نابودی زیستگاه یوزپلنگ ایرانی توسط معدن کاران / همراهی برخی مدیران محیط زیست با متخلفان برای زنده گیری یوز

یوزپلنگ ایرانی ارزشمندترین گونه گربه سان در ایران است که به شدت در معرض خطر انقراض قرار دارد. برآوردها نشان می دهد که کمتر از 40 قلاده یوزپلنگ ایرانی در کشورمان زندگی می کنند. بسیاری از زیستگاه های طبیعی یوزپلنگ ایرانی بر اثر معدن کاری، کشیده شدن جاده و آتش سوزی در مراتع آسیب دیده اند و وضعیت زیست یوزپلنگ ایرانی در کشورمان هر سال دشوارتر می شود. این در حالی است که سازمان محیط زیست در سال های گذشته طرح های مختلفی را برای احیای نسل یوزپلنگ ایرانی اجرا کرده که همگی به شکست انجامیده اند. 

شکست؛ سرنوشت مشترک طرح های سازمان محیط زیست برای تکثیر یوزپلنگ ایرانی 

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، سال هاست که یوزپلنگ آسیایی در معرض خطر انقراض قرار گرفته است و برآوردها نشان می دهد که کمتر از 40 قلاده از این حیوان ارزشمند که زمانی زیستگاه آن از شبه قاره هند تا افغانستان، ترکمنستان و حتی سوریه و عربستان کشیده می شد، صرفا در ایران باقی مانده است.

از این رو، چند سالی است که عنوان یوزپلنگ ایرانی بر یوزپلنگ آسیایی نهاده شده و مسئولیت خطیر احیای نسل این گونه جانوری روی دوش سازمان حفاظت محیط زیست ایران قرار داده شده است؛ مسئولیتی که این سازمان به واسطه انجام آن در بیش از یک دهه گذشته، بودجه های زیادی را از نهادهای داخلی و بین المللی دریافت کرده، اما هیچ گاه نتوانسته است، گامی مهم برای احیای نسل یوز ایرانی بردارد. 

آخرین پروژه شکست خورده سازمان محیط زیست برای احیای نسل یوزپلنگ ایرانی نیز طرح تکثیر یوز در شرایط اسارت است که اواخر سال 98 بعد از پنج سال تلاش مسئولان پارک پردیسان برای بارور کردن یکی از دو یوز ماده «دلبر» و «ایران» به وسیله یک یوز نر به نام «کوشکی»، بدون هیچ نتیجه ای کنار گذاشته شد.

در واپسین روزهای اسفند 98 نیز در شرایطی که توان باروری کوشکی و دلبر از بین رفته بود و تنها امیدها برای احیای نسل یوز ایرانی به «ایران» بود، هر سه یوز از پارک پردیسان تهران به محوطه ای محصور در پارک ملی توران در استان سمنان منتقل شدند تا این بار پروژه تکثیر در نیمه اسارت برای احیای نسل یوز ایرانی اجرا شود. 

البته از همان زمان آغاز اجرای طرح تکثیر یوز در شرایط نیمه اسارت، مسئولان سازمان محیط زیست تاکید کردند که امیدشان برای موفقیت این پروژه کمتر از سه درصد است و اکنون هم در شرایطی که بیش از یک سال از شروع این طرح می گذرد، در حالی که در این مدت مسئولان سازمان محیط زیست دو یوز نر را از طبیعت منطقه حفاظت شده خارتوران جدا کرده و برای بارور کردن «ایران» به محوطه محصور آورده اند، همچنان خبری از تکثیر یوز ایرانی نیست و بسیاری از کارشناسان بر این باورند که این طرح سازمان محیط زیست نیز به شکست خواهد انجامید. 

همنوایی مدیران سازمان محیط زیست با معدن کاران 

در این میان نکته مهمی که باید با آن توجه داشت، این است که کارشناسان حیات وحش و حتی برخی مسئولان سازمان محیط زیست همواره تاکید کرده اند که مهمترین راهکار برای احیای نسل یوز ایرانی، حفظ زیستگاه های طبیعی این گونه جانوری و تلاش برای فراهم کردن شرایط آرام برای جفت گیری یوزپلنگ هایی است که در دل طبیعت زندگی می کنند.  

این در حالی است که در سال های گذشته بارها شاهد وارد شدن آسیب های ناشی از کشیده شدن جاده، احداث معدن و آتش سوزی مراتع در معدود زیستگاه های باقیمانده از یوز ایرانی در استان های سمنان، یزد، کرمان، خراسان شمالی، خراسان رضوی و خراسان جنوبی بوده ایم.

حالا هم چند وقتی است که مجددا معدن کاران استان یزد با این بهانه که هیچ یوز ماده ای برای جفت گیری با سه یوز نر موجود در منطقه حفاظت شده دره انجیر وجود ندارد، به دنبال فعال کردن مجدد معدن واقع در این زیستگاه هستند و برخی مسئولان سازمان محیط زیست نیز همنوا با این معدن کاران، می خواهند که یوزهای نر موجود در این زیستگاه را به محوطه محصور پارک ملی توران انتقال دهند. 

محمد علی یکتانیک، کارشناس حیات وحش در گفت و گو با رکنا صحبت هایی نظیر این را که تنها سه یوز نر در منطقه حفاظت شده دره انجیر باقی مانده اند، تلاشی برای ارائه اطلاعات نادرست از سوی معدن کاران در جهت فعال سازی مجدد معدن واقع در این منطقه می داند و تاکید دارد که این افراد با برخی مدیران سازمان محیط زیست همسو هستند و می خواهند که هرچه زودتر یوزهای موجود در طبیعت دره انجیر زنده گیری و برای استفاده در پروژه تکثیر در نیمه اسارت به پارک ملی توران انتقال داده شوند.

او معتقد است که به این ترتیب هم معدن کاران می توانند در نبود یوزها به تجارت خود برسند و هم با انتقال یوزهای دره انجیر به پارک ملی توران، تداوم وضع بودجه برای اجرای طرح تکثیر در نیمه اسارت توجیه خواهد داشت. به همین دلیل به گفته یکتانیک، بیشتر منابعی که اطلاعات مختلفی را درباره یوز ایرانی منتشر می کنند، منابع قابل اعتمادی نیستند و به راحتی اطلاعات مختلف را جعل می کنند. 

این کارشناس حیات وحش در توضیح بیشتر گفت: افراد زیادی از موضوع زنده گیری یوز ایرانی سود می برند و در این میان برخی مدیران سازمان می خواهند که همچنان پروژه تکثیر در نیمه اسارت را که از نظر بسیاری از کارشناسان، طرحی شکست خورده است، ادامه دهند. این در حالی است که همه کارشناسان تاکید دارند که مهمترین راهکار احیای نسل یوز ایرانی حفاظت از زیستگاه هاست، اما متاسفانه شاهد آن هستیم که بیشتر زیستگاه های یوزپلنگ رها شده اند. 

سود مدیران محیط زیست از تداوم اجرای پروژه تکثیر یوزپلنگ ایرانی در نیمه اسارت 

مدتی قبل تصاویری از دو توله یوز ایرانی که سن آنها بین 4 تا 5 ماه برآورد می شود از منطقه حفاظت شده خارتوران در استان سمنان منتشر شد و بسیاری از کارشناسان معتقدند که این منطقه، یکی از معدود زیستگاه ها از میان هشت زیستگاه باقیمانده یوز ایرانی است که هنوز زادآوری یوزها در آن مشاهده می شود و به همین دلیل، باید به صورتی ویژه از آن محافظت شود. 

این در حالی است که به گفته یکتانیک، اکنون برخی مدیران سازمان محیط زیست به دنبال آن هستند که برای تداوم کسب منفعت از طرح تکثیر در نیمه اسارت، یوزهای منطقه خارتوران را که توانسته اند در شرایط زندگی طبیعی زادآوری کنند، زنده گیری کنند و به محوطه محصور در پارک ملی توران انتقال دهند تا به بهانه تلاش برای بارور کردن «ایران»، بودجه های بیشتری جذب کنند. 

این کارشناس حیات وحش وضعیت یوز ایرانی در شرایط کنونی را بسیار خطرناک توصیف کرد و گفت: متاسفانه برخی آقایان مسئول به دنبال آن هستند که با گرفتن یوزهای مولد از طبیعت، آخرین شانس ها برای بقای یوزپلنگ ایرانی را از بین ببرند. این در حالی است که همه کارشناسان می دانند حتی اگر بتوانیم یوزپلنگ را در اسارت یا نیمه اسارت تکثیر کنیم، هیچ گاه نخواهیم توانست توله هایی را تربیت کنیم که بتوانند در طبیعت زندگی کنند. 

وی در ادامه تاکید کرد: در بیشتر زیستگاه های یوز در ایران، یوزپلنگ نر، ماده و نابالغ وجود دارد که البته بسیاری از آنها به صورت مستقیم مشاهده نمی شوند، اما برخی افراد به دنبال آن هستند که با انتشار اطلاعات غلط درباره یوز ایرانی و تاکید بر این که در بسیاری از زیستگاه ها یوز ماده حضور ندارد، تمام یوزها را زنده گیری کنند و به اسارت ببرند؛ اقدامی که قطعا حاصلی جز انقراض کامل یوزپلنگ در طبیعت نخواهد داشت. 

آتش سوزی جنگل ها و مراتع حیات گربه سان های ایران را تهدید می کند 

اما صرف نظر از یوزپلنگ ایرانی، برخی از دیگر گونه های گربه سان ایرانی از جمله پلنگ ایرانی، کاراکال (گربه سیاه گوش)، گربه پالاس و گربه شنی نیز وضعیت مناسبی ندارند و در سال های اخیر افزایش حجم آتش سوزی در جنگل ها و مراتع این جانوران را بیشتر در معرض خطر انقراض قرار داده است؛ چراکه بخش زیادی از گربه سان های حیاتی ایران در جنگل ها و مراتعی زیست می کنند که در سال های اخیر چه در شرایط ترسالی و چه در شرایط خشکسالی، به دلیل سهل انگاری انسان ها یا ایجاد حریق عمدی توسط متخلفان زیست محیطی، دچار آتش سوزی های گسترده ای شده اند. 

یکتانیک ضمن اشاره به این مساله تاکید کرد: بیش از 95 درصد آتش سوزی های جنگل ها و مراتع ایران توسط عامل انسانی رخ می دهد؛ یعنی یا سهل انگاری گردشگران موجب بروز حریق در عرصه های طبیعی کشور می شود، یا سوزاندن کاه و کلش مزارع و غفلت کشاورزان در کنترل آتش، منجر به سرایت حریق به طبیعت می شود یا برخی افراد به عمد برای تصرف زمین و تغییر کاربری اراضی جنگلی و مرتعی، اقدام به ایجاد حریق می کنند.

وی افزود: البته در برخی عرصه های طبیعی مثل میانکاله نیز شاهد آن هستیم که افرادی که در دل طبیعت ماریجوآنا کشت می کنند، به دلیل رقابتی که با یکدیگر دارند، به صورت عمدی طبیعت این منطقه را به آتش می کشند. 

این کارشناس حیات وحش درباره تاثیر آتش سوزی جنگل ها و مراتع بر حیات وحش توضیح داد: ثمره اصلی آتش سوزی جنگل ها و مراتع، تخریب پوشش گیاهی، از بین رفتن مواد ارزشمند موجود در خاک و آزاد شدن انواع مواد سمی است که همه این موارد می تواند به تخریب زیستگاه های طبیعی منجر شود.

یکتانیک ادامه داد: آسیب اصلی این مساله نیز بر گونه های جانوری گیاه خوار موجود در جنگل ها و مراتع وارد می شود و طبیعتا هرچقدر جمعیت گیاه خواران یک زیستگاه کمتر شود، گربه سان هایی که در بالای هرم زنجیره غذایی قرار گرفته اند، بیش از پیش در تهیه غذا با مشکل مواجه خواهند شد. 

وی در توضیح بیشتر گفت: اساسا وقتی پوشش گیاهی یک منطقه به صورت وسیع از بین برود و حاصلخیزی خاک آن نیز کم شود، اکوسیستم آن منطقه به شدت فقیر می شود و در نتیجه جانورانی که از آتش سوزی جان سالم به در برده اند، ناچار به کوچ کردن از آن منطقه و پناه بردن به زیستگاهی دیگر هستند؛ موضوعی که قطعا فشار وارده بر زیستگاه مجاور منطقه ای را که دچار آتش سوزی شده است، بیشتر می کند. 

نزدیک شدن زمان انقراض یوزپلنگ ایرانی با تشدید آتش سوزی مراتع 

در این میان البته باید توجه داشت که برخی گربه سان های در معرض خطر ایران از جمله گربه شنی، در زیستگاه هایی زندگی می کنند که به صورت طبیعی تراکم پوشش گیاهی در آنها اندک است و احتمال وقوع حریق گسترده در آنها نیز کمتر است؛ اما برخی دیگر از گربه سان ها از جمله پلنگ ایرانی، گربه پالاس و یوزپلنگ در عرصه هایی زیست می کنند که تراکم پوشش گیاهی در آنها بالاست و قطعا وقوع حریق در زیستگاه های این جانوران، می تواند شرایط زیست را برای علفخوارانی که غذای اصلی گربه سان ها محسوب می شوند، دشوار کند. 

یکتانیک با تاکید بر این که در این وضعیت، شرایط برای تهیه غذا توسط گربه سان ها نیز سخت می شود، اظهار داشت: برخی گربه سان ها از جمله یوزپلنگ به راحتی در رقابت برای تهیه آب و غذا از گوشتخوران دیگر شکست می خورند و هرچه تخریب یک زیستگاه مرتعی بیشتر شود، قطعا تهیه غذا برای یوزپلنگ و برخی دیگر از گربه سان های در معرض خطر نیز دشوارتر می شود و به این ترتیب، زمان انقراض آنها نیز نزدیکتر می شود.

وی در پایان تصریح کرد: در دو سال گذشته وقوع حریق های متوالی در دل جنگل ها و مراتع ایران، آسیب های زیادی به زیستگاه های بسیاری از گربه سان های در معرض خطر کشورمان وارد کرده و شرایط را برای زیست این گربه سان ها نیز دشوارتر کرده و متاسفانه با وقوع حریق در زیستگاه های مرتعی یوز ایرانی، زمان انقراض آن نیز نزدیکتر شده است.