راز مجسمه‌های بینی شکسته مصری فاش شد! + عکس

مصر باستان از محبوب‌ترین تمدن‌های تمام دوران است. سرزمین نیلی که به اذن خداوند برای هموار شدن راه حضرت موسی گشوده شد، خانه‌ی دوم حضرت یوسف، منزلگاه زلیخا، آسیه و اهرام ثلاثه و...

تاریخ آن نیز از محبوب‌ترین برهه‌ها برای تاریخدانان برجسته بوده و هست و خواهد بود، تاریخ فرعون‌ها و مومیایی‌ها و سازه‌های زیبا و دلنشینشان.

نمیتوان کسی را یافت که در طول زندگانی‌اش حداقل یکی از مجسمه‌های مصر باستان را حداقل از روی یک تصویر ندیده باشد، اما تنها درصدی از ما متوجه بینی شکسته‌ی این مجسمه‌ها شده‌ایم و شاید تصور کرده‌ایم که علت این شکستگی آسیب‌دیدگی این مجسمه‌ها باشد. اما در تصاویر دو بعدی با‌قی‌مانده از آن دوران نیز بینی شکسته‌ی سوژه‌ها قابل مشاهده است. علت چیست؟

شایان ذکر است که مصریان باستان قدرت‌هایی مهم به پیکره‌های انسان نسبت میدادند. آنان بر این باور بودند که خاصیت الهی میتواند در تصویر خدا سکنی گزیند و در مورد انسان‌های فناپذیر، بخشی از روح انسان از دست رفته در مجسمه‌ای که شبیه به او تراشیده شده به گونه‌ای به حیات خود ادامه میدهد. در نتیجه خرابکاری‌هایی، چون شکستن بینی مجسمه‌ها راهی برای غیرفعال‌سازی قدرت یک تصویر بوده است.

مقبره‌ها و معابد مصری جایگاه مجسمه‌ها و برجسته‌کاری‌هایی است که معنایی تشریفاتی و مذهبی دارند. مثلا در یک مقبره با آوردن هدایایی از جنس غذا به نوعی از این دنیا برای از دست‌رفته‌ی خود در آن دنیا غذا میفرستادند. در معابد نیز نماد‌های خدایان در حال دریافت پیشکش‌هایی از جانب پادشاهانند.

مذهب حکومتی در مصر نوعی مبادله بوده است که در آن پادشاهان زمینی نیاز‌های خدایان را فراهم می‌آوردند و در قبال آن خداوندگاران از مصر محافظت مینمودند. مجسمه‌ها و تصاویر محل ملاقات این دنیا و جهان ماوراءالطبیعه بوده‌اند و هنگام انجام این تشریفات گویی تجدید پیمان صورت میگرفته‌است. قابل درک است که هر گونه بت‌شکنی از دید مردم آن تمدن میتوانسته است این قدرت و این ارتباط را مخدوش کند. همه میدانیم که بخش آسیب‌دیده‌ی بدن قادر نخواهد بود تا وظیفه‌اش را انجام دهد. بدون بینی روح جای‌گرفته درون مجسمه قادر به تنفس نخواهد بود و خرابکار در واقع او را کشته است. نابودکردن گوش‌های یک خداوندگار وی را از شنیدن سخنان یک عابد محروم میسازد. در مجسمه‌های انسانی که در حال ارائه‌ی پیشکش به خدایان است اغلب دست چپ، دستی که معمولا در این پیکره‌ها ارائه‌کننده‌ی هدایاست، از جا کنده شده تا نتواند عمل خود را به سرانجام برساند) معمولا دست راست مجسمه‌هایی که هدایا را دریافت میکنند با تبر قطع شده‌است.

در دوران فرعونی مردم به توانایی‌های یک مجسمه باور کامل داشتند. دزد مقبره حتی اگر تنها به خاطر اشیای گرانقیمت به آنجا یورش برده باشد نگران این است که اگر مجسمه را صحیح و سالم به حال خود رها کند از او انتقام خواهد گرفت.مومیایی‌هایی که از ماقبل تاریخ به جای مانده و عمدا آسیب دیده‌اند خبر از یک باور اساسی فرهنگی میدهند، صدمه‌زدن به پیکره‌ی شخص به خود شخص و تصویر ذهنی باقی‌مانده از او آسیب میزند. همین‌گونه نیز میراث دو ملکه‌ی قدرتمند مصری که زمان حکمرانی آن‌ها تامین‌کننده‌ی تصور فرهنگی مصر باستان است به طور وسیعی از دامنه‌ی فرهنگ دیداری حذف شده است.حکومت ملکه هاتشپسات اعتبار حکومت جانشین تاتموث سوم را به مخاطره انداخته و تاتموث این مشکل را از طریق حذف تذکره‌های هنری و تصویری او حل نمود. آخناتون همسر ملکه نفرتیتی در زمان انقلاب مذهبی مصر در دوره‌ی آمارنا تغییری اساسی و نادر در هنر مصر به وجود می‌آورد، اما فرزند شورشی او توتانخامون پرستش خداوندگار آمون را بازیابی کرده و یادواره‌های آخناتون را به طور کامل و موثر نابود میکند و این نوع بت‌شکنی بسیاری از جزییات دوران ملکه نفرتیتی را در هاله‌ای از ابهام فرو برده است.مصریان باستان خود تمهیداتی برای محافظت از تمثیل‌های خود فراهم می‌آوردند. مجسمه‌ها درون حفره‌هایی در دیوار مقبره‌ها یا معابد قرار میگرفتند تا از هر سه طرف در امان باشند و گاهی نیز پشت دیوار پنهان میشدند و چشمانشان موازی با دو حفره قرار میگرفت تا بتواند کاهنی که پیشکشی همراه خود آورده ببیند. در واقع هر آنچه که میتوانسته‌اند انجام میدادند، اما با اینحال گویی کافی نبوده است.

کمی هم درباره‌ی خرابکار‌ها صحبت کنیم. شاید بهترین توصیفی که میتوان از دسته‌ی خرابکار‌ها کرد این باشد که آن‌ها خرابکار و بت‌شکن نبودند. آن‌ها به صورت تصادفی به کار‌های هنری یورش نمیبردند. دقت خرابکاری آن‌ها نشان میدهد که کارگرانی با مهارت بوده و دقیقا برای همین بت‌شکنی آموزش دیده و استخدام میشدند. در بیشتر خرابکاری‌های دوره‌ی فرعونی تنها نام تذکره مورد هدف قرار گرفته است و این یعنی شخص مهاجم سواد خواندن داشته است.

مفهوم این مجسمه‌ها طی گذر زمان و با تغییر آداب فرهنگی دچار دگرگونی شده است. در اوایل دوره‌ی ظهور مسیحیت در مصر خدایان ساکن در این مجسمه‌ها شیاطینی کافر شمرده میشدند و برای از بین بردن این کفر سنت هایی، چون ارائه‌ی پیشکش مورد انتقاد و حمله قرار گرفتند. پس از ظهور اسلام در قرن هفتم میلادی مصری‌ها دیگر ترسی از این اشیای سنتی باستانی نداشتند و آن‌ها را صرفا هنر تلقی میکردند.

در مصر باستان کلمه‌ای به معنای هنر وجود نداشته است و آن‌ها از این اشیا با عنوان تجهیزات یاد میکردند. ایده‌ی وجود قدرت در تصاویر و مکان‌ها مختص دنیای باستان نیست چرا که در دنیای کنونی نیز میراث فرهنگی و بنا‌های عمومی پرسش‌برانگیزی وجود دارند.

وجود تذکره در فضای عمومی یعنی مبارزه‌ی میان قدرت‌های مختلف و قصه‌ای که این قدرت‌ها از گذشته‌ی پیش آمده و آینده‌ای که باید پیش بیاید تعریف میکنند. امروزه شاهد از دور خارج شدن گروه‌های زیادی از افراد با قصه‌های متفاوت هستیم. شاید بهتر باشد از سرگذشت فرعون‌ها درس بگیریم. قصه‌ای که ما از افتخارات خود میسازیم تنها با اندکی بت‌شکنی بازنویسی خواهد شد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.