در گفت و گو با مسعود باستانی مطرح شد،
دچار شدن رسانه ها به بحران هشتگ زدگی / مطبوعات نمی توانند آزادی بی حد و حصر داشته باشند
رکنا: اکثر مطبوعات و رسانه های فعلی ایرانی دچار بحران هشتگ زدگی شده اند . به نوعی که در فضای مجازی مبحثی مطرح می شود می چرخد و ترند می شود و در ادامه روزنامه نگاران گویی با آن هشتگ هدایت می شوند و آن چیزی را می نویسند که تصمیم گرفته شده به آن بپردازند. در این میانه پرداختن به بسیاری از مباحث و معضلات از قلم می افتد و پرداخته نمی شود.
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، مطبوعات ایران تا چه حد و میزان توان بیان دارند ؟ مطبوعات ایران بعد از انقلاب چه مسیری را طی کردند؟ فضای مطبوعات در دوره هر رئیس جمهوری چگونه بود ؟درنهایت مبحث هشتگ زدگی و چگونه شکل گرفت؟ با مسعود باستانی روزنامه نگار و فعال سیاسی به پاسخ این سوالات پرداختیم.
مسعود باستانی در گفتوگو با خبرنگار اجتماعی رکنا، با بیان اینکه ابتدا نیاز است تا آزادی مطبوعات را از آزادی بیان جدا کنیم گفت: چراکه آزادی بیان یک امر جهانی و یک ارزش کلی بوده که مطابق با منشورحقوق بشر است و اکثر کشورهای دنیا به آن مکلف هستند اما آزادی بیان در جایگاه شهروندی معنا پیدا می کند. یعنی هر شهروند اجازه دارد که حرف خودش را ولو اینکه صادقانه و حامل خیر عمومی نباشد بازگو کند.
نباید آزادی مطبوعات از طریق باندهای قدرت و ثروت محدود شود
وی با گفتن از اینکه آزادی بیان در حال حاضر از طریق شبکه های اجتماعی اتفاق می افتد اما در خصوص آزادی مطبوعات باید گفت که آنها به دلیل جایگاه و اهمیتی که دارند مانند یک فرد دارای آزادی بیان نیستند ادامه داد : یعنی مطبوعات باید خود را مقید به اصول، حرفه و اخلاق روزنامه نگاری بدانند. البته این بدان معنا نیست که آزادی مطبوعات از طریق نهادهای قدرت و ثروت محدود شود.
مطبوعات نمی توانند آزادی بی حد و حصر داشته باشند
باستانی اشاره کرد: در آمریکای جنوبی مافیا های قدرتی وجود دارد که مطبوعات از طریق آنها تهدید می شوند. کمااینکه اینکه مشاهده می کنیم در آمریکا جنوبی بسیاری از روزنامه نگاران افشاگر باندهای مافیا تا مرز از دست دادن جان خود جلو می روند اما در کل از آنجایی که مطبوعات باید بر اساس میثاقنامه های جهانی عمل کنند بدون شک نمی توانند آزادی بی حد و مرز داشته باشند.
غایت نهایی مطبوعات خیر عمومی است
این روزنامه نگار با بیان اینکه غایت نهایی مطبوعات خیر عمومی است تصریح کرد: اگر رسانه ای تعریف، تمجید، انتقاد و... کرد حتما باید با انگیزه خیر عمومی به آن نگاه کرد اما ممکن است شهروندی به دلایل شخصی در رسانه خود انتقاداتی را مطرح بکند که غالب آن با مطبوعات تفاوت دارد.
واکاوی مطبوعات بعد از انقلاب
باستانی در ادامه در واکاوی مطبوعات ایران از ابتدای انقلاب تاکید کرد: مطبوعات ایران در سال های 57 تا 60 در یک دوره طلایی بود که مسائلی در آن زمان مطرح می شد که جزو رویاهایی بود که منجر به حرکت و فعالیت انقلابیون 57 شد اما بعد از تابستان سال 60 تا زمان شروع پذیرش قطعنامه 598 که می توان آن را مطبوعات دوره جنگ نامید نوع مطبوعات تغییر کرد. عوارض سرکوب مطبوعات در تابستان 60 و اواخر 58 که بر سر مطبوعات دگر اندیش اتفاق افتاد در این دوره 8 ساله جنگ خود را به شدت نشان داد.
رسانه هایی که تک بعدی نبودند
این فعال سیاسی خاطر نشان کرد: از سال 60 الی 68 برغم اینکه کشور در شرایط جنگی بسر می برد و هیچ گونه موازنه نیز در جنگ برقرار نبود اما مطبوعات حاضر سعی می کردند تا سهم خود را نسبت به جامعه انجام دهند. اگر چه امروز رسانه ها به هشتگ زدگی روی آورده اند که به شخصه آن را بحران هشتگ زدگی می نامم که فضای مطبوعاتی ما را تهدید می کند اما در دهه 60 می بینیم که فقط به یک جلوه از زندگی نمی پرداختند بلکه مسائل مختلف زیر ذربین مطبوعات بود.
باستانی ادامه داد: اگرچه یک بخشی از مطبوعات در دوره دهه 60 محذوف بود اما در کل ما شاهد این بودیم که بر اساس خیر عمومی عمل می شد و جوانب مختلف زندگی در رسانه ها مورد بررسی قرار می گرفت. علی رغم اینکه 8 سال جنگ طول کشید اما به ورزش، تولید و... به صورت یکسویه پرداخته نمی شد.
شکست انقلاب ها در بحران های اقتصادی
این روزنامه نگار در خصوص مطبوعات در دوره آیت الله هاشمی تصریح کرد: آقای هاشمی معتقد بود که انقلاب ها زمانی شکست می خورند که از حل کردن بحران های اقتصادی ناتوان هستند.نگاه آقای هاشمی بر حکومت داری مبنی بر توسعه تک محور مصلحانه بود. یعنی اقتصاد باید جلو می رفت و هر حواشی که وجود داشت باید سکوت می کرد.
باستانی خاطر نشان کرد: این مسائلی که آقای هاشمی آنها را حواشی می دانست عوارض سیاست هایی بود که او در بحث تعدیل نیروها انجام داد بنابراین برای اینکه در کار او خللی ایجاد نشود همه منتقدان خود را به لحاظ جایگاهی که در قدرت داشت به سمت سکوت می کشاند. بدون شک اینکار آقای هاشمی تهدید آزادی مطبوعات بود.
این روزنامه نگار اذعان کرد: مطبوعاتی که در دوران آقای هاشمی به خصوص در دولت اول منتقد او یا نظر مخالفی نسبت به سیاست های دولتش داشتند، توان اظهار نظر چندانی نداشتند.
روزنامه همشهری پروپاگاندای آیت الله هاشمی
این فعال سیاسی با بیان اینکه توسعه اقتصادی آقای هاشمی البته باعث توسعه فرهنگی هم شد و حتی شاهد توسعه شبکه های تلویزیونی و ایجاد روزنامه همشهری نیز بودیم گفت: البته همه این رسانه ها تبدیل به صدای مردم نشدند بلکه تبدیل به یک ابزار تبلیغاتی برای پروپاگاندا سیاست های اقتصادی و اجتماعی بودند فلذا آن بخشی که باید به مشکلاتشان پرداخته می شد فدای توسعه تک محور هاشمی شد. فلذا تک صدای مصلحانه ایت الله هاشمی منجر به دوم خرداد یا همان انفجار بزرگ شد.
احمد بورقانی عامل بهار مطبوعات ایران
باستانی تاکید کرد: البته بعد از دوم خرداد جدای از توسعه سیاسی که در کشور رخ داد باید از ایفای نقش مرحوم احمد بورقانی یاد کنیم چراکه با طراحی معمار گونه ای که داشتند شاهد بهار مطبوعات بودیم که یک جهش خاص در زمینه توسعه کمی و کیفی در زمینه مطبوعات و آزادی مطبوعات بودیم.
توسعه خاتمی خواست حاکمیت بود
این روزنامه نگار با بیان اینکه نقدهایی نیز به بهار مطبوعات وجود دارد، چرا که این بهار با وجود آنکه شکوفه نیز داد اما شاهد میوه از آن نبودیم اضافه کرد: توسعه ای که در دولت آقای خاتمی ایجاد شد تا حدودی حاکمیتی بود .بنابراین تا وقتی که آزادی مطبوعاتی به صورت بخشنامه ای تغییر بکند ما شاهد یک تغییر درون زا نخواهیم بود.
او تصریح کرد: البته در بهار مطبوعات تا حد زیادی شاهد افزایش تیراژ، رشد کیفی صفحات و حتی شاهد شکل گیری مطبوعات در بخش خصوصی بودیم بنابراین به صورت عینی مطبوعات مفید تر شدند یعنی 3 دهه بعد از انقلاب 57 ما شاهد یکسری مطبوعات خصوصی بودیم که دارای استقلال فکری و مالی از حاکمیت بودند.
باستانی با بیان اینکه درختان بهار مطبوعات خیلی زود طوفان زده شدند مطرح کرد: یکی از دلایل این طوفان زدگی این بود که بسترهای اجتماعی و باورهای عمومی در آن زمینه وجود نداشت بنابراین به سرعت جوانمرگ شد. امروز ما باید علت جوانمرگی بهار مطبوعات را به صورت جدی بررسی کنیم تا بتوانیم به صورت اساسی به آزادی مطبوعات پاسخ بدهیم.
او در ادامه افزود: بخش دیگر سیاست های آقای خاتمی توسعه فرهنگی بود اما عملا روزنامه نگاران بودند که بار نقش آفرینی و تجلی جامعه را بر عهده گرفتند فلذا در دولت سید محمد خاتمی تنها پارامتری که از جامعه مدنی شکل گرفت و قدرت پیدا کرد مطبوعات بود چراکه احزاب شکل گرفته نتوانستند ماندگار شوند بنابراین مطبوعات بار سیاسی را نیز بر دوش گرفتند.
تولد سایبر ژورنالیسم
این روزنامه نگار با گفتن از اینکه همزمان با پایان دولت سید محمد خاتمی، شبه بهار محمود احمدی نژاد روی کار آمد ادامه داد : همزمان شاهد شکل گیری و گسترش پدیده سایبر ژورنالیسم و اینترنت بودیم. در ابعاد جهانی استفاده از اینترنت برای رد و بدل شدن دیتا انقلاب نامیده می شود چرا که آنقدر این پدیده بزرگ بود که ساختار جابجایی خبر و اطلاعات را تحت شعاع خود قرار داد که ما در ایران نیز شاهد این تغییرات بودیم.
باستانی اضافه کرد: دسترسی همگانی به اینترنت باعث شد تا یکسری از مرزها جابجا شده و پارامترهایی همراه آن به وجود بیاید چراکه با فراگیری اینترنت امکان پنهان کاری لانه های ثروت و قدرت کم تر شد بنابراین روزنامه نگاری به سمتی رفت که بر لانه های فساد چراغ بیوفتد.
این فعال سیاسی با بیان اینکه احمدی نژاد با این رویکرد روی کار آمد تا با کمک پدیده اینترنت فرمول ثابت پوپولیست ها را در ایران اجرایی کند گفت: احمدی نژاد توانست از مطبوعات همه استفاده های لازم را از مطبوعات همسو، نهاد اینترنت، قدرت سیاسی و حمایت های رانتی کند و پوپولیسم خود را با سرعت بیشتری جلو ببرد.
این روزنامه نگار خاطرنشان کرد: نهادهای نظارتی و قضایی در دولت اول محمود احمدی نژاد به عنوان ابزار حمایتی او عمل کردند تا صدای منتقدان را کم رنگ کنند که در نتیجه شاهد اتفاقات 88 بودیم .
او با بیان اینکه من در دوره اول ریاست جمهوری احمدی نژاد خبرنگار حوزه دولت بودم تاکید کرد: احمدی نژاد سعی میکرد که جواب منتقدان خود را به صورت تیز هوشانه به سمت طنز ببرد اما در دولت دوم به دلیل اتفاقات 88 خیلی از روزنامه نگاران در تنگنا قرار گرفتند.
گام برداشتن به صورت منفعت طلبانه در زمینه مطبوعات
باستانی با بیان اینکه بعد از احمدی نژاد در دولت حسن روحانی این امید به وجود آمد که دوباره بهار مطبوعات شکل بگیرد تشریح کرد: ما در دولت یازدهم با پدیده شهروند خبرنگار روبرو شدیم که می توانست باعث یک تحول بسیار بزرگ باشد اما متاسفانه در دولت روحانی با مسئله آزادی اطلاع رسانی علی رغم اینکه سهم دولت ها در اطلاع رسانی کم شده بود و حکومت ها نمی توانستند قوه قاهر باشند اما تلاش روحانی با وجود آنکه مطبوعات رکن چهارم دموکراسی است در جهت عکس آن بود.
این روزنامه نگار تاکید کرد: حسن روحانی به صورت منفعت طلبانه ای به سمتی حرکت کرد تا برای کسب منافع خود انتقال پیام را از طریق شبکه های اجتماعی انجام دهد .
شکل گیری بحران هشتگ زدگی
این فعال سیاسی در پایان تصریح کرد: اگر شاهد تحول در مطبوعات در این دوره از ریاست جمهوری هستیم کاملا صوری بوده و اگر توسعه و رونقی نیز ایجاد شد بدون شک شبه توسعه و شبه رونق بوده است. در این دوره هشتگ زدگی شکل گرفت ، هشتگ زدگی های هدایت شده برای دور شدن نگاه ها، که در پس بسیاری از این هشتگ زدگی ها می توان هدایت دولتی را دید. فلذا دولت آقای روحانی نیز مانند هاشمی رفسنجانی به مطبوعات نگاه کرد.
این روزها رسانه ها و مطبوعات ما دچار بحران هشتگ زدگی هستند که بحران خطرناکی برای رسانه ها محسوب می شوند و می توانند رسالت اصلی آنان را به حاشیه بکشاند.
ارسال نظر