ازدواج زیر آب / مراسم ازدواج عجیب زوج تایلندی + عکس
رکنا: این زوج تایلندی با برگزاری ازدواج زیر آب مراسمی به یاد ماندنی برای خود ایجاد کردند
به گزارش رکنا، مراسم ازدواج در هر گوشه ای از دنیا به یک شکل است اما در مجموع ساختار ثابتی دارد. اما برخی از مراسم های ازدواج عجیب و غریب هستند. امروز در پرشین وی می خواهیم مراسم ازدواج زیر آب یک زوج تایلندی را نشان دهیم که در نوع خود جالب است. با ما همراه باشید
ازدواج زیر آب زوج تایلندی
یک زوج تایلندی برای ازدواجشان جشنی زیر آب گرفتند.
بد نیست شیوههای عجیب و غریب ازدواج سلبریتیها را بدانید
مراسم ازدواج و خواستگاری در هر فرهنگی آداب خودش را دارد و در کشور ما نیز از شیوه و قاعدهای خاص تبعیت میکند.
گاهی اوقات شیوه خواستگاری شکل غیرمعمول به خود میگیرد و اگر این موضوع مربوط به چهرههای مشهور باشد بازتابهای زیادی پیدا میکند. در این مطلب به شیوههای عجیب خواستگاری و ازدواج در بین سلبریتیها خواهیم پرداخت.
مراسم ازدواج زیر آب!
داغترین سوژه مراسم عجیب ازدواج، مربوط به شیوا طاهری است. وی که با سریال گذر از رنجها شناخته شد چند روز قبل با انتشار ویدئویی در زیر آب خبر ازدواجش را رسانهای کرد.
خواستگاری ۵ صبح
فرهاد آئیش در برنامه دورهمی راجع به خواستگاریاش خاطره جالبی را تعریف کرد. این بازیگر گفت: من با مائده تئاتری را در آلمان اجرا کردیم من به این نتیجه رسیدم که ایشان یک آدم خاصی است. بعد از دو سال در عرض ۳ روز خوابش را دیدم، یادش افتادم، گفتم حتما این نشانهایست و او جفت من است. همان موقع ساعت ۵ صبح به او زنگ زدم و گفتم میخواهم با شما ازدواج کنم.
خواستگاری اینترنتی!
ماهچهره خلیلی که در انگلیس درس خوانده و خانوادهاش نیز ساکن لندن هستند درباره نحوه خواستگاریاش گفت: به دلیل اینکه مادر و پدرم در لندن هستند از طریق اینترنت خواستگاری کردند. خانواده داماد ایران بودند ما همه انگلیس بودیم، گل خریدیم، من چای آوردم، بعد از اینکه من بله را گفتم این طرف نقل پاشیدن در تلویزیون.
خواستگاری دانشجویی
داریوش ارجمند چند سال قبل در مصاحبهای با جام جم درباره ازدواجش گفته بود: سال اول که در دانشگاه مشهد قبول شدم در کلاس آقای دکتر علی شریعتی دخترخانمی را دیدم که در همان نگاه اول از او خوشم آمد. چهارسال در آن دانشگاه درس خواندیم و من همیشه به آن خانم علاقهمند بودم، بیآن که حرفی بین ما ردوبدل شود.
سال چهارم پس از اتمام امتحانات من در حیاط دانشگاه منتظر ایشان ایستادم تا از پلهها پایین بیاید، او آمد. با هم سلام و علیک کردیم و چندقدم بیرون از دانشگاه راه رفتیم. به من گفت: آقای ارجمند با من کجا میآیید؟ گفتم: میخواهم شما را به منزل برسانم. او متعجب گفت: صورت خوشی ندارد. بقیه ما را میبینند و من پاسخ دادم: هیچ اشکالی ندارد. هرکس ما را با هم دید شما اسمش را بگویید تا من برایش کارت دعوت عروسی بفرستم و اینگونه من از ایشان خواستگاری کردم.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر