چگونه کودکان را برای دنیای بی‌رحم مالی آماده می‌کنیم؟ / مجاوری : آموزش و پرورش هنوز درگیر آموزش دانشی است، نه توانمندسازی

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، در حالی که نظام آموزشی هنوز با تردید به آموزش سواد مالی در مدارس نگاه می‌کند، بانکداران در برخی کشورها بی‌سروصدا و داوطلبانه، قدم در راهی گذاشته‌اند که شاید مهم‌تر از هر کلاس درسی باشد: آموزش پس‌انداز به کودکان.

هر سال در گوشه‌وکنار جهان، شعب بانک‌ها میزبان بچه‌هایی می‌شوند که دست در دست والدینشان، وارد دنیای اعداد و پول می‌شوند. اما آنچه آن‌ها می‌آموزند فراتر از شمارش سکه‌هاست؛ این کودکان، اولین قدم‌ها به سمت استقلال مالی را برمی‌دارند، و از همان کودکی یاد می‌گیرند که بی‌پولی، شوخی‌بردار نیست.

کودکانی که پس‌انداز می‌کنند، بزرگسالانی با حساب‌وکتاب خواهند شد

«اگر بچه‌ها از سن پایین یاد بگیرند پول را چطور مدیریت کنند، در آینده تصمیمات مالی بهتری می‌گیرند. این یعنی کمتر وام بی‌رویه، کمتر بدهی کارت اعتباری و بیشتر سرمایه‌گذاری برای آینده.»  آموزش مالی به کودکان باید مثل واکسن تلقی شود: پیشگیری بهتر از درمان است.

برخلاف تصور رایج، مفاهیم مالی را می‌شود به زبان ساده به کودکان آموزش داد. مثلاً، وقتی کودک سه تا قلک برای خرجی، پس‌انداز و کمک به دیگران دارد، در واقع دارد مدل اولیه‌ای از بودجه‌بندی را تمرین می‌کند. این نه تنها مهارت مالی است، بلکه اخلاق و انضباط شخصی را هم تقویت می‌کند.

والدین، معلمان پنهان اقتصاد خانگی

نقش خانواده در این میان بی‌بدیل است. کودکانی که در خانه درباره پول می‌شنوند، در مقایسه با آن‌هایی که والدینشان مسائل مالی را تابو می‌دانند، آگاهی بیشتری نسبت به واقعیت‌های اقتصادی دارند. یک مادر تهرانی می‌گوید: «من به پسرم یاد دادم که وقتی عیدی‌اش را خرج می‌کند، دیگر پولی نمی‌ماند. این ساده‌ترین شکل یاد دادن پیامدهای تصمیم مالی است.»

در دنیایی که تورم، گرانی و بحران‌های اقتصادی هر روزه زندگی ما را تهدید می‌کند، این نوع آموزش شاید مهم‌ترین تجهیز کودکان برای بقا در آینده باشد. در واقع، همان‌طور که واکسینه کردن کودکان در برابر بیماری‌ها ضروری است، آشنایی آن‌ها با مفاهیم پایه اقتصاد، نوعی واکسیناسیون مالی محسوب می‌شود.

برنامه‌های آموزشی بانک‌ها شاید هنوز فراگیر نباشد. اگر امروز به کودکان یاد بدهیم که پول را فقط خرج نکنند، بلکه بفهمند، مدیریت کنند و برایش برنامه داشته باشند، شاید نسل فردا کمتر با بحران‌های مالی روبه‌رو شود.

شاید آن وقت، نه تنها پول در قلک بماند، بلکه آینده‌ای مطمئن‌تر هم در جیب این بچه‌ها باشد.

سواد مالی باید از مهد کودک شروع شود

و اما منصور مجاوری، معلم و فعال حوزه آموزش، در گفت‌وگویی با خبرنگار اجتماعی رکنا درباره ضرورت آموزش مدیریت مالی به کودکان و نوجوانان، به‌ویژه در شرایط اقتصادی امروز کشور که حتی والدین نیز در مدیریت مالی خود با چالش‌های جدی مواجه‌اند، دیدگاه‌های مهمی مطرح کرد.

او در آغاز صحبت‌های خود به جایگاه دوگانه آموزش در زندگی کودکان اشاره کرد: «ما دو مدرسه داریم؛ یکی مدرسه‌ای است به‌نام خانه، که کودکان در آن با رفتار، گفتار و سبک زندگی والدین و دیگر اعضای خانواده تربیت می‌شوند. مدرسه دوم اما همان جامعه‌ای است که بچه‌ها در آن بزرگ می‌شوند و واقعیت این است که مدرسه اصلی، همین اجتماع است.»

مجاوری با نگاهی انتقادی به فرهنگ رایج مصرف‌گرایی ادامه می‌دهد: «وقتی جامعه به سمت مصرف‌گرایی، چشم‌و‌هم‌چشمی، و خریدهای تجملاتی کشیده می‌شود، کودکان هم ناگزیر به همان مسیر می‌روند. این مسئله زمانی جدی‌تر می‌شود که درون مدارس، محتوای آموزشی متناسب با این چالش‌ها طراحی نشده باشد. در حالی‌که طبق قانون اساسی، آموزش و پرورش موظف است محتوایی تولید کند که برای آینده کودکان و نوجوانان مفید باشد.»

او با اشاره به روند جهانی تحول در نظام‌های آموزشی گفت: «ما سال‌ها فقط آموزش دانشی داشتیم؛ یعنی دانستن به‌جای توانستن. اما تجربه‌های بین‌المللی و دخالت نهادهایی چون یونسکو و یونیسف در برنامه‌ریزی‌های آموزشی، نگاه‌ها را تغییر داد. آن‌ها تأکید کردند که آموزش نباید صرفاً معطوف به محتوا و دانش نظری باشد؛ بلکه باید مهارت‌های واقعی زندگی، مانند کار با کامپیوتر، زبان‌آموزی و مهم‌تر از همه، مهارت‌های فردی و توسعه شخصی در دستور کار قرار گیرد.»

این معلم با سابقه در حوزه هنرستان‌ها، از تجربه شخصی خود چنین روایت کرد: «من سال‌هاست در هنرستان تدریس می‌کنم. اولین چیزی که به هنرجویانم آموزش می‌دهم، مدیریت اقتصادی است. چون اقتصاد یعنی برنامه‌ریزی برای زندگی با تمام محدودیت‌هایی که داریم. اگر کسی نتواند دخل و خرجش را مدیریت کند، در هیچ جای زندگی‌اش آرامش نخواهد داشت.»

مجاوری در ادامه به سهم آموزش و پرورش در این روند پرداخت و گفت: «خوشبختانه در برنامه ششم توسعه، به مسئله مهارت‌آموزی توجه شد. آموزش و پرورش نیز سهم هنرستان‌ها را افزایش داد و مقرر شد که تعداد هنرآموزان فنی و حرفه‌ای از دانش‌آموزان رشته‌های نظری بیشتر شود. این گامی مهم بود؛ اما من معتقدم که نباید آموزش مهارت‌های فردی فقط به رشته‌های فنی و هنری محدود شود.»

او تأکید کرد: «در همه رشته‌ها، اعم از نظری و هنرستانی، باید به کودک و نوجوان مهارت‌هایی مثل اعتماد به نفس، توان نه‌گفتن، خویشتن‌داری و باورپذیری آموزش داده شود. سواد مالی هم بخشی از همین مهارت‌های فردی است که تا زمانی‌که فرد به استقلال نسبی نرسیده باشد، نمی‌تواند آن را درک کند. این آموزش‌ها باید از دوران متوسطه اول و دوم آغاز شود؛ یعنی زمانی که نوجوانان به‌تدریج استقلال پیدا می‌کنند و نقش‌آفرینی مالی در خانواده از آن‌ها انتظار می‌رود.»

وی با اشاره به برخی آسیب‌های ناشی از نبود این آموزش‌ها گفت: «وقتی کودکی نتواند درآمد و مخارج خود را محاسبه کند، دچار سرخوردگی می‌شود. از طرفی، والدین هم به دلیل انتظارات بالا و توان مالی محدود، درگیر چالش‌های رفتاری با فرزندان‌شان می‌شوند. این همان جایی است که شکاف نسلی و پارادوکس‌های تربیتی شکل می‌گیرد.»

مجاوری در پایان سخنانش با نگاهی خوش‌بینانه گفت: «اگر سیاست‌های آموزش و پرورش به درستی پیش برود، ما طی چند سال آینده می‌توانیم نسلی داشته باشیم که سواد مالی، استفاده صحیح از منابع و برنامه‌ریزی اقتصادی را درونی کرده باشند. همانطور که در کشورهای توسعه‌یافته این اتفاق افتاده است، ما هم باید حرکت کنیم تا به آن‌ها نزدیک شویم.»

 

اخبار تاپ حوادث

وبگردی