علل کمرنگ شدن عشق در زندگی مشترک
رکنا: زندگی مشترک در برخی موارد طوری برای بعضی از افراد پیچیده میشود که یکباره عشق و صمیمیت رنگ میبازد و در ابتدای مسیر زندگی از شروع زندگی مشترک پشیمان میشوند. مسوولیتپذیری فاکتور مهمی است که در زندگی زناشویی مهم است. گاهی اوقات افراد بدون شناخت از یکدیگر وارد یک رابطه میشوند که به دلیل نداشتن مهارتهای لازم از رابطه دلسرد شده و تصمیم به جدایی و طلاق میگیرند. تجربیات این افراد از زندگی به حدی اندک است که حتی در زندگی قبلی خود با والدینشان هم مهارت لازم را پیدا نکردهاند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا ، خام بودن افراد به لحاظ عاطفی، روانی و اجتماعی یکی دیگر از مسائلی است که منجر به فروپاشی خانواده در ابتدای زندگی میشود و ایجاد دلسردی در رابطه میکند، بنابراین لازم است که این دلسردیها از سوی زن و مرد مورد بررسی قرار گیرد تا انگیزه لازم برای زندگی دوباره و شروعی مجدد را داشته باشند. وقت گذاشتن زن و مرد برای یکدیگر و بررسی موارد اختلافشان باید مورد توجه قرار گیرد. در ابتدای راه هر زندگی مشترک ممکن است افراد دچار مشکل شوند، اما باید با ارائه راهکارهای مفید این زندگی دوباره را ساخت تا آمارهای رسمی طلاق کاهش پیدا کند و در جامعه خانواده به دوام و قوام لازم دست یابد.
سایهای سیاه بر زندگی مشترک
دکتر ابوالفضل شعبانپور، روانشناس و مدرس دانشگاه در خصوص مشکلات ارتباطی که در ابتدای ازدواج بین زن و مرد به وجود میآید، به خبرنگار اجتماعی رکنا میگوید: عوامل متعددی در اینکه زوجها در ابتدای راه زندگی یا در همان ماههای ابتدایی سالهای اولیه از یکدیگر دلسرد شوند یا فاصله بگیرند یا بخواهند به زندگی مشترکشان پایان دهند وجود دارد، اما برخی مسائل عمدهترین مشکلات تحتعنوان مداخلهگر به شمار میرود. نداشتن آشنایی با زندگی زناشویی و مسوولیتپذیری یکی از این عوامل است. وقتی زوجها وارد یک رابطه مشترک میشوند باید تجربیات کافی و آموزشهای لازم را برای نحوه برقراری ارتباط یکدیگر و ایجاد توافق و هدفگذاری مشترک در زندگیشان داشته باشند، ولی گاهی اوقات برخی پسران و دخترانی که وارد زندگی مشترک میشوند، تجربیات و یادگیریهای مناسبی از گذشته با خود نیاوردهاند. به طور مثال برخی افراد ممکن است خانواده و رابطه بین زن و شوهر را به معنای واقعی آن تجربه نکرده باشند، زیرا ممکن است پدر و مادر این افراد از هم طلاق گرفته باشند یا آنها والدین خود را در سن پایین از دست داده باشد. برخی والدین این افراد ممکن است به دلایل شغلی و ارتباطی در کنار یکدیگر حضور دائم مناسب و کافی نداشتهاند.
نداشتن تجربیات متناسب با زندگی مشترک
این روانشناس در ادامه میگوید: از این رو به نظر میرسد این فرد تجربیات متناسب با زندگی مشترک ندارد و احتمال دارد همان اوایل زندگی به دلیل بیتجربگی مشکلاتی در روابط برایشان پیش آید و به طور ناگهانی دلزده شوند و بخواهند از رابطه مشترک خارج شوند. یکی از فاکتورهای مهم در زندگی زناشویی مسوولیتپذیری است که روابط یک زوج را شکل میدهد، زیرا یک زوج باید بعد از شروع زندگی مشترک مسوولیتپذیری را به تنهایی به عهده بگیرند، یعنی بدون حضور والدین به زندگی خود ادامه دهند، بنابراین وقتی فرزند را طوری بار میآورند که مسوولیتپذیر نیستند یا در این مورد ضعف دارند، بعد از مدت کوتاهی ممکن است بار مسوولیتی را که به عهدهاش گذاشته شده، نتواند تحمل کند و توان تحمل نداشته و بخواهد از این موقعیت به هر شکل ممکن خارج شود که در این بخش آموزش و همکاری و همراهی غیرمستقیم والدین و دیگر افراد موثر میتواند این مشکل را به حداقل برساند.
دکتر شعبانپور میافزاید: نداشتن شناخت کافی، سطح انتظارات و... از دیگر فاکتورهای مهم است و معمولا زوجها قبل از ازدواج ممکن است به پیشنهاد والدین خود و در یک محیط رسمی و آگاهانه فرصتی برای شناخت یکدیگر داشته باشند، ولی متاسفانه دوران آشنایی آنها ممکن است به سرخوشی و تفریح طی شود و به جای آنکه با گوشه و کنار شخصیت و ویژگیهای خانوادگی یکدیگر آگاهی یابند و وقت خود را به بطالت گذرانده و پس از آنکه والدین میخواهند زندگی مشترکشان را شروع کنند، شناخت کافی برای شروع زندگی ندارند و دیگران گمان میکنند این زمان آشنایی مفید و مناسب بوده است و به همین دلیل ممکن است وقتی وارد یک زندگی مشترک میشوند در همان ماهها و روزهای ابتدایی با مسائل رفتاری یکدیگر آشنا شوند که تا کنون نسبت به آنها شناخت و آگاهی نداشته و این باعث میشود به سرعت از یکدیگر خسته شده و بخواهند به رابطهشان پایان دهند. پیشنهاد میشود در این موارد خانوادهها شرایط و فاکتورهای مشخص و مفیدی را برای شناخت همسر در اختیار فرزندانشان قرار دهند، همچنین از روانشناس و مشاوران خانواده جهت مشاورههای پیش از ازدواج استفاده کنند تا بتوانند با بالاترین شناخت یکدیگر را انتخاب کرده و زندگی مشترکشان را شروع کنند.
فاکتورهای مهم دلسردی در زندگی مشترک
این مدرس دانشگاه و عضو هیاتعلمی در ادامه میگوید: سطح انتظارات نیز ممکن است عاملی باشد که زوجها پس از شروع زندگیشان به دلایل نامشخص بودن آن باعث شوند یکدیگر را تحت فشار قرار داده و بخواهند به سرعت تغییراتی در رفتار و کردار یکدیگر ایجاد کنند، این سطح انتظارات میتواند گاهی اوقات نتیجه ایدهآلگرایی و متوقعسازی باشد که از سوی والدین به فرزندان القا شده است، از این رو آگاهی و شناخت نسبت به خود و تعدیل سطح انتظار میتواند بسیار مفید واقع شود، چون اگر سطح انتظار از همسر مشخص و متعادل نباشد، به سرعت موجب فرسایش رابطه و تمایل به جدا شدن از یکدیگر خواهد شد. هیجان شروع زندگی به گفته محققان هیجان رابطه و شروع زندگی که توسط عوام در برخی موارد عشق توصیف میشود که معمولا بین 6 ماه تا یک سال این عشق بیشتر طول نمیکشد و به همین دلیل ممکن است افرادی که با شور و هیجان زیاد و همچنین تمایل فراوان زندگی مشترکشان را شروع کردهاند، پس از مدتی که شور و هیجان فروکش میکند، بیشتر مسائل اصلی زندگی نمود پیدا کرده و فرد که از این شور و هیجان خارج شده مشکلاتی را مطرح میکند یا این مشکلات گریبانگیر او میشود و باعث میشود دیگر تمایلی به ادامه زندگی مشترک نداشته و احساس میکند عشق در وجودش به پایان رسیده است، از این رو این شور و هیجان نباید مهمترین عامل انتخاب همسر و شروع زندگی مشترک باشد، بلکه آن را به عنوان یکی از عوامل باید در نظر گرفت.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر