امان از سیل ویرانگر و دل غافل!

گاهی گمشده ات پیدا می شود وگاه فرصتی برای نگاه دوباره به آنچه از دست داده ای نمی یابی و باید با یک عمر حسرت و اندوه سر کنی.

دراولین روزهای سال جدید ،سیل ویرانگر شیراز و مناطق دیگری از کشورمان را به هم ریخت و ویران کرد. ما که از همه جا بی خبر بودیم با شنیدن این اتفاق ناگوار خشکمان زد. بی درنگ گوشی تلفن همراه را برداشتیم .اضطراب و وحشت تمام وجودمان را فراگرفته بود. به پسر خاله که با خانواده برای مسافرت به شیراز رفته بود زنگ زدیم. گوشی تلفن همراهش خاموش بود و شاید در کمتر از یکی دو ساعت بیشتر از 100بار به او زنگ زدیم. هیچ خبری از نادر و خانواده اش نبود و فقط اخبار لحظه به لحظه سیل و کشته شدن تعدادی از هموطنان عزیزمان را از تلویزیون دنبال می کردیم و خون دل می خوردیم. اما راست می گویند جوینده ،یابنده است. بالاخره گوشی تلفن همراه پسر خاله روشن شد و جواب داد. دل توی دل مان نبود. پرسیدم خودت خوبی،زن و بچه ات خوب هستند. وقتی اطمینان پیدا کردیم حال شان خوب است لحن صحبت مان عوض شد و به او توپیدیم که این چه وقت گوشی خاموش کردن بود لامصب و ... .

پسر خاله می گفت شارژ گوشی تلفنش تمام شده و از بد بیاری ،گوشی تلفن همسرش هم ایراد پیدا کرده است .

به هر حال با شنیدن خبر سلامتی او و همسرش یک نفس راحت کشیدیم و اگر چه دنبال کردن ویرانی های نابود کننده سیل همچنان فکر مان را آزرده خاطر می کرد.

من و نادر از کوچکی با هم بزرگ شده ایم و از برادر به همدیگر نزدیک تریم. امسال تعطیلات عید قرار بود مسافرت برویم. موقعیت جور نشد . ما ماندیم و او و خانواده اش راهی سفر شدند. بعد هم ماجرای سیل و اخبار نگران کننده آن پیش آمد .

سیل ،خانه خراب کن است و همه چیز را نابود می کندو این گونه وقایع ناراحت کننده تلنگری است برای ما که در برابر قدرت خدا ذره ای هم نیستیم تا بدانیم چگونه با پیش بینی های درست و مد یریت کارآمد از هجم تخریب و آسیب های ویران کننده در این وقایع ،پیشگیری کنیم. البته این گونه حوادث یک درس دیگر هم برای ما دارد و آن اینکه غفلت های ویرانگر هم مثل سیلی خروشان می توانند زندگی ما را نابود کنند.

پدرو مادری که در این حوادث تلخ ،فرزند خود را از دست داده اند ،فرزندی که پدر و مادر خود را از دست داده و هرکس در این حادثه ،عزادار عزیزش شده یک عمر حسرت می کشد ای کاش قدر آن چه از دست داده را بیشتر می دانست و حداقل یک دل سیر نگاهش می کرد.

متاسفانه ما عادت کرده ایم برای آن چه از دست می دهیم حسرت می خوریم و یاد نگرفته ایم به آنچه داریم آن طور که باید و شاید عشق بورزیم و قدردان و شکرگزار این نعمت های با ارزش خود باشیم.

چه خوب است به اندازه آن چه در حسرت و اندوه برای گذشته خرج می کنیم برای حرمت گذاری به داشته های مان هزینه کنیم و اگر سیل های ویرانگر و دل های غافل بگذارند هرلحظه و هر روز به خودمان بگوئیم«بیا تا قدر یکدیگر بدانیم که تا ناگه زیکدیگر نمانیم.

برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.