جغرافیای بزه شهری در حال گسترش / کوچ های اجباری محله ای، جنگ زا است

به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، بی تردید جامعه با سقوط اجتماعی روبرو است، زیرا تورمی لجام گسیخته حاکم است. صعود و سقوط اجتماعی بحثی جامعه شناسی است که اشاره به نزول افراد به طبقات پایین تر اجتماعی و فرا آمدن افراد به طبقات بالاتر دارد. به زبان ساده، وقتی تورم شاکله معیشت افراد را در هم می شکند، آنها به محلات پایین تر سقوط کنند.به فرض، یک فردی که نتواند هزینه زندگی در تجریش را تامین کند، به محله امرآباد می آید، فرد اهل امیر اباد ممکن است به مولوی کوچ می کند، فردی که در مولوی است به حاشیه شهر کوچ داده می شود. آسیب این سقوط چیست؟
امان الله قرائی مقدم، جامعه شناس و آسیب شناس ، این موضوع را در گفتگو با رکنا بررسی می کند.

امان+الله+قرائی+مقدم

قرائی مقدم گفت: وقتی یک فرد نتواند امکانات لازم برای زندگی در محله اعلاتر را تامین کند، به اصطلاح محله او راطرد می کند، یا او را به محلاتی نازل تر کوچ می دهد. این سبب بالا رفتن بزهکاری و سبب افزایش آسیب می شود. در واقع جابجایی یعنی مواجهه با فرهنگی که باید فرد را بپذیرد. این پذیرش سخت است. زیرا چالشی بین فرد و محیط ایجاد می شود. مشخص است که فرد با توجه به اندازه خود می تواند بر محیط تاثیر بگذارد. و عکس آن هم مشخص است. پس آن خانواده اگر بخواهد با محیط نوین خود مقبله کند، به اصطلاح ساده له می شود. اگرچه راه سازگاری همچنان باز است، و فرد تصمیم می گیرد که تا هم آمیختگی با محیط سکوت کند، اما همین سکوت تنش زا است.

چرا خانواده ها از سقوط اجتماعی می ترسند ؟

این جامعه شناس بیان کرد: از طرفی دیگر، هم آمیختگی با محیط یعنی فراگیری قوانین یا عرف زندگی طبقه یا اجتماعی با آن زندگی می کنیم. پس، اگر در فلان منطقه از شهر آسیب بیشتر است، فرد باید آن آسیب را یادبگیرد و رفتار کند تا بتواند با آن محیط ادامه حیات دهد. یعنی اگر محیط شوش با بزه، اعتیاد تنیده است، فرزند فرد یا حتی فرد والد و بالغ، باید این بزه را بیاموزد، رفتار کند تا در آن جامعه پذیرفته شود. وگرنه سخت است که فرد در آن اجتماع دوام بیاورد. به عبارت خیلی ساده محیط، محله، منطقه او را طرد میکند. این عاملی نگران کننده برای بسیاری از خانواده هایی است که سقوط اجتماعی را تجربه می کنند.

کوچ محله ای جمعیت یک شهر چالش آفرین است

قرایی گفت: وقتی ما از به اصطلاح تجریش، مولوی، انقلاب و خلازیل صحبت میکنیم، از چهار جامعه مختلف صحبت می کنیم. یعنی هر کدام از این جوامع فرهنگ خودشان را دارند. آنها اصلت را بر مبنای رفتار خودشان تعریف می کنند. بنابراین، جابه جایی از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر فرسوده کننده است. اگر این جابه جایی به دلیلی مانند تورم گروهی انجام شود، چالش آفرین است. جنگ زا است. حالت پررنگ این رخداد را می توانید در جنگ های بین اقوام تاریخ ببینید. مانند زمانی که مغولان به ایران کوچ کردند، زمانی که جنگ درگرفت، یک لشکر پیروز و یک لشکر شکست خورد. در داخل یک جامعه و در زمان کنونی هم این اتفاق می افتد. شاید نه با آن شدت، اما چالش است. درگیری ، اصطکاک و سرانجام استهلاک بوجود می آید.

کوچ از محله بالا به پایین یعنی ساختن خانه کویری در مازندران یعنی تخریب

قرایی گفت:در نگاه جامعه شناسی، انتخاب فرد جایی است که در آن زندگی میکرده است. این به گونه ای با طبیعت انسان و حتی جانواران دیگر بسته است. مثل خانه ای می ماند که مازندانی ها می سازند. این خانه را اگر در منطقه کویری بسازند، به یک فصل نگذشته، موریانه می خورد. همچنین خانه گلی کویر را اگر در مازندران بسازند، فرو می ریزد. همین فرسایش، همین ابعاد، همین تخریب را در انسان هایی مشاهده خواهیم کرد که از طبقات اجتماعی جابه جا می شوند. حتی در صعود اجتماعی هم این تنش را می بینیم. البته سازگاری صورت می گیرد، اما این سازگاری از مسیر جنگ می گذرد. در واقع طول می کشد که انسان ها گونه ی فرهنگی متفاوت با خود را بپذیرند، آنها را اصیل تلقی کنند و به آنها اجازه بدهند که به محیطشان وارد شود. این فرسودگی می آورد. و فرد را ناچار می کند حتی بزهکاری منطقه دیگر را بپذیرد تا از فرسودگی نجات پیدا کند. بنابراین هیچ شکی نیست که اگر جمعیت کثیری به منطقه شوش اضافه شود، حتی اگر آن جمعیت بالغ و تحصیل کرده هم باشند، ابعاد بزهکاری در شوش وسعت پیدا کند.
برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی