حواسم هست ، عمرم دراز نیست !

مشتریان مغازه پیرمرد با دیدن این برگه کاغذ و هشدار روی آن خیال شان جمع می شد که با یک فروشنده منصف طرف هستند.برای بعضی ها هم خواندن این هشدار ،تذکری بود به خودشان که باید حواس شان را جمع کنند و مراقب حساب دو دوتا چهارتای زندگی شان باشند. خدا بیامرزد پیرمردرا، مانند درخت تنومندی بود که شاخ و برگ زیادی دارد و بار میوه اش سنگین و رسیده است.

یک درخت تنومند و بزرگ برای به ثمر رسیدن تلاش کرده و فصل های زیادی را برای تغییر پیدا کردن پشت سر گذاشته است.

تماشای درخت تنومند و پر شاخ و برگ با تنه ای مستحکم برای هر بیننده ای جذاب و دیدنی است اما این درخت بزرگ حرکت رو به رشد و تکامل خود را از دانه ای کوچک آغاز کرده وحساب ذره ذره کارهای خود را جمع کرده و به اینجا رسیده است.

پیرمرد موهایش را در آسیاب سفید نکرده و از سر تجربه ای که ذره ذره اندوخته و شناخت درست زندگی حرف می زد. تکه کاغذش هم مثل تلنگری بود بجا و شایسته . این مغازه با مغازه های دیگر فرق می کرد. همه جا دوربین مخفی نصب می کنند تا کنترل دقیقی بر کارها داشته باشند و در مغازه پیرمرد،چشم دل او نظاره گر اعمال و کنترل کننده رفتارهابود. بی هیچ تردیدی ، هوشیاری و مراقبت ها و حتی نصب هشداری که «این مکان مجهز به دوربین کنترلی است»می تواند نقش بازدارنده ای از تهدید و آسیب داشته باشد. اما اگر حکمت سفر دانه به گل را بشناسیم و مثل پیرمرد دانا و خوشنام ، چشمان دل خود را باز کرده و خدا را هر لحظه و درهر مکان ناظر بر اعمال و رفتار و نیت های مان بدانیم به این علم، یقین پیدا می کنیم که کم فروشی و گران فروشی نکنیم چون عمرمان دراز نیست و دنیا هم دارمکافات است. با این شناخت و هشدار به خود،ترازوی اخلاق مان دقیق،وزن رفتارمان درست و کیفیت جنس حضورمان انسانی و رنگ فروشگاه معرفت مان شایسته و نیکو خواهدشد.

اگر همه ما در هر جایگاه و مرتبه و رتبه و مقام مقید به پرهیز از کم فروشی و معتقد به عواقب شوم گران فروشی در زندگی خود باشیم کارها به رونق و بازارها پر رونق خواهند شد.وظیفه کسانی که در سازمان و دستگاه و اداره ای مسئولیتی دارند هم برای رعایت پرهیز از کم فروشی وخودداری از گران فروشی خیلی سنگین است. یک لحظه کلاه خود را قاضی کنیم.اگر فروشنده ای در یک مغازه مبتلا به ایراد کم فروشی و گران فروشی بشود برای مشتری که متوجه این موضوع شده امکانی وجود دارد که از موقعیت رقابت بازار به نفع خود بهره برده و فروشگاه دیگری را برای رفع مایحتاج خود انتخاب کند و دیگر اگر کلاهش هم در جایی که دوست ندارد از سرش بیفتد حاضر نیست برگردد . اما حالا تصور کنید کارمند یک شرکت و اداره که با مردم سرو کار دارد کم کاری کند ،تحمل نداشته باشد ،اخلاقش بد و رفتارش تند باشد و به قول معروف از سر بی تعهدی کم فروشی یا گران فروشی کند شاید فردی که دستش زیر سنگ است فرصتی برای انتخابی دیگر نیابد . شاید این شهروند نداند حق خودش را چه طوری نقد کند برای همین هم مجبور می شود حرص و جوش بخورد و دم نزند. البته ادارات و سازمان ها و شرکت های مختلف ساز و کارهای زیادی برای نظارت ، ارزیابی و کیفیت نوع کارها و انجام خدمات و تعهد کارکنان خود دارند .

این سازوکار در نظارت بازار و تولید و خدمات هم وجود دارد و خیلی هم موثر است . اما تا زمانی که افراد و مجریان کار چه در بازار و عرصه تولید و خدمات وچه در عرصه کارهای اداری و ... به پختگی و شناخت درست نرسند کارها آن طور که باید و شاید به نتیجه نمی رسد.

در این روزها که ماه مبارک رجب و ولادت با سعادت امیر مومنان حضرت علی (ع) را نیز گرامی می داریم و با خانه تکانی ،خود را مهیای نوروز کرده ایم خوب است فرش نگاه، خانه دل و آ ینه فکرمان را هم تمیز کنیم و آماده بهاری در وجود خود باشیم که شکوفه های تعهد و اخلاق و معرفت را در شاخ و برگ نیت ها ،اعمال و رفتارمان شکوفا سازد.

مولای متقیان علی (ع) در نهج البلاغه می فرمایند:خوشا به حال کسی که در نزد خود کوچک و متواضع است و در نظر مردم بزرگ و عزیز و کسی که کسب و کار او طیب و حلال وباطنش پاک و صالح باشد . ان شاا... این نوروز ، بهاری باشد در وجود ما و حضورمان را پر نشاط و پر از گل های مسئولیت پذیری و غیرت و جوانمردی کند.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید

 

 

وبگردی