جوان ایرانی، ابزار سیاسی یا ظرفیتی برای توسعه

دیدگاه ها و نیازهای جوان امروز با نسل های گذشته بسیار متفاوت است، در دنیای امروز که با انواع شبکه های ارتباطی احاطه شده، این قشر بخش عمده ای از اطلاعات، نیازهای شناختی و آموزشی خود را از طریق این شبکه ها، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی تامین می کنند.

بسیاری از کارشناسان و فعالان اجتماعی از جوانان به عنوان ظرفیتی قابل توجه برای دستیابی به توسعه یاد می کنند، با این وجود آنان معتقدند مسئولان در برنامه ریزی، سیاستگذاری و تصمیم گیری توجهی به این قشر نکرده و سخن از جوانان تنها در حد شعار بوده و گاهی برای پیشبرد اهداف سیاسی از جوانان یاد می کنند و اقدام عملی برای بهره مندی شایسته از این ظرفیت در راستای دستیابی به توسعه انجام نمی شود.

همچنین به عقیده برخی از کارشناسان، جوانان با مشکلات و چالش های متعددی روبرو هستند و متاسفانه راهکاری برای حل مشکلات آنان نیز ارائه نمی شود. به باور این کارشناسان، جوانان بدون شناخت از جامعه و نقش و وظایف خود، تنها به دنبال سهم خواهی هستند و شناختی درستی نیز از مطالبه گری ندارند.

* تعاریف دوره جوانی و نیازهای متفاوت جوانان

پیچیدگی موضوع جوانان در حوزه سیاستگذاری با توجه به تفسیرها و تعاریفی که مسئولان از این قشر دارند، پیچیدگی زیادی دارد، برخی حوزه جوانی را براساس سن و طبق پروتکل های بین المللی بین 14 تا 29سال تعریف می کنند هرچند پروتکل بین المللی در بخش هایی تغییر کرده و دوره جوانی به دوره اشتغال و ازدواج تعریف شده است.

برخی دیگر دوره جوانی را به عنوان یکی از دوره های بسیار تاثیرگذار در شکل گیری شخصیت فرد، سیر تعالی او در حوزه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مورد نظر قرار می دهند که هر 2 دیدگاه حوزه جوانان را به عنوان یک حوزه موثر و تاثیرگذار قلمداد می کنند.

جوانان عامل تغییر و تحول و مهمترین سرمایه و رکن برای دستیابی به توسعه پایدارند ؛ متاسفانه امروز این قشر به عنوان سرمایه اجتماعی که می تواند تاثیر بسیاری در ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و کارآفرینی داشته باشد، کمتر مورد توجه قرار می گیرد که این موضوع یکی از چالش های جدی است و این در حالی است که اگر با همکاری نهادهای مختلف برای رشد و تعالی جوانان در حوزه های فرهنگی، هنری، اجتماعی، اقتصادی و کارآفرینی، سیاستگذاری، برنامه ریزی و بسترسازی لازم صورت بگیرد، کشور در مسیر دستیابی به توسعه مبتنی بر فرهنگ بومی، دینی و اسلامی خود سوق پیدا خواهد کرد، در غیراینصورت تغییری در کشور صورت نخواهد گرفت و اگر هم صورت گیرد، نهادینه نخواهد شد.

در واقع باید تغییر رویکردها، اعتقادات و باورها بر بهره مندی از ظرفیت جوانان در پیشبرد اهداف جامعه را ضروری بدانیم،در سیاست های کلان کشور جز برنامه سوم توسعه که بحث سازماندهی جوانان برای حوزه های اجتماعی و فرهنگی و اصل ایجاد تشکل ها و نهادهای مدنی مطرح بود، در هیچ دوره ای برای حوزه جوانان، سیاست مشخص، واحد و کاربردی نداشتیم.

ما در حوزه مدیریت شهری معتقدیم برای دستیابی به اهدافی همچون فرهنگ شهروندی، شهر توسعه یافته، هوشمند و شهری آرامش بخش و بانشاط هیچ فرصتی بهتر از بهره مندی از ظرفیت جوانان و متقابلا بهره گیری جوانان از ظرفیت مدیریت شهری نیست و اگر در این حوزه،برنامه ریزی لازم صورت نگیرد، پتانسیل، انرژی و هیجانات جوان مدیریت نشود، تهدید بسیار جدی برای کلان شهرهایی مانند تهران خواهد بود.

مدیریت شهری در تربیت نیروهای اجتماعی، اقتصادی، بهداشت، سلامت، محیط زیست برای استفاده از این ظرفیت نقش موثری دارد.

خانه شهریاران به عنوان پاتوقی برای حضور سرمایه اجتماعی جوانان در شهر با هدف تربیت نیروی دوستدار شهر و کسب توانمندی ها و مهارت هایی که این نیرو باید برای زندگی در شهر به عنوان شهریار و مشارکت کننده در اداره شهر داشته باشد، تشکیل شده است.

ایجاد زمینه برای ارتباط دوسویه شهر و فرد و کارآموزی و کارآفرینی اجتماعی را از دیگر اهداف شکل گیری این مجموعه است؛ امروزه تعبیر می شود مفاهیم و درک متقابلی بین جوانان و مسئولان، تصمیم گیران و تصمیم سازان وجود ندارد و مسئولان به جوانان باور ندارند، به عقیده من مسئولان حق دارند.

جوانان دهه های 50 و 60 تمام تلاششان این بود که مهارت های لازم را کسب کنند اما امروز جوانان فرصت کسب مهارت های لازم جز در حوزه آی تی که مربوط به نسل خودشان است را ندارند و در حقیقت فرصت مهارت آموزی در آموزش و پرورش و دانشگاه به آنان داده نشده است.

با این وجود، امروز بدنه مدیریت شهری می تواند فرصت کارآموزی و کارآفرینی را برای جوانان و دانشجویان فراهم کند و بسیاری از امور شهری در حوزه های محیط زیست، اجتماعی، فرهنگی، عمرانی و شهرسازی به این قشر سپرده شود تا کسب درآمد حداقلی نیز برای جوانان و دانشجویان باشد.

در واقع باید گفت جوان امروز جویای شغل است که برای او کسب هویت، عزت نفس و امنیت را در پی خواهد داشت، اگر دیدگاه مدیریت شهری و مسئولان سیاستگذار برای بهره مندی از ظرفیت جوانان به دور از کارهای ویترینی تغییر کند، شاهد اتفاقات بسیار خوبی خواهیم بود.

ما جوانان را بی برنامه، بی سیاست و بدون زیرساخت در جامعه رها کردیم، با توجه به ناکامی هایی که این قشر با آن روبرو است، روان، ذهن و باورهایشان دچار تزلزل و سردرگمی شده است.

با این وجود، من معتقدم براساس فرموده رهبر معظم انقلاب مبنی بر اینکه «من به این نسل بیشتر باور دارم»، این نسل با وجود ناملایماتی که با آن مواجه می شود، یکی از محکم ترین و با اراده ترین نسل های انقلاب است و هر زمان که خواسته ایم در رویدادهای سیاسی و اجتماعی مشارکت کرده اند اما مشکل اینجاست که نتوانسته ایم از این ظرفیت برگرفته از اراده ملی و خدمت، بهره مند شویم.

در خاتمه باید تاکید کنیم که ما نیاز داریم که خودباوری و هویت بخشی را به نسل جوان که منجر به صلح درونی و در نهایت صلح اجتماعی می شود، نهادینه کنیم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.