شهری در جنوب شرق ایران که مردمش برای پول گرفتن از گردشگران خجالت می‌کشند! +تصاویر

سیستان و بلوچستان استانی بکر و پرجاذبه محسوب می‌شود؛ استانی که تا همین چند صباح پیش نگاهی امنیتی در افکار عمومی بر آن حاکم بود؛ آن نگاه هر چند هنوز کاملاً پاک نشده ولی حالا بعد از معرفی جاذبه‌های منحصر به فرد و شگفت‌انگیز این استان و صدالبته ظرفیت‌های منحصر به فرد اقتصادی آن از بندر و دریا و شیلات تا مرز و معدن، بهتر شده است.

برای وصف فقط جاذبه‌های میراث فرهنگی سیستان و بلوچستان تنها به همین جمله اکتفا می‌کنیم؛ " سیستان و بلوچستان از لحاظ میراث فرهنگی از 100 کشور جهان غنی‌تر است" ؛ این سرتیتر گفته‌های اخیر فرهاد نظری مدیرکل دفتر ثبت آثار سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری است.

نگاه‌ها به پهناورترین، استراتژیک‌ترین و عین حال محروم‌ترین استان ایران کم کم دارد جایگاه واقعی خود را می‌گیرد؛ شاید به‌ خاطر فعالین فضای مجازی این استان که هم و غم خود را بر تغییر نگاه‌ها به سیستان و بلوچستان متمرکز کرده‌اند؛ نمونه‌اش "مسلم بارکزهی" فعال گردشگری، کسی که می‌خواهد نگاه‌ها به سیستان و بلوچستان را متفاوت کند؛ تورگردانان ملی، گردشگران، طبیعت‌گردان و کاوش‌گران به خوبی او را می‌شناسند؛ آوازه‌ای ملی به واسطه‌ شبکه‌های اجتماعی و معرفی جاذبه‌های بکر و منحصر به فرد سیستان و بلوچستان پیدا کرده و خود می‌گوید نه رشته‌اش گردشگری بوده و نه کارش، فقط می‌خواسته ادای دین کند و آن چیزی که در سیستان و بلوچستان هست را نشان دهد، نه آن چیزی که مردم فکر می‌کنند و درمورد آن توهم می‌ورزند.

مسلم می‌گوید: فیلم‌های جمشید هاشم‌پور موجی از وحشت را در میان مردم نسبت به سیستان و بلوچستان ایجاد کرد؛ همیشه به این فکر بودم چرا چیزی که اصلاً حقیقت ندارد باید مردم از آن بهراسند، چرا نگاه‌ها به سیستان و بلوچستان و مردم بلوچ نگاه‌های دیگری است.

30 ساله است؛ اهل شهرستان مرزی سرباز در جنوب سیستان و بلوچستان؛ مدرک کارشناسی مهندسی عمران دارد و در حال ادامه تحصیل برای ارشد عمران است، می‌گوید: پس از فارغ‌التحصیلی در مقطع لیسانس در شهرداری شهرستانمان مشغول به کار شدم؛ شهرداری راسک مرکز شهرستان مرزی سرباز.

به واسطه توامندیش‌ موفق شده از شورای شهر راسک رأی اعتماد بگیرد و مدتی سرپرست شهرداری شود؛ ورودش به گردشگری را این طور روایت می‌کند: همیشه می‌خواستم نگاه‌های امنیتی، قومیتی و در مجموع نگاه‌های بد به سیستان و بلوچستان را با یک کار بنیادین تغییر دهم ولی فرصت و مجال نمی‌شد. روزی در سال 95 از شهرداری در حال رفتن به خانه‌ام در سرباز بودم که در راه به یک رایگان‌سوار(Hitchhiking) برخوردم؛ اهل تهران بود، سوارش کردم و به خانه بردمش، خودش گفت تنها با 200 هزار تومان بیشتر ایران را از جمله اصفهان، شیراز، قشم، بندرعباس، کیش و چابهار و حالا سرباز و بعد زاهدان را سفر کرده؛ برایم جذابیت داشت، از مهمان‌نوازی من خیلی لذت برد و او شد واسطه من برای ورود به شبکه‌های مجازی و معرفی واقعی سیستان و بلوچستان.

مسلم ادامه می‌دهد: نام این فرد محسن تریپ بود زمانی که نامش را در شبکه‌های اجتماعی جستجو کردم، به صفحه‌اش برخوردم که بسیار خواهان داشت، هر پستش 3 تا 4 هزار لایک می‌خورد و من‌ هم فرصت را مغتنم شمرده تا به آرزویم برسم و تقابلی ایجاد کنم با فیلم‌های غیرواقعی هاشم‌پور، از او خواستم مرا به همکارانش معرفی کند و از آن‌ها بخواهد به سیستان و بلوچستان سفر کنند.

وی تصریح می‌کند: از چابهار در جنوب تا زابل در شمال دوستانم به کمکم آمدند تا پذیرای رایگان‌سوارهایی باشند که محسن می‌آوردشان و هر کدام با خاطره‌‌ای خوش از جذابیت‌های منحصر به فرد طبیعی و گردشگری سیستان و بلوچستان دوباره افراد دیگری را می‌آوردند. در تمام شهرستان‌های سیستان و بلوچستان دوستانم به‌ صورت رایگان از رایگان‌سوارهایی که دعوت می‌شدند پذیرایی می‌کردند و در عوض این افراد هم لینک ما و لینک من را در کل کشور پخش می‌کردند و به اشتراک می‌گذاشتند.

بارکزهی می‌گوید: صحفه‌ای در شبکه‌های اجتماعی ساختیم به نام سفر به سیستان و بلوچستان و از همه مهمانانمان خواستیم صفحه‌ را به دوستان گردشگر و یا رایگان‌سوارها نشان دهند و پخش کنند؛ نوروز 96 اوج کارهای ما و شهرت تمام ما بود؛ از قضا آن سال، سال مقصد گردشگری سیستان و بلوچستان توسط سازمان‌ گردشگری نام گرفته بود و نقطه عطفی برای تبلیغات برای سیستان و بلوچستان شد؛ مهمانان را در تمام ایران به صورت رایگان در همه شهرستان‌های سیستان و بلوچستان پذیرایی می‌کردیم و رایگان مناطق بکر گردشگری را به آن‌ها نشان می‌دادیم.

وی می‌افزاید: به واسطه آنکه مدتی سرپرست شهرداری بودم ارتباطات مختلفی در کل سیستان و بلوچستان داشتم؛ زمانی که ایده‌ام را به دوستانم گفتم که می‌خواهم نگاه‌ها به سیستان و بلوچستان را مثبت کنم، هر کس در هر جا خواه شهر باشد و خواه بخش و روستا هر چه داشت در اختیار می‌گذاشت، یکی ماشین، یکی خانه، یکی غذای محلی و ... البته ناگفته ‌نماند مهمان‌نوازی در خون بلوچ‌هاست و در مهمان‌نوازی سرآمدند.

این فعال گردشگری ادامه می‌دهد: با شورای شهر راسک اختلاف پیدا کردم و از سرپرست شهرداری استعفا دادم، دیگر وقتم کاملاً برای گردشگری و نشان دادن چهره‌‌ی مثبت از سیستان و بلوچستان آزاد بود، شعاری برای گروهمان تعریف کردیم "رفاه گردشگران، درآمدزایی برای بومیان" و همچنین خواستیم هر کس منطقه خودش را معرفی کند و با این دو شعار پیش رفتیم و ارتباطات ملی و بین‌المللی در شبکه‌های اجتماعی با گردشگران، کاوشگران و طبیعت دوستان گرفتیم و آن‌‌ها به سیستان و بلوچستان آمدند.

بومیان از اینکه بخواهند از گردشگران پول بگیرند ابا داشتند

بارکزهی می‌گوید: عقیده من و گروهمان این بود که تنها راه درآمدزایی برای بومیان سیستان و بلوچستان که در محرومیت‌های تاریخی و جدی به‌ سر می‌بردند، معرفی جاذبه‌های منحصر به فرد و جذب گردشگر است، همان رفاه گردشگران، درآمدزایی برای بومیان؛ هر چند در ابتدای امر از جیب خودمان گذاشتیم و گردشگر مهمان کردیم پس از آنکه به نسبت جا افتادیم تغییر مسیر دادیم و بومیان را به سمت درآمدزایی تشویق کردیم. خود من 30 تا 40 میلیون در ابتدای کار برای معرفی سیستان و بلوچستان و مهمان‌نوازی گذاشتم.

این فعال گردشگری ادامه می‌دهد: زمانی که ایده‌‍‌ام را برای درآمدزایی دوستانم در روستاها و یا شهرهای سیستان و بلوچستان گفتم آن‌ها مخالفت کردند و می‌گفتند عیب است که مهمان بیاید در خانه‌ات و از او پول بگیری،بومیان از اینکه بخواهند از گردشگران پول بگیرند ابا داشتند؛ من خودم برای اینکه این فرهنگ را جا بیندازم شروع کردم از گردشگرانی که در خانه من اقامت می‌کردند پول می‌گرفتم البته نه خیلی زیاد و نه خیلی کم، بعد کم کم مردم بومی را تشویق کردم که بوم‌گری راه بیندازند و برای اقامت پول بگیرند، البته گردشگران و مهمانانمان هم مشکلی نداشتند و هر روز بر تعدادشان افزوده می‌شد.

وی تصریح می‌کند: من خودم عاشق عکاسی از مناطق بکر و دیدنی بودم، هر جا می‌رفتم عکس می‌گرفتم و در صفحه‌ام می‌گذاشتم، مردم هم می‌دیدند و برای دیدن آنجا راغب می‌شدند؛ گروه ما با یک کار جدی در سال 96 شروع کرد تا مناطق بکر گردشگری خط ساحل مکران را به عنوان مناطق هدف گردشگری معرفی کند. موفق شدیم با کمک برخی دوستان رسانه‎ای دو روستای تنگ و درک در خط ساحل سیستان و بلوچستان که یکی‌ از منحصر به فردترین طبعیت‌های ایران و دنیا، آمیخته‌ای از دریا، بیابان، جنگ و کوه دارند را به عنوان روستای هدف گردشگری در سال 96 معرفی کنیم و بودجه‌های ملی برای توسعه زیرساخت‌های گردشگریشان تعریف شد.

مسلم می‌گوید: مردم بومی در درک و تنگ و خط ساحل مکران خانه‌هایشان را تبدیل به مراکز بوم‌گردی کردند و پذیرای گردشگران شدند، در خط ساحلی که تا قبل از 95 تنها یک واحد بوم‌گردی آن‌ هم به صورت کج دار و مریز فعالیت می‌کرد، حالا 10 تا 15 واحد بوم‌گردی فعالیت می‌کنند و برای بومیان درآمدزایی.

گردشگری چهره سیستان و بلوچستان را تغییر می‌دهد

می‌گوید: عقیده من به عنوان یک فعال اجتماعی و گردشگری این است که مردم بلوچ خودشان باید برای خودشان دست بالا بزنند و به فکر خودشان باشند، نباید به انتظار دولت بنشینیم تا برایمان زیرساخت فراهم کند و محرومیت‌زدایی کند؛ دولت نمی‌تواند اگر می‌توانسته تا حالا این کار را کرده بود. گردشگری می‌تواند چهره‌ سیستان و بلوچستان را تغییر دهد و برای مردم درآمدزایی کند و سیستان و بلوچستان را متحول کند.

وی خاطرنشان می‌کند: ما با تبلیغ مثبت از سیستان و بلوچستان می‌توانیم نگاه‌ها به آن را تغییر دهیم؛ الان ببینید از لوکیشن‌های هرمزگان و قشم و کیش برای ساخت‌ فیلم‌های سینمایی تلویزیونی استفاده می‌شود ولی با وجود آنکه طبیعت سیستان و بلوچستان بکرتر است ولی استفاده نشده؛ بعد از آنکه ما ورود جدی به تغییر چهره سیستان و بلوچستان پیدا کردیم، بخش خصوصی و فیلم‌های خصوصی به اینجا آمدند، 400 تا 500 مستند تلویزیونی در سال 96 از طبیعت منحصر به فرد فقط سواحل سیستان و بلوچستان کار شد، 3 فیلم فیلم‌برداری شد که همه لوکیشن‌های آن طبیعت منحصر به فرد سیستان و بلوچستان بودند.اکنون تمام سعی و تلاشمان را برای تغییر چهره از سیستان و بلوچستان به کار می‌گیریم.اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید

9004936_756

9004937_304

9004938_371

9004939_751