هانا کامکار از پویش مد یا مصرفگرایی میگوید / چالش لباس کهنه از مریل استریپ تا میترا حجار
رکنا: واقعا چرا آدم باید لباس تازهای بپوشد درحالیکه لباس سالمی در کمد دارد. احتمالا این دغدغه خیلیهاست، اما اگر کسی هم میخواسته در جشنی لباس تکراری بپوشد به خاطر فرهنگی که حاکم شده نمیتوانسته از آن حرف بزند. واقعا نمیدانم در جامعه ما که سرمایهداری بر آن حاکم نیست، چرا باید چنین باوری حاکم باشد.
یک روز بعد از جشن حافظ، عکسهایی از هانا کامکار و آزیتا ترکاشوند منتشر شد با این توضیح که آنها با بازطراحی لباسهای قدیمیشان به کمپین «مد یا مصرفگرایی» پیوستهاند و از دیگر هنرمندان هم خواستهاند تا با توجه به شرایط اقتصادی جامعه و البته لزوم حفاظت از محیط زیست به این پویش اجتماعی و فرهنگی بپیوندند. البته پویشهای اینچنینی سالهاست در کشورهای دیگر با عنوان «وین تیج» راهاندازی شده است و آدمهای مهمی، چون مریل استریپ، کیت بلانشت، جسیکا آلبا و چهرههای شاخصی مانند میشل اوباما، همسر رئیسجمهوری سابق آمریکا و کیت میدلتون، همسر ولیعهد انگلستان به آن پیوستهاند.
به گزارش شهروند، حالا این پویش تازه متولدشده در ایران با دعوت این دو هنرمند از سایر هنرمندان قرار است که به استقبال روزهای بهتری برای مراسم فرش قرمز در آینده برود. هانا کامکار که از خانواده موسیقیپرور کامکارها و اصالتا کُرد است، معتقد است یکی از دلایل مهم شدن مراسم فرش قرمز و لباسهای آنچنانی در ایران محدودیتهایی است که همگی آن را تجربه کردهایم.
او میگوید که از میترا حجار و مهدیه محمدخانی دعوت کرده تا با توجه به رویکردها و حساسیتهایشان همکاری با این پویش را آغاز کنند و البته آنها هم به این دعوت نه نگفتند.
این روزها در شرایطی که خیلی از هنرمندان درگیر لباسهای خاص و لاکچری هستند، چطور شد شما سراغ چنین پویشی رفتید؟
این موضوع همیشه دغدغه من بوده است، چون آدمی محیط زیستی هستم و البته خیلی هم رادیکال و در عین حال همیشه به پوشش اهمیت میدهم. اینطور هم نبود که فقط یکبار لباسهایم را بپوشم، اما هر چندباری هم که در برنامههای مختلف از آنها استفاده کنید، مندرس نمیشود بنابراین کلی لباس دارید که چندباری آنها را پوشیدهاید و در عین سلامت، تکراری شده است؛ بنابراین همیشه این دغدغه را داشتم و فکر میکردم باید این لباسها را چه کنم تا روزی که اعلام شد در بخش مستند جشن حافظ کاندیدا شدهام. همان شب خانم ندا سرمه، طراح لباس که میداند چقدر دغدغه محیط زیستی و در عین حال دغدغه پوشش دارم، طی تماسی از این پویش برایم گفت و اینکه اگر دوست داری یکی از لباسهایت را برای این جشن بازطراحی کنم. من هم با کمال میل قبول کردم و درنهایت یکی از لباسهایی را که در کنسرتهایم پوشیده بودم، بردم و با پیشنهاد خودم چند المان کُردی روی آن کار شد تا به بهترین شکل تغییر داده شود.
خب، احتمالا همین لباس را هم چند بار دیگر استفاده میکنید.
قطعا آن را در چند مراسم دیگر میپوشم، چون آدمی نیستم که لباسی را یکبار بپوشم، اما از طرف دیگر آن شب به دلیل مشکلاتی که به وجود آمد لباس آنقدری که باید دیده نشد.
چه مشکلی؟
عکسهای جشن حافظ به دلیل مشکل حجاب من توقیف شد و یک روز بعد تنها یک عکس با روتوش در فضای مجازی منتشر شد. البته خودمان هم قصد داشتیم یک روز بعد این کار را انجام دهیم، اما خب بیشتر عکسها توقیف شد، چون مسئولان جشن حافظ یا بخش حراست همه عکسها را قبل از انتشار بازبینی میکنند تا اگر مشکل داشته باشد از انتشار آن جلوگیری کنند.
از ویژگیهای این پویش بگویید.
ندا سرمه که طراح این کمپین است و به تازگی آن را راهاندازی کرده جز دغدغههای محیط زیستی و مصرفگرایی، دغدغه دیگری هم دارد. زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کارگاه او هستند و بازطراحی را بعد از آموزش، انجام میدهند، بنابراین یک نیت خیر هم پشت این پویش است.
جالب است که از میان این همه هنرمند شما برای این کار انتخاب شدید.
من در سه رشته فیلمسازی، بازیگری تئاتر و موسیقی کار میکنم و دوستان و همکاران زیادی دارم. اگر همکاران من در این سه حوزه به این کارگاه مراجعه کنند، احتمالا چرخ آن بیشتر خواهد چرخید. البته نه فقط همکاران من، بلکه ممکن است هر کسی به آن مراجعه کند.
احتمالا مخالف مصرفگرایی هم هستید.
بله، جز دغدغه محیط زیستی همیشه مخالف نظام سرمایهداری و مصرفگرایی بودهام، دقیقا به همین دلیل گاهی لباسهای تکراریام را دوباره استفاده میکنم. واقعا چرا آدم باید لباس تازهای بپوشد درحالیکه لباس سالمی در کمد دارد. احتمالا این دغدغه خیلیهاست، اما اگر کسی هم میخواسته در جشنی لباس تکراری بپوشد به خاطر فرهنگی که حاکم شده نمیتوانسته از آن حرف بزند. واقعا نمیدانم در جامعه ما که سرمایهداری بر آن حاکم نیست، چرا باید چنین باوری حاکم باشد.
واکنش دوستانتان به این ماجرا چه بود؟
آن شب هر کسی من را میدید نسبت به لباسم ابراز احساسات میکرد. هیچکس هم نمیدانست جریان چیست، ولی از فردای آن روز که موضوع در فضای مجازی و رسانهها بازتاب پیدا کرد واکنشهای مثبتی گرفتم. میدانید که در فضای مجازی چقدر ممکن است آدم در برابر کجفهمیها قرار بگیرد، اما خوشبختانه چه از سوی اهالی هنر و چه مردم عادی یک کامنت حاکی از کجفهمی نداشتم.
در این چند روز کسی هم به این کمپین پیوست؟
خودم دو تا از دوستان هنرمندم یعنی میترا حجار و مهدیه محمدخانی که دغدغه محیط زیست و خوشپوشی دارند را دعوت کردم. هر دو هم پذیرفتند تا به این کمپین که در جشن حافظ راهاندازی شد، بپیوندند.
به نظرتان تاثیری هم بر نوع نگاه هنرمندانی که فرش قرمز برایشان مهم است، دارد؟
باید به آنها فرصت بدهیم تا ببینیم چه تاثیری خواهد داشت، اما بیگمان کسانی که دغدغه محیط زیست و خوشپوشی دارند به این پویش اهمیت میدهند.
خانم کامکار! واقعا چرا در سالهای گذشته مراسم فرش قرمز و لباسهای آنچنانی برای هنرمندان تا این حد مهم شد؟
اینقدر که محدودیت ابراز احساسات و ابراز وجود داریم. من حق میدهم که مراسم فرش قرمز برای همکاران من جذاب باشد و در عین حال آن را رد نمیکنم. درست است که کار سرمایهداری است، اما بههرحال هم برای ما جذاب است و هم مردم که تصاویر آن را میبینند، البته مهم است که چطور مدیریت شود. آدم وقتی لباسهای رنگارنگ را میبیند دلش باز میشود درحالیکه قبلا حتی وقتی من در خیابان راه میرفتم با دیدن لباسهای تیره آزار میدیدم، اما وضع بهتر شده است.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر