درآمد بالای دستفروشی زن جواهرفروش معروف را به بازار دستفروشی کشاند

دستفروشی پدیده ای است که اغلب جوامع شهری در دنیای امروز به نوعی با آن روبرو هستند و در برخی موارد از این پدیده با نام یک معضل اجتماعی یاد می شود.

معضلی که به عقیده برخی جامعه شناسان و مدیران مدیریت شهری، برای رفع آن باید راهکارهایی مناسب و کارآمد از سوی سیاستگذاران اقتصادی و اجتماعی در نظر گرفته شود. فقر، بیکاری، گره های کور کارگاه‌های کارآفرینی که در نتیجه عدم حمایت از تولیدات داخلی به وجود آمده است، نبود نظارت مستمر بر اجرای برنامه های تدوین شده در حوزه اشتغال، فشارهای اقتصادی که بر قشر ضعیف و متوسط جامعه در تامین معاش وارد می شود، همه و همه از جمله عواملی هستند که موجب گسترش و توسعه معضل دستفروشی می شود.

سال ها پیش دستفروشان جزء افراد تهیدست بودند و از نظر مالی قشری بسیار ضعیف به حساب می آمدند. کسانی که به دلیل نداشتن سرمایه اولیه کافی نمی توانستند هیچ‌گاه پیشرفت کنند و وضعیت زندگی شان سال های سال ثابت و بدون ایجاد هیچ تغییری باقی می ماند. امروز اما اوضاع متفاوت است و به گفته مسئولان در حوزه ساماندهی دستفروشان، بیش از 60 درصد بساط گستران پایتخت، دستفروش نیازمند به حساب نمی آیند و بزرگترین عاملی که آن ها را به ادامه این شغل تشویق می کند، درآمد بالایی است که در نتیجه دستفروشی به جیب می زنند.

درآمد میلیونی که بیش از 90 درصد آن مربوط به فروش اجناس بی کیفیت چینی بوده و بساط گستران پس از فروش آن هیچ گونه مسئولیتی را در قبال عیب و ایرادهای احتمالی ندارند. سهم قابل توجه کالای قاچاق Contraband را هم در میان اجناس بساط گستران نباید فراموش کرد، زیرا درصد بالایی از سود دستفروشان به فروش کالاهای قاچاق که برای آن ها ارزان تمام می شود مربوط است. تنها نکته ای که همواره در پردازش به معضل دستفروشی پنهان می ماند و توجه چندانی به آن نمی شود مسئله نگاه احساساتی و دلسوزانه مردم به عنوان مشتریان ثابت دستفروشان است.

برخی از شهروندان طبق همان باور قبلی گمان می کنند که دستفروشان تنها از روی نیاز به این شغل روی آورده اند که بر اساس شواهد و آمارهایی که از سوی ستاد ساماندهی دستفروشان صادر می شود، مسئله نیازمندی دستفروشان در اولویت‌های این قشر مطرح نیست. البته تصمیم گیری ها در خصوص ساماندهی دستفروشان باید طوری باشد که نان 40 درصد بساط گستران که جزء نیازمندان محسوب می شوند، آجر نشود و به عبارتی برنامه ریزی های حل این معضل به ضرر آن ها تمام نشود.

درگیری دستفروش ها با یکدیگر بر سر جای بساط در برخی موارد قربانی می گیرد و در این زمینه می توان به درگیری دستفروشان شهرستان ماهشهر اشاره کرد. در این حادثه Incident که به دلیل اختلاف در محل بساط گستری میان دستفروشان رخ داد، یکی از رهگذران و همچنین یکی از طرفین درگیری بر اثر اصابت گلوله جان خود را از دست دادند.

فوت بساط گستر میوه فروش قمی هم طی روزهای اخیر، بازتاب گسترده ای را در میان رسانه های داخلی و خارجی در برداشته است. اخبار مشابه این اتفاق که در خصوص پدیده پر حاشیه دستفروشی منتشر می شوند کم نبوده و به طور کلی احساسات مردم را تحت تاثیر قرار می دهند. اگر نظارت مستمری بر ساماندهی و رسیدگی به پدیده دستفروشی حاکم باشد، هیچ بحثی میان دستفروشان و عوامل انضباط شهری به وجود نمی آید که در نتیجه عکس العمل دفاعی و احساساتی برخی از شهروندان و مداخله عده ای از اراذل و اوباش منجر به ایجاد زد و خوردهای خیابانی شود. متاسفانه تنها رسیدگی جدی به معضل دستفروشی مربوط به زمانی می شود که یا مردم در آستانه سال نو و یا شروع به کار مدارس بیشتر اقدام به خرید می کنند و به عبارتی میزان خرید آن ها افزایش پیدا می کند.

بساط گستری دستفروشان صدای کسبه و تولیدکنندگان داخلی را هم درآورده است

گاهی اوقات هم بحث و درگیری میان کسبه مغازه دار و دستفروش هایی که جلوی درب مغازه آن ها اقدام به بساط گستری می کنند، ایجاد می شود. درآمد نسبتا بالا و قابل توجه دستفروشی و در بر نداشتن مواردی چون مالیات، اجاره بها و مواردی از این دست، روز به روز بر تعداد افرادی که به گروه دستفروشان می پیوندند اضافه می شود.

این امر نارضایتی و اعتراض کسبه و کارکنان مشاغل مختلف که برای فروش اجناس خود مغازه ای اجاره کرده اند را در پی دارد و در برخی موارد حتی شهروندان مشاجره برخی از کسبه ها با دستفروشان را مشاهده می کنند. اما به دلیل مظلوم نمایی این قشر معمولا دستفروش ها هستند که مورد حمایت مردم قرار می گیرند.همچنین برخی از تولیدکنندگان داخلی به دلیل اینکه دستفروشان اقدام به فروش اجناس وارداتی می کنند، از گسترش معضل دستفروشی ابراز نارضایتی کرده و عامل آن را بیکاری به ویژه در میان جوانان بر می شمرند.

به طور کلی دستفروش در چشم عابران و شهروندان جوامع شهری امروز همان فرد مظلوم و ناتوانی است که از روی نیاز و احتیاج مالی در تامین معاش، به بساط گستری و دستفروشی در جلوی درب مغازه ها، گوشه پیاده راه‌ها، مترو و دیگر معابر و مراکز پر تردد شهری اقدام می کند و کسی به میزان درآمد آن ها در شرایط فعلی توجهی ندارد.

در مرتفع کردن معضل دستفروشی، کمبود قانون Law نداریم

بر اساس اصل 9 ماده 96 تبصره 6 کتاب مجموعه قوانین و مقررات شهرداری‌ها اراضی، کوچه ها، میادین، خیابان ها و معابر عمومی واقع در محدوده هر شهر، ملک عمومی محسوب شده و تعرض در این معابر، تخلف تلقی می شود و شهرداری‌ها ملزم به برخورد با متخلفان هستند.همچنین بر اساس تبصره 1 ماده 55 قانون شهرداری ها، سد معابر عمومی و اشغال پیاده روها و استفاده غیرمجاز از آنها، میدان ها، پارک ها و باغ های عمومی برای کسب و سکونت ممنوع است. بند 20 همین ماده از قانون تاکید می کند که شهرداری ها موظفند با مشاغل مزاحم یا تاسیس اماکنی که به نحوی موجب مزاحمت شهروندان باشد، برخورد کنند.

ماده 690 قانون مجازات اسلامی هم مقرر کرده است که هر گونه تجاوز Rape و تصرف عدوانی در معابر عمومی شهر و ایجاد مزاحمت برای رفت و آمد شهروندان مجازاتی از یک ماه تا یکسال حبس و از 90 هزار تومان تا یک میلیون و 300هزار تومان مجازات نقدی در پی دارد.

محمد کاظمی نایب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی؛ در خصوص معضل دستفروشی اظهار داشت: دستفروشی به عنوان معضلی که مشکلاتی چون سد معبر ایجاد می کند، باید با ورود نهادهای ذی‌ربط همچون شهرداری مرتفع شود.

وی افزود: شهرداری باید برای ساماندهی و رفع مشکل سد معبر با استفاده از قوانین موجود، به این موضوع رسیدگی کند و مراکز خاصی را به طور ثابت به این امر اختصاص دهد.

نایب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: در حال حاضر قوانین به اندازه کافی برای رسیدگی به معضل دستفروشی وجود دارد و نیازی به تصویب قوانین جدید نیست.

کاظمی خاطر نشان کرد: بحث قانون در معضل دستفروشی یک سوی ماجرا است و موضوع اجرای آن، نکته دیگری است که در برخی موارد مورد بحث واقع می شود و قوانین به خوبی اجرا نمی شوند.

وی اظهار داشت: شایدقوانین مربوط به دستفروشی و برخورد با این معضل به خوبی اجرا نشود، اما نه تنها هیچ گونه خلأ و کمبود قانونی در این حوزه مشاهده نمی شود، بلکه در این زمینه با تراکم قوانین هم روبرو هستیم.

دستفروشی همسر جواهرساز معروف

زن جوان همان طور که روسری های روی گونی را مرتب می کند، می گوید: اسم من مریم است و همسر من جواهرساز است و در صنف طلافروش های بازار Store تهران کارگاه دارد. وضع مالی ما خوب است، اما دلم می خواهد خودم هم درآمدی برای خودم داشته باشم. چون شغل خوبی ندارم، به پیشنهاد یکی از دوستانم که در مترو با او آشنا شدم بیشتر از 3 سال است که دستفروشی می کنم.

زن دستفروش این طور ادامه می دهد: من در شبانه روز حدود 5 ساعت کار می کنم و معمولا پاتوق بساطم را عوض نمی کنم تا مشتریان ثابتم را از دست ندهم و معمولا درآمدم به 2 میلیون تومان می رسد. دوستان بسیاری دارم و خیلی از آن‌ها دستفروش هستند و از کار و درآمدشان راضی هستند. کار خوبی است، فقط باید مردم و علاقه آن ها را بشناسی و هماهنگ با مد روز جنس بیاوری.

مریم دستفروشی در خیابان را راحت تر از مترو می داند و معتقد است: چون مجبور نیستی مثل فروشندگان مترو برای پیدا کردن مشتری از این قطار به آن قطار بروی اینجا گوشه خیابان راحت تر می توانی جنست را بفروشی. فقط باید حواست باشد که اجناست نباید زیاد باشد که اگر ماموران رفع سد معبر آمدند، بتوانی بارت را برداری و در بروی. چشمک زد و در میان خنده ای ریز گفت: البته به خانم ها خیلی گیر نمی دهند.

در حین گفتگو با مریم ناگهان مرد دستفروش دیگری که بساط چند نوشیدنی مختلف را روی چرخ کوچکی جا داده بود با یکی از مغازه داران که مالک سفره خانه ای در آن حوالی بود، درگیر شد. مدیر سفره خانه مدعی بود که وقتی مرد دستفروش جلوی مغازه او بساط می کند، مشتریان او کم می شود. درگیری بالا گرفت و کار به چاقو و چاقوکشی رسید. مردم که اغلب سرگرم خرید از دستفروش ها بودند در کمتر از چند ثانیه پراکنده شدند و با فاصله کوتاهی به تماشای درگیری ایستادند. بالاخره پلیس Police آمد و به این درگیری پایان داد.

همه جور آدمی در میان دستفروشان دیده می شود، اما همانطور که گفته شد درصد بساط گستران نیازمند کمتر از دستفروشان حرفه ای و پردرآمد است. حضور جوانان شیک پوش و تحصیلکرده پایتخت هم در میان دستفروشان به چشم می‌خورد و این موضوع اتفاق تازه ای نیست.

جوانانی که با صرف هزینه های بسیار بالا و پرداخت شهریه های نجومی دانشگاه ها مدرکی گرفته اند که هیچ شغل مرتبط و غیرمرتبطی با آن پیدا نمی کنند و به ناچار به شغل دستفروشی روی می آورند و با درآمد حاصل از آن گذران زندگی می‌کنند که البته اگر زرنگ باشند، می توانند تبدیل به فروشنده ای ماهر شوند و درآمد چند میلیونی داشته باشند. نبود شغل مناسب با درآمد کافی برای زندگی در شهر پرهزینه ای چون تهران و وسوسه درآمد پر و پیمان دستفروشی گاهی جوانان تحصیلکرده و دانشگاه رفته را در زمره بساط گستران قدیمی ماندگار می کند.

شغلی که با وجود درآمدبالایی که دارد از وجه اجتماعی خوبی یرخوردار نبوده و به گفته برخی جامعه شناسان شغلی کاذب است، اما هر روزه بر تعداد دستفروشان اضافه می شود. در چنین شرایطی سیاستگذازان رفاهی، اقتصادی و مدیران مدیریت شهری باید طی یک برنامه ریزی دقیق نسبت به شناسایی و ساماندهی به هنگام دستفروشان نیازمند اقدام کنند، زیرا دست به دست دادن دیگر آسیب ها و معضلات شهری با معضل دستفروشی هر روز بر وقوع اتفاقات تلخ و درگیری‌های مداوم میان دستفروشان و ماموران سدمعبر و کسبه مغازه دار دامن خواهد زد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.

وبگردی