در گفت و گوی رکنا با دکتر ناظری آستانه بررسی شد
واکاوی ابعاد روانشناسی متهم پروندهای هولناک در تهران/ پسر بچه ها قربانی بودند/ حلقه معیوب خشونت جنسی چگونه بازتولید میشود؟
مردی ۲۷ ساله در تهران به اتهام آزار و اذیت جنسی چند پسر بچه بازداشت شده است. او ادعا کرده که در کودکی خود قربانی تعرض جنسی بوده است؛ ادعایی که در پروندههای مشابه به یک الگوی دفاعی تکراری بدل شده. اما آیا واقعاً این چرخه خشونت قابل پیشبینی و کنترل است؟ برای پاسخ به این سوالات و تحلیل این رفتارها، به سراغ دکتر علی ناظری آستانه، سکستراپ و رواندرمانگر رفتیم. او در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی رکنا، پرده از زوایای روانی و اجتماعی این جرایم برداشت و بر لزوم پیشگیری و برخورد قانونی تأکید کرد.

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، مردی ۲۷ ساله در تهران با اتهام به آزار و اذیت جنسی چند پسر بچه بازداشتشده است. این مجرم ادعا کرده است که در کودکی قربانی تعرض جنسی بوده است؛ ادعایی که این روزها در میان متهمان جرایم جنسی نه تنها بیسابقه نیست، بلکه به نوعی به یک الگوی دفاعی تکراری بدل شده است.
اما آیا این چرخه خشونت، از قربانی به متجاوز، قابل پیشبینی و کنترل است؟ چه عواملی زمینهساز چنین جرایمی در جامعه هستند؟ نقش روانشناسی در تحلیل و پیشگیری این رفتارها چیست؟ و مهمتر از همه، آیا این افراد «بیمار» محسوب میشوند یا «مجرم»؟
برای پاسخ به این پرسشها به سراغ دکتر علی ناظری آستانه، سکستراپ و رواندرمانگر رفتیم. او در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی رکنا پرده از زوایای روانی و اجتماعی این جرایم برداشت:
تجاوز، صرفاً یک رفتار جنسی نیست، یک اختلال شخصیتی پیچیده است
دکتر ناظری با تاکید بر تنوع دلایل و ریشههای ارتکاب چنین جرایمی میگوید: «نمیتوان همه این افراد را به یک چشم دید. گرچه ظاهر رفتار ممکن است مشابه باشد، اما انگیزهها و زمینههای روانی آنها لزوماً یکی نیست. با این حال، اغلب این افراد دارای نوعی اختلال شخصیتی ترکیبی از "ضداجتماعی" و "نمایشی" هستند. کسانی که میل به لذتجویی غیرقانونی دارند، احساس شفقت انسانی در آنها کمرنگ است و در خانوادههایی با مشکلات بنیادین نظیر فقر، اعتیاد، طلاق، یا خشونت رشد کردهاند.»
دکتر ناظری اضافه میکند که بسیاری از این افراد خود در کودکی تجربه سوءاستفاده جنسی داشتهاند. با این حال، تأکید میکند که چنین تجربهای، بهتنهایی علت بروز جرم نیست. «کسانی هستند که قربانی نبودهاند اما مرتکب این رفتارها میشوند. ولی سابقه قربانی بودن میتواند حس خشم و انتقام پنهانی ایجاد کند که در بزرگسالی به صورت تعرض بروز پیدا میکند.»
روابط زودرس، نبود نظارت، و آغاز انحراف از کودکی
از نظر دکتر ناظری، یکی از خطرناکترین شرایط، درگیر شدن کودکان یا نوجوانان با روابط جنسی زودرس، خارج از چارچوب سنی و بدون نظارت تربیتی است. «وقتی کودکی در خانوادهای نابسامان، زودتر از موعد وارد رابطهای میشود که متناسب با درک و سن او نیست، این تجربه حتی اگر در ابتدا بدون زور باشد، بعدها میتواند بخشی از هویت رفتاری او شود و خود او در آینده به فاعل رفتاری آسیبزا تبدیل شود.»
او هشدار میدهد که آشنا شدن زودهنگام با مفاهیم جنسی، حتی بدون تعرض مستقیم، میتواند زمینهساز بروز انحرافات جنسی در بزرگسالی شود.
تفاوت در تجربه خشونت جنسی بین مردان و زنان
یکی از نکات مهم تحلیل دکتر ناظری از الگوهای خشونت است. به گفته او، دلیل اصلی اینکه بیشتر متجاوزان جنسی مرد هستند، فقط به قدرت بدنی خلاصه نمیشود. «رویکرد پرخاشگری جنسی در مردان بیشتر دیده میشود چون این شیوه برای آنها حس تسلط و کنترل بیشتری به همراه دارد. در مقابل، زنان ممکن است در مواجهه با آسیب جنسی، دچار سردمزاجی یا کنارهگیری از روابط شوند، اما مردان بیشتر تمایل به بازآفرینی نقشهای گذشته دارند؛ گویی میخواهند از موقعیت مفعول بودن فرار کنند و این بار، نقش فاعل را ایفا کنند.»
بیمار یا مجرم؟ قانون چه میگوید؟
در پاسخ به سوال اصلی که آیا این افراد را باید بیمار دانست یا مجرم، دکتر ناظری پاسخ میدهد: «در اغلب موارد، این افراد مسئول اعمال خود هستند. اگرچه ریشه رفتارشان در کودکی شکل گرفته، اما در بزرگسالی باید در چارچوب قانون مجازات شوند. تنها استثنا زمانی است که فرد دچار روانپریشی شدید یا جنون باشد؛ مواردی نادر که از منظر قانون، بیمار تلقی میشوند و نه مجرم.»
او تاکید میکند که بسیاری از این افراد درمانپذیر نیستند یا به سختی درمان میشوند، و موثرترین روش، ایجاد محدودیتهای اجتماعی و قانونی است. «وقتی افراد بدانند جامعه حسابوکتاب دارد، قانون بازدارنده دارد و نظارت وجود دارد، احتمال ارتکاب جرم پایینتر میآید.»
فقر و ناامنی اجتماعی، بسترهای جرمآفرین
در بخش پایانی گفتوگو، دکتر ناظری به نقش شرایط اقتصادی و اجتماعی در تشدید این نوع آسیبها میپردازد: «جامعهای که درگیر تامین نیازهای اولیه است، نمیتواند نظارت کافی بر تربیت کودکان و نوجوانان داشته باشد. همین شکافها، فرصتهای خطرناکی برای بروز آسیبهای روانی و جنسی فراهم میکند. وجود قوانین منسجم، رفاه نسبی و زیرساختهای امنیتی مثل دوربین و پیگیری سریع پلیس، از مهمترین ابزارهای کنترل این جرایم هستند.»
پرونده اخیر، اگرچه شوکهکننده و دلخراش است، اما فرصتی است برای بازاندیشی در ساختارهای تربیتی، فرهنگی و قانونی جامعه. زیرا اگر زخمهای کودکی را جدی نگیریم، ممکن است قربانیان امروز، مجرمان فردا شوند.
-
فیلم / لیلا اوتادی :خواننده آواز حرفه ای هستم ! / به سبک هایده و معین می خوانم !
ارسال نظر