احیای دریاچه ارومیه معطل حذف کشاورزی غیراستراتژیک

به گزارش رکنا، بارش‌های زمستانه در سطح کشور به‌ویژه در حوضه آبریز ارومیه باعث شده تا شرایط " دریاچه ارومیه " تاحدودی بهبود پیدا کند و طبق اعلام ستاد احیای دریاچه ارومیه، اکنون حدود یک میلیارد و 600 میلیون مترمکعب آب در دریاچه ارومیه وجود دارد. این افزایش سطح درحالی صورت می‌گیرید که بیشتر این آب به دلیل بارش‌ها و بخشی نیز به واسطه رهاسازی محدود دریاچه از برخی سدهای حوضه آبریز ارومیه بوده است.

بهبود نسبی دریاچه ارومیه باعث شده تا امیدواری زیادی درخصوص احیای آن ایجاد شود؛ اگرچه این تزریق امید به جامعه و دیدن مناظر زیبای دریاچه خوب است اما نباید فراموش کنیم که اگر اقدام خاصی انجام نشود در تابستان بازهم شاهد رسیدن دریاچه ارومیه به یک قدمی مرگ بوده‌ایم. کما اینکه در سال‌های گذشته نیز شاهد چرخه تکراری پرآب شدن دریاچه در فصل سرما، مانور دادن دولت‌ها روی این موضوع و نسبت دادن بارش‌های الهی به خودشان و نهایتاً خشکی مجدد دریاچه در تابستان بوده‌ایم!

اگر بخواهیم وضعیت دریاچه را نسبت به حالت ایده‌آل آن بسنجیم باید بدانیم که دریاچه ارومیه در بهترین روزهای خود بیش از 30 میلیارد مترمکعب آب داشته و در شرایطی کنونی که از آن به عنوان احیا دریاچه یاد می‌شود، تنها یک میلیارد و 600 میلیون مترمکعب آب دارد که اختلاف زیادی با شرایط ‌آرمانی دارد.

طی این سال‌ها احیای دریاچه ارومیه نقل محافل محیط زیستی بوده است و مسئولان طرح‌های متفاوتی را برای احیای این دریاچه تعریف کرده‌اند که شرایط دریاچه نشان می‌دهد که این طرح‌ها بی‌اثر بوده است. این درحالی است که کارشناسان همواره اعلام کرده‌اند که "شاه کلید احیای دریاچه ارومیه توقف کشاورزی بی‌ضابطه و حذف محصولات آب‌بر غیراستراتژیک" در این حوضه آبریز است.

سطح زیرکشت دریاچه ارومیه در سال‌های اخیر افزایش 270 هزار هکتاری را به خود دیده است و برای تأمین آب مورد نیاز کشاورزی، طی دو دهه گذشته بیش از یکصد سد و سازه کنترلی روی رودخانه‌های تنظیمی که به دریاچه ارومیه ختم می‌شدند، احداث شده و همزمان سطح زیرکشت بیش از 120 درصد توسعه پیدا کرد و صنایع آب‌بر در حوضه آبریز مستقر شد که همه اینها حقابه دریاچه را بلعیدند و باعث شدند به این بحران فعلی و خشکی شدید دریاچه ارومیه برسیم.

نکته حائز اهمیت این است که هیچ یک از محصولاتی که در حوضه آبریز دریاچه ارومیه کشت می‌شوند را نمی‌توان جزو محصولات کشاورزی استراتژیک دانست و سیب، چغندر، یونجه و محصولات هسته‌داری مانند گیلاس و آلبالو هستند و مشخص نیست که چرا طی 40 سال اخیر محصولاتی که کاشت آنها ضرورتی ندارد در یک نقطه بحرانی مانند دریاچه ارومیه کشت شده‌اند! و از آن بدتر اینکه چرا برای کاشت این محصولات آب‌بر بیش از یکصد سد در این حوضه آبریز ساخته شده است!

شرایط زمانی ناگوارتر می‌شود که بدانیم طی این سال‌ها بخش بسیار زیادی از محصولات کشاورزی و باغی که در حوضه آبریز دریاچه ارومیه تولید شده، به دلایل مختلف از جمله سوء‌مدیریت مسؤلان مربوطه، تبدیل به ضایعات قطعی باغی و کشاورزی شده و حتی در حد مصرف دام و طیور هم مورد استفاده قرار نگرفته است! به عنوان مثال چندی پیش سید سلمان ذاکر؛ نماینده مردم ارومیه طی روزهای اخیر در مجلس شورای اسلامی اعلام کرد: "امسال یک میلیون تُن سیب ممتاز حوضه آبریز ارومیه در سردخانه‌ها مانده و در حال فاسد شدن است!

وی همچنین گفته است که آذربایجان غربی (حوضه آبریز دریاچه ارومیه) امسال با تولید 1.5 میلیون تن سیب، رکورد تولید ایران را تصاحب کرده است!

این آمار هدررفت سیب در آذربایجان غربی درحالی است که بر اساس آمار "موسسه تحقیقات آب" برای تولید یک میلیون تن سیب باید سالانه 270 میلیون مترمکعب آب (آب سدهای حوضه آبریز دریاچه ارومیه) به سمت باغات رها شود! برای اینکه نقش این مقدار آب در احیای دریاچه ارومیه را متوجه شویم، باید بدانیم که "تونل زاب" که با کلی امید و آرزو با هدف رساندن مقداری آب به دریاچه ارومیه و کمک به تاخیر انداختن مرگ این دریاچه احداث شد تا به امروز صرفاً حدود 300 میلیون متر مکعب (حدود همان مقدار آب مصرف شده برای تولید یک میلیون سیب) را به دریاچه ارومیه رسانده است!

برای اینکه به عمق فاجعه پی ببریم باید بدانیم که در حوزه آبریز دریاچه ارومیه، 7 میلیارد مترمکعب آب قابل استحصال داریم که حدوداً بین 80 تا 90 درصد یعنی حدود 6 میلیارد مترمکعب از این آب را "بخش کشاورزی" می‌بلعد! این درحالی است که اگر فقط 40 درصد کاهش مصارف آب بخش کشاورزی در حوضه آبریز دریاچه ارومیه را محقق کنیم یعنی عددی حدود 2.4 میلیارد مترمکعب از این 6 میلیارد مترمکعبی که الان بخش کشاورزی می‌بلعد برای دریاچه ارومیه ذخیره می‌شود. حال اگر کنار این منبع آب بتوانیم سیلاب‌های فصلی را به دریاچه ارومیه منتقل کنیم و بازچرخانی آب را هم داشته باشیم می‌توانیم به تأمین حقابه و حداقل نیاز آبی دریاچه ارومیه که سالانه 3.4 میلیارد مترمکعب است، نزدیک شویم که این عدد به اندازه حقابه سالانه دریاچه و احیای آن است.

درحالی که کشاورزی دریاچه ارومیه را تا یک رقمی مرگ برده است، سرانجام بعد از 30 سال وقفه در اصلاح الگوی کشت دریاچه ارومیه توسط وزارت جهاد کشاورزی قرار است که الگوی کشت حوضه آبریز ارومیه ابلاغ شده و کشاورزان مکلف به اجرای آن باشند اما مشخص نیست که تا زمان اجرای این الگو اصلاً اثری از دریاچه ارومیه باقی مانده باشد یا خیر؟

مرور این آمار نشان می‌دهد که احیای دریاچه ارومیه فقط و فقط از طریق حذف محصولات‌ آب‌بر غیراستراتژیک و اصلاح الگوی کشت محقق می‌شود اما مسئولین کشور همچنان بی‌توجه به این آمار به دنبال تعریف پروژه‌هایی هستند که بجز هدر دادن بودجه کشور هیچگونه آورده‌ای نداشته است.

مسئولین کشور ما طی این 40 سال بدون اینکه ذره‌ای ارزش برای دریاچه ارومیه قائل باشند، آبی که روزی حق حیات را به منطقه می‌بخشید به کشاورزی اختصاص داده و برای تأمین آب این اراضی بیش از یکصد سد را بر روی رودخانه‌های منتهی به دریاچه ارومیه که شریان‌های حیاتی دریاچه بوده‌اند، ساخته و اقدام به مسدود کردن تمام رگ‌های حیاتی دریاچه ارومیه کرد‌ه‌اند و با این اقدام فاجعه‌بار، مرگ قریب‌الوقوع این دریاچه را رقم زده‌اند!

در نهایت باید بار دیگر این نکته مهم و کلیدی را مجدداً گوشزد کنیم که در حال حاضر "توسعه کشاورزی بی‌ضابطه و فاقد آمایش سرزمینی" در حوضه آبریز دریاچه ارومیه، "متهم ردیف اول مرگ دریاچه" است و تا زمانی که دیدگاه کلان کشور مبنی بر توسعه کشاورزی و سدسازی باشد، نه تنها دریاچه ارومیه احیا نخواهد شد بلکه باید شاهد باشیم که سایر تالاب‌ها و دریاچه‌های بزرگ کشور نیز به همین سرنوشت مبتلا شوند!