سفر به ایران سفر به دنیاست / صحبت های سحر دختری که جهان را دیده است+ عکس
رکنا: اینکه یک دختر جوان کولهبار سفر ببندد و به بکرترین نقاط ایران و جهان سفر کند شاید کمی رؤیایی باشد اما وقتی قرار باشد به یک جهانبینی کامل برسی باید جهان اطرافت را بهتر بشناسی.
این همان ایده و هدفی بود که سحر مؤیدزاده دختر 34 ساله ایرانی برای رسیدن به آن به کشورهای اروپایی و 25کشور دیگر جهان و البته نقطه به نقطه ایران سفر کرد. دختری که هنوز هم تشنه دیدن بکرترین نقاط طبیعت ایران و جهان است. میگوید این سفرها نگاه او را به زندگی تغییر داده. او فارغالتحصیل کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک سیالات است اما با وجود نداشتن شغل و درآمد ثابت دنیا را دیده و تجربههای زیادی کسب کرده است. سحر پیشنهادهای جالبی در زمینه سفر به نقاط دیدنی و بکر ایران برای جوانان دارد. برای خیلیها که سفر را در شمال تعریف کردهاند و بس.
چطور شد تصمیم گرفتی ایرانگردی و جهانگردی کنی؟
از کودکی علاقه زیادی به سفر و طبیعتگردی داشتم و اینکه چرا سراغ ایرانگردی و جهانگردی رفتم چون میخواستم اول جهان پیرامونم را بشناسم تا بتوانم به خودشناسی برسم و از این طریق خدا را بهتر بشناسم. 11 سال قبل، سفر را آغاز کردم؛ یعنی در 23 سالگی. خوشبختانه خانواده روشنفکری دارم و پدرم که اتفاقاً او هم علاقه زیادی به سفر دارد از تصمیم من حمایت کرد.
ابتدا با سفرهای یک روزه آغاز کردم و بعد یک هفته و یک ماه و به جایی رسید که نزدیک به 3 ماه روستا به روستای کشور برزیل را کوله گردی کردم. کوله پشتی من 10بعلاوه 45 لیتر است و همه زندگیام در آن قراردارد. در این کوله تشک خواب و زیرانداز و هر چیزی که برای سفر به آن نیاز دارم هست. دورههای بقا در طبیعت را هم گذراندهام و به جاهایی گام گذاشتهام که کسی نرفته و این یعنی شیرینترین تجربه زندگی.
چقدر ایران برای سفر و دیدن طبیعتش جذابیت دارد؟
ایرانگردی یعنی شناخت همه جهان. کشوری که در فاصله دو ساعت پرواز با هواپیما میتوان از سردترین نقطه بهجایی گرم و معتدل رفت. ایران کشور چهار فصل است و کمتر کشوری با این شرایط طبیعی در دنیا وجود دارد. ایران را شهر به شهر و منطقه به منطقه سفر کردهام و بسیاری از مناطق زیبا و طبیعت بکر و دست نخورده آن را از نزدیک دیدهام و زیبایی آن را با همه وجودم حس کردهام. در سفر اخیرم به بندر خمیر، بندر کنگ و بستک با طبیعت زیبا و فرهنگ جالب مردم این مناطق مواجه شدم. مردم این منطقه با همان لباسهای محلی رفت و آمد میکنند و فرهنگ فوقالعادهای دارند و بسیار میهماننواز هستند.
چقدر با سفرهای امروزی جوانان که مقصدشان شمال کشور است موافقی؟
متأسفانه خیلی از جوانان تصور میکنند سفر یعنی شمال و چند روزی استراحت و ریلکس شدن. من این را سفر نمیدانم. سفر یعنی