امید ایجاد شده در جامعه پایدار بماند و تقویت شود و آقای پزشکیان موفق شود چراکه مقام معظم رهبری نیز فرمودند؛ موفقیت آقای پزشکیان، موفقیت کشور است.

 به هر روی؛ این رئیس‌جمهور است که باید با چاره‌اندیشی برای این حجم وسیع از امور معطل و بر زمین مانده، شعله‌های امید را دوباره در سینه ایرانیان شعله‌ور سازد.

ایشان است که باید کشور را به مدار توسعه برگرداند. ایشان است که باید برای ۲۵ درصد کسری بودجه و پایین بودن نرخ پس‌انداز در ایران چاره‌ای بیندیشد. ایشان است که باید تورم ۴۰ درصدی را در کشور پایین بیاورد و … .

اینها همه بر دوش ایشان است و بدون داشتن پشتوانه جدی مردمی، به خدمت گرفتن کارشناسان زبده، بهره‌مندی از دیدگاه‌های روشن و داشتن روحیه مبارزه امکان‌پذیر نیست. بر مبنای نکاتی که گفته شد، یکایک ما باید آقای پزشکیان را در طی این مسیر صعب، یاری دهیم.