اعدام قاتل یکی از تلخ ترین پرونده های خیانت زنانه / در تهران + فیلم و عکس
حجم ویدیو: 196.80M | مدت زمان ویدیو: 00:27:10

به گزارش رکنا، متهم به قتل که مدرک فوق لیسانس زبان خارجی داشت و نقاش زبر دست بود صبح امروز در محوطه زندان رجایی شهر کرج به دار مجازات آویخته شد.او در طول مدت حبس خود در زندان نقاشی های زیادی کشیده است.

 28 بهمن ماه سال 95 ، ماموران کلانتری 152 خانی آباددر تماس مسئولان بیمارستانی در جنوب تهران از ماجرای قتل جوان 32 ساله ای به نام مرتضی با خبر شدند.

ماموران با حضور در بیمارستان پی بردند که مرد جوان از ناحیه صورت و پهلو هدف گلوله قرار گرفته است.

ماموران در گام نخست خانواده مرتضی را هدف تحقیق قرار دادند که برادر زن مقتول گفت: خواهرم المیرا در اتوبان آزادگان سوار بر خودرویش بود که لاستیک خودرویش پنچر می شود و به همین خاطر با شوهرش مرتضی تماس می گیرد.

وی افزود: مرتضی پس از 20 دقیقه خود را به همسرش می رساند و سرگرم تعویض لاستیک خودروی پژو 206 بوده که ناگهان مردی با کلاه ایمنی موتور سیکلت به سمت آنها نزدیک شده و قصد زورگیری از مرتضی را داشته که با دامادمان درگیر می شوند و در ادامه زورگیر خشن برای فرار از دست مرتضی اقدام به تیراندازی کرده و پا به فرار گذاشته است.

بدین ترتیب تیمی از ماموران اداره 10 پلیس  آگاهی تهران به دستور بازپرس محسن مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی برای دستگیری عامل این جنایت شبانه وارد عمل شدند.

کارآگاهان در گام نخست با توجه به زورگیری مرگبار در این جنایت تجسس های فنی خود را آغاز کردند و خیلی زود موفق به شناسایی یک شاهد در این ماجرا شدند.

شاهد این جنایت مسلحانه به ماموران گفت: سوار بر خودرویم در حال عبور در اتوبان آزادگان بودم که دیدم مردی روی زمین افتاده و مرد دیگری در حالیکه اسلحه به دست داشت بالای سر قربانی این جنایت ایستاده بود.

صحنه مشکوکی بود به همین خاطر توقف کردم و دنده عقب به سمت محل حادثه برگشتم که مرد مسلح با دیدن من به سرعت پا به فرار گذاشت و زمانیکه به خودروی پژو 206 رسیدم با جسد مرد جوان روبرو شدم و در ادامه زن جوان که داخل خودرو بود از من درخواست کمک کرد.

ماموران در ادامه تحقیقات المیرا 31 ساله را هدف تحقیق قرار دادند و در تحقیقات مشخص شد که قاتل زمان جنایت کلاه موتور سواری به سر داشته و زن جوان موفق به دیدن چهره عامل جنایت نشده است.

این ادعاها در حالی بود که کارآگاهان در تجسس های فنی از خودروی پژو پی بردند که لاستیک های خودرو سالم بوده و جالب اینکه عامل جنایت در زمان تیراندازی و فرار هیچ کلاهی به سر نداشته است.

کارآگاهان با توجه به تحقیقات میدانی در صحنه جنایت در اتوبان آزادگان غرب بعد از پل شهید کاظمی تجسس های خود را از زن مقتول آغاز کردند اما المیرا با صحنه سازی و داستان سرایی درباره علت حضورش در این محل به دروغ پردازی پرداخت که باتوجه به تناقض در حرف های زن جوان دستور بازداشت المیرا را صادر شد.

در این مرحله المیرا ساعت 3:30 بامداد جمعه 29 بهمن ماه 1395 از سوی ماموران اداره 10 پلیس آگاهی دستگیر شد.

المیرا ابتدا خود را بی گناه معرفی می کرد و سعی داشت داستان زورگیری مرگبار مرد کلاه به سر را به واقعیت برساند اما زمانیکه در برابر مدارک و شواهد پلیسی قرار گرفت و تناقض گویی هایش فاش شد به ناچار لب به سخن باز کرد و گفت: چندی پیش خواستگار قدیمی ام متوجه اختلاف من و شوهرم شد و تصمیم به قتل او گرفت.

وی افزود: علیرضا ادعا می کرد اگر من با او همکاری نکنم باز مرتضی را خواهد کشت تا اینکه نقشه قتل را کشید و روز حادثه من به بهانه اینکه لاستیک خودرویم پنچر شده با مرتضی تماس گرفتم که شوهرم از من خواست درهای خودرو را قفل کنم و داخل خودرو بنشینم تا خودش بیاید.

مرتضی محل کارش در قرچک ورامین بود که پس از 20 دقیقه خودش را به من رساند و زمانیکه قصد تعویض لاستیک را داشت علیرضا از پشت یک تپه خاکی بیرون آمد و پس از درگیری با مرتضی اقدام به شلیک چند گلوله کرد.

همین کافی بود تا ردیابی ها برای خواستگار قدیمی کلید زده شود و ماموران عصر 29 بهمن ماه موفق به دستگیری علیرضا 36 ساله در خیابان 20 متری افسریه شدند و در بازرسی از مخفیگاه قاتل اسلحه شکاری ساچمه زنی که با آن مرتضی را به قتل رسانده بود به دست آمد.

علیرضا در همان ابتدا به سناریوی قتل اعتراف کرد و گفت: 16 سال پیش خواستگار المیرا بودم اما موفق به ازدواج نشدیم تا اینکه چند ماه پیش به صورت اتفاقی همدیگر را ملاقات کردیم و از آن زمان به بعد تماس های تلفنی ما شروع شد.

وی افزود: در این مدت المیرا درباره اختلاف شدیدش با مرتضی صحبت می کرد تا حدی که به فکر کشتن مرتضی افتادم.

قاتل جوان گفت: ظهر 28 بهمن ماه با المیرا در منطقه نارمک قرار ملاقت گذاشتم و وقتی همدیگر را دیدیم به او گفتم که امروز همان روز پایانی زندگی شوهرش است و نقشه قتل را برای او توضیح دادم و از المیرا خواستم تا به سمت اتوبان آزادگان برود.

وقتی به محل جنایت رسیدیم المیرا با شوهرش تماس گرفت و ماجرای پنچر شدن لاستیک خودرویش را مطرح کرد که پس از 20 دقیقه مرتضی در محل حاضر شد.

مرتضی وقتی به خودرو رسید به سمت صندوق عقب رفت و در حال بیرون آوردن زاپاس بود که از پشت به سمتش حرکت کردم و اولین گلوله را به پهلویش شلیک کردم که مرتضی با همان وضعیت با من درگیر شد که روی زمین افتاد و در حالیکه بالای سرش ایستاده بودم اسلحه را روی سرش گذاشتم و تیر خلاص را شلیک کردم.

قاتل اسلحه به دست گفت: پس از تیر خلاص ناگهان خودرویی دنده عقب به سمت صحنه آمد که به سرعت فرار کردم و فکر نمی کردم انقدر زود دستگیر شوم و نقشه قتل فاش شود.

با اعتراف متهم به قتل، او در دادگاه پای میز محاکمه رفت و به درخواست اولیای دم، قضات دادگاه کیفری حکم بر قصاص صادر کردند. صبح امروز علیرضا به اتهام قتلی که مرتکب شده بود پای چوبه دار رفت و تلاش برای گرفتن رضایت یا مهلت از اولیای دم نتیجه نداد و متهم به دار مجازات آویخته شد.

وبگردی