تیک آف دو خواهر خلبان ایرانی بر فراز آسمان/ طناز و طراوت می گویند اگر راهی را انتخاب می کنید، حرف اول را بزنید
حجم ویدیو: 88.82M | مدت زمان ویدیو: 00:02:52

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، ماجرا مربوط به یک آرزو است؛ آرزوی پرواز ! نه فقط پرواز؛ بلکه پریدن بر فراز ترافیک های اعصاب خرد کن! از آن ترافیک هایی که حوصله همه را سر می برد وساعت ها هم طول می کشد.

چند سال پیش، دو خواهر جوان و نوجوان، به همراه والدین، در ماشین هستند تا تعطیلات عید را در شمال کشور سپری کنند؛ ولی آنقدر در ترافیک می مانند که یک دفعه دختر کوچک تر صدای اعتراضش در می آید و می گوید: «ای کاش می شد از روی ماشین ها پرواز کرد و رفت شمال!»

و این «ای کاش»، چند سال بعد تبدیل به همان چیزی شد که دخترک می خواست؛ با این تفاوت مهم که خودش خلبان همان پرواز بود.

خواهران طناز و طراوت فلاحی، هر دو خلبان هواپیمای سبک و فوق سبک هستند. طناز هفت سالی از طراوت بزرگ تر است؛ ولی آنچنان شبیه هم هستند که اکثر مردم آنها را دو قلو می پندارند. دو خواهری که زمین را با همه دغدغه هایش رها می کنند و آسمان را در دستشان می گیرند.

می خواستم در ترافیک از روی سر ماشین‌ها پرواز کنم!

طراوت، خواهر کوچک تر، از کودکی عاشق هواپیما بوده به طوری که وقتی هواپیماها در آسمان گذر می کردند، او آنها را با دست کوچکش نشانه می گرفت و دنبالش می کرد. او در خصوص اینکه چه شد که خلبانی را برگزید می گوید: «پدرمان، عباس فلاحی نیز خلبان هواپیماهای سبک و فوق سبک است و او بزرگترین مشوق و همراه ما در این مسیر بود؛ اما داستان اصلی علاقه مند شدن من به این کار، مربوط به اولین پرواز من به عنوان همراه، در یک پرواز تفریحی بود. 14 ساله بودم که برای اولین بار، در نمک آبرود پرواز تفریحی را تجربه کردم. در آن سن و سال، این اتفاق برایم خیلی هیجان انگیز بود. تجربه ای بی نظیر بود، ما از روی دریا رد می شدیم، کوه ها را می دیدیم و فضای شیشه ای بیشتری نسبت به هواپیماهای مسافربری، برای تماشای منظره داشتیم. جالب آنکه طناز، در این پرواز تفریحی پایش شکسته بود ولی با آن وضعیت، لذت پرواز را از دست نداد و او هم سوار یک هواپیمای دیگر شد. همانجا بود که اصرار کردم که می خواهم خلبان شوم و دلم می خواهد دوره هایش را ببینم؛ ولی به من اطلاع دادند که آموزش از 18 سالگی می شود. به همین دلیل، در مدرسه هوانوردی دوران متوسطه را گذراندم و در دانشگاه نیز همین رشته را دنبال کردم.»

او که اکنون استاد خلبان شده است در ادامه می گوید: «من از 19 سالگی آموزش های خلبانی را شروع کردم. بعد از چند سال، طناز، خواهر بزرگترم نیز به خلبانی علاقه مند شد و او نیز آموزش را شروع کرد.»

طناز فلاحی، خواهر بزرگتر نیز می گوید: «من اکثر مواقع در دوران نوجوانی، با پدرم پرواز تفریحی می رفتم برای همین گاهی با خودم فکر می‌کردم اگر من خلبان همان پرواز شوم چه حسی دارد. بعد از اینکه طراوت وارد این حرفه شد، من هم دل را به دریا زدم و در کلاس‌ها شرکت کردم تا آموزش ببینم.»

خواهران خلبان

تجربه اولین پرواز به عنوان خلبان

او در ادامه می گوید: «اولین روزی که خودم به تنهایی پرواز کردم را هرگز فراموش نمی کنم. اصطلاحا به این روز  "First Solo Flight " گفته می شود. آن روز برای من ترکیبی از نگرانی و خوشحالی بود. من می‌بایست یک دور، یک الگوی مستطیل شکل در فرودگاه را دور می‌زدم  و بعد فرود می آمدم. این پرواز حدودا 10 دقیقه طول کشید؛ ولی سرشار از هیجان بود. تمام آن لحظات فقط از خودم می‌پرسیدم که آیا من می توانم این هواپیما را روی زمین بنشانم؟ بعد از اینکه دانشجو، برای اولین بار هواپیما را به تنهایی هدایت و کنترل می کند و روی زمین فرود می آید، همکاران روی او آب می ریزند و جشن اولین پرواز را می گیرند.»

طراوت فلاحی نیز در خصوص اولین روز پروازش به تنهایی می‌گوید: «آن روز همه چیز برایم هیجان انگیز بود. من اصلا فکرش را هم نمی‌کردم که روزی بتوانم این کار را یاد بگیرم. فکر می‌کنم، حتی اگر آلزایمر هم بگیرم، اولین روزی که به تنهایی توانستم یک هواپیما را هدایت کنم، فراموش نخواهم کرد.»

روز فراموش نشدنی؛ پرواز از تهران به شمال

در ادامه طناز و طراوت، خاطره‌ای جالب را بازگو می‌کنند که مربوط به برآورده شدن آرزوی دوران کودکی‌شان است؛ پرواز از تهران تا شمال. 

طراوت می‌گوید: «وقتی ۱۴ ساله بودم، برای گذران تعطیلات نوروز، سفری با خانواده به شمال کشور داشتیم. از آن سفرهایی که قرار بود ۱۴ یا ۱۵ ساعت در ترافیک بمانیم. می‌دانید چقدر کلافه کننده است. آنجا من گفتم ای کاش می‌شد پرواز کرد و از بالای سر همه ماشین‌ها رد شد. آن موقع فکرش را هم نمی‌کردم روزی برسد که آرزویم برآورده شود. بله من و خواهرم توانستیم بالای سر همه آن ماشین‌ها پرواز کنیم، آن هم در حالی که خودمان خلبان بودیم!»

طناز در ادامه گفته‌های خواهرش می‌افزاید: اصلا نمی توان فراموشش کرد. از فرودگاه آزادی به شمال ایران پرواز کردیم. تجربه خاصی بود. در پرواز رفت، کوه سمت چپ و دریا سمت راست من قرار داشت و تمام این زیبایی‌ها و عظمت دنیا را در یک قاب می دیدیم.

خواهران خلبان.jpg 1

در آسمان، مشکلات روی زمین ناچیز به نظر می رسند

او در ادامه با اشاره به اینکه پرواز، چه حسی را به او منتقل می‌کند، می‌گوید: «پریدن، آرامش و رهایی را به دنبال دارد. دغدغه‌های روی زمین، آن بالا آنچنان کوچک هستند که گاهی به راحتی فراموششان می‌کنید. وقتی بالا رفتید، قطعا فقط به پروازتان فکر می‌کنید و آنجا متوجه می شوید که همه مشکلات روی زمین، چقدر کوچک هستند.»

طناز نیز در تایید گفته‌های خواهرش می‌افزاید: «آن بالا، اصلا متوجه گذر زمان نمی شوید. آنقدر همه چیز کوچک به نظر می‌رسد که حتی فکرش را هم نمی‌کنید.»

خواهران خلبان 3

پرواز با هواپیمای سبک و فوق سبک خطرناک است؟

طراوت فلاحی، خلبان، با اشاره به اینکه همه پروازهای آنها تحت نظر سازمان هواپیمایی کشوری و با برنامه ریزی قبلی انجام می‌شود می گوید: «ما با ارائه برنامه پرواز به سازمان هواپیمایی کشوری، اطلاع می‌دهیم که هواپیمای ما با شناسه مشخص، در روز معین پرواز خواهد داشت.»

طراوت که دوره‌های هواپیمای مسافربری را هم دیده است می‌گوید: «با اینکه دوره‌ها را گذرانده‌ام؛ ولی هنوز اقدامی برای اینکه بتوانم هواپیمای مسافربری را هدایت کنم نکرده ام. همچنین برای هر هواپیمایی، باید دوره‌های خاص خودش را نیز گذراند، برای مثال خلبان ایرباس، تا زمانی که دوره‌های بوئینگ را نگذراند، نمی‌تواند آن هواپیما را هدایت کند. لازم به ذکر است که این دوره ها تقریبا 6 ماهه هستند.»

او در خصوص ویژگی‌ها و تفاوت‌های هواپیماهای سبک و فوق سبک با هواپیمای مسافربری می افزاید: «اولین مورد ارتفاع است. پرنده‌های سبک و فوق سبک، نهایتا تا 12 هزار و 500 پا ارتفاع می‌گیرند؛ ولی هواپیمای مسافربری تا 34 هزار پا بالا می رود. تفاوت دیگر در این است که سیستم های کنترل ترافیک و پرواز کردن متفاوت تر می شود. به زبان ساده، خلبانی برای هواپیمای مسافربری و سبک، مثل تفاوت راندن 206 با تریلی است؛ ولی عملا کاری که انجام می شود یکسان است. هواپیماهای سبک، امکان فرود آمدن در اکثر زمین ها از جمله کشاورزی، خاکی و... را دارند و در شرایط اورژانسی می‌توانند این کار را انجام دهند. همچنین هواپیماهای فوق سبک ظرفیت دو نفر و سبک، ظرفیت چهار نفر دارند که صرفا برای آموزش به کار می‌روند و فقط دو نفر، استاد و دانشجو، سوار می‌شوند.»

او در ادامه در خصوص چاه های هوایی می گوید: «همچنین چاله های هوایی هایی برای هواپیماهای سبک تر است. در این شرایط باید آرامش خود را حفظ کنیم و نباید خودمان را خیلی درگیر کنیم. همه چیز با حفظ آرامش قابل حل شدن است.» 

طناز فلاحی هم در ادامه می گوید: «یک بار یکی از همراهانم به دلیل اسم «هواپیمای سبک و فوق سبک» فکر می کرد ممکن است خیلی راحت با یک باد هواپیما جا به جا شود و به راحتی سقوط کند. وقتی پرواز را تجربه کرد، متوجه شد چیزی که دیده است، با چیزی که فکرش را می کرد کاملا متفاوت بوده است.»

یک هفته قبل هواشناسی را چک می کنیم 

اگر شرایط آب و هوایی نامساعد شود چه اتفاقی برای هواپیمای سبک و فوق سبک رخ می دهد؟ طراوت فلاحی در پاسخ به این سوال می‌گوید: «ما همیشه یک هفته قبل از اینکه پرواز ناوبری (برون شهری) داشته باشیم، هواشناسی را چک می کنیم. مخصوصا اگر بخواهیم به سمت شمال کشور برویم؛ چراکه رشته کوه البرز در مسیر است و این پرواز را خطرناک می کند. اگر هوا مساعد باشد، ابرهای سقف پایین و باد شدید هم نباشد (به ویژه در فصل بهار و پائیز)، برای سفر برنامه ریزی می‌کنیم. ما هیچ وقت با وضعیت آب و هوایی شوخی نمی‌کنیم و ریسک پرواز در هوایی که نمی‌دانیم وضعیتش چگونه است را نمی‌پذیریم. برای پروازهای تفریحی هم دو روز قبل هماهنگی ها را انجام می‌دهیم.»

خواهران خلبان

بدترین اتفاق در کابین خلبان؛ از ورود یک سوسک تا از کار افتادن موتور!

بدترین اتفاق در یک پرواز چیست؟ احتمالا از کار افتادن موتور هواپیما یا آمدن یک سوسک به کابین! 

طناز فلاحی نیز می‌گوید: «من و طراوت به شدت از سوسک می‌ترسیم. حالا فکر کنید در کابین سوسک هم ببینیم! باز هم در آن شرایط باید بر ترسمان غلبه کنیم و نگذاریم هیچ چیزی، مانع تمرکز ما بر کارمان باشد. در خصوص از کار افتادن موتور هواپیما هم آموزش دیده ایم که در شرایط اضطراری، چگونه هواپیما را هدایت و کنترل کنیم و جای نگرانی نیست. اگر هم به هر دلیلی امکان کنترل هواپیما وجود نداشت، با استفاده از چتر نجات، مشکلات حل می شود.»

طراوت فلاحی هم می‌گوید که گاهی به این موضوع فکر می‌کند که اگر موتور هواپیما کار نکند، اطرافش هم کوهستان باشد و جایی برای فرود آمدن پیدا نکند، چه بر سرش می آید و در ادامه می‌گوید: «همین فکر کردن‌ها باعث می شود برای خودم یک شرایط فرضی درست کنم و طبق آن برنامه‌ای برای مدیریت بحران داشته باشم.»

خواهران خلبان4 3

شنیدن غیر منتظره صدایی آشنا در آسمانها!

طناز فلاحی در ادامه به زیباترین خاطره‌ای که از پروازهایش دارد اشاره می‌کند و می‌گوید: «یک بار از تهران به سمت سمنان پرواز می‌کردم. در حال تماشای زیبایی‌های اطراف بودم که ناگهان صدایی آشنا در فرکانس‌های رادیویی به گوشم رسید. صدا، صدای استادم بود. استادی که پرواز را به من آموزش داده بود. او کاپیتان پرواز مسافربری از تهران به مشهد بود که با برج مراقبت صحبت می کرد. شنیدن صدایش، در حالی که او اصلا در جریان این موضوع نبود برای من که چندین کیلومتر از او دور بودم، بسیار دلنشین و آرامبخش بود.»

کار خانه؟ نه اصلا!

هر دو خواهر به هم نگاه می‌کنند و از ته دل می‌خندند. آنها در پاسخ به سوال در کارهای خانه به مادرتان کمک می‌کنید یا نه؟ می‌گویند: «کاش مادرمان این بخش از مصاحبه را نبیند! چون ما در خانه خیلی کم کار می کنیم. دلیلش هم این است که ما هر روز ساعت چهار صبح، برای رسیدن به فرودگاه از خانه بیرون می آییم و وقتی به خانه برمی‌گردیم خیلی خسته هستیم. به کار کردن در خانه علاقه مند هستیم ولی فرصتی برای آن پیش نمی آید.»

طناز هم در ادامه می‌گوید: «من و طراوت دوست داریم اگر روزی مادر شدیم، بچه هایمان هم در این مسیر وارد شوند و تشویقشان هم می‌کنیم؛ ولی در نهایت این کار به نظر خودشان بستگی دارد.»

زن که خلبانی نمی کند!

طناز در ادامه می‌افزاید: «خیلی ها می پرسیدند که اصلا مگر خلبان زن هم داریم؟ و این برای ما جای تعجب بسیار داشت چراکه این روزها زنان در عرصه‌هایی که قبلا حضور نداشتند، فعالیت های زیادی دارند و کارهای خوبی هم ارائه می‌دهند. بعضا در فضای مجازی هم می‌گفتند خلبانی شغلی زنانه نیست و شما نباید این کار را بکنید؛ ولی من و خواهرم ثابت کردیم که می‌توانیم این کار را انجام دهیم و خلبانی، شغل مردانه نیست.»

مشوق اصلی مادر، پدر و خواهر

طراوت با اشاره به اینکه بعضی روزها در زندگی ناامید می شد و دلش می‌خواست همه چیز را رها کند، می گوید: «این رشته، بسیار سخت است. باید هر روز برای آن مطالعه داشته باشید و خودتان را برای هر شرایطی آماده کنید. پدر، مادر و طناز همیشه حواسشان به من بود و حس خوب امیدواری را به من منتقل می‌کردند و می گفتند ناامیدی هیچ معنایی ندارد. در نهایت در این مسیر، انتخاب کردیم که با افرادی که معتقد بودند ما نمی‌توانیم موفق شویم، رابطه‌مان را کمرنگ می کردیم و در نهایت نشان دادیم که موفق خواهیم شد.»

اگر کسی علاقه مند به یادگیری خلبانی بود چه کند؟

طناز در ادامه در پاسخ به اینکه اگر کسی علاقه‌مند به یادگیری خلبانی باشد باید از کجا شروع و چقدر هزینه کند می‌گوید: «فراگیری دوره های زمینی، حدود سه الی 6 ماه زمان می‌برد. دوره های پروازی نیز حدود 6 الی هفت ماه طول می‌کشد و در نهایت مدرک را دریافت می‌کنند. همچنین باید توجه داشت که هزینه ها متفاوت است. ممکن است قیمت‌ها حدودا هر چهار ماه یک بار، افزایش داشته باشد؛ برای همین اگر کسی که علاقه‌مند است، امروز قیمت می پرسد و چند ماه بعد برای یادگیری اقدام می کند باید منتظر افزایش قیمت باشد. همچنین این آموزش ها در تهران و بیشتر شهرهای شمالی ارائه می شود و علاقه مندان می‌توانند آن را دنبال کنند.»

تجربه روبرویی با ترس از ارتفاع

طراوت، که می‌تواند دانشجو داشته باشد و آموزش دهد، می گوید: «من دانشجوی ۱۸ تا ۵۵ ساله داشتم. جالب آنکه آنهایی که سنشان بیشتر بود با پشتکار بیشتری آموزش‌ها را پیگیری می‌کردند. آقا و خانم حدود 60 ساله‌ای که در کنار من آموزش می‌دیدند، از کودکی به پرواز علاقه مند بودند؛ ولی  به خاطر مشغله های زندگی، در این سن برای آموزش اقدام کرده بودند. اینکه هیچ وقت از آرزویی که درست است دست نکشی، مهم‌ترین اقدام برای حفظ امید در زندگی است.»

او می افزاید: «یک مسافر پرواز تفریحی داشتم که به شدت از پرواز و ارتفاع می ترسید. او با تجویز پزشک، برای رو به رو شدن با ترسش آمده بود تا پرواز کند. وقتی پرواز انجام شد، به من گفت اصلا نمی‌دانسته که چرا پیش از این، آنقدر از ارتفاع می ترسیده است. او چند بار دیگر هم برای پرواز مراجعه کرد و از طرفداران پر و پا قرص این تفریح شد.»

طناز هم می‌گوید: «به نظر می‌رسد این ترس، به خاطر استرسی است که افراد به خودشان القا می‌‌کنند؛ چراکه اکثر مردم با هواپیمای مسافربری پرواز داشته اند؛ برای همین هیچ دیدگاهی از پرواز با هواپیمای فوق سبک ندارند؛ ولی وقتی سوار می‌شوند، منظره‌های دیدنی را زیر پایشان می بینند که مدهوش آن می‌شوند. آنچه آنها را می ترساند این است که در پرواز با هواپیمای مسافربری، صداهای نامتعارفی می شنوند و از آنجایی که رو به رویشان صندلی است و دید کمتری نسبت به آنچه در بیرون می گذرد دارند، احساس ترس می‌کنند.»

زنان ایرانی؛ ناامید نشوید

طناز در یک جمله خطاب به زنان ایرانی می‌گوید: «اگر به هر رشته‌ای علاقه دارید استارت بزنید و پافشاری کنند برای رسیدن به خواسته تان پافشاری کنید؛ خواستن توانستن است.»

طراوت نیز به زنانی که اهداف بلند در سر دارند می‌گوید: «هیچ وقت هدف‌هایتان را رها نکنید و همیشه بدانید که اگر راهی را انتخاب کردید نفر اول آن حرفه باشید و ناامید نشوید.»

زهرا علی هاشمی/ ایران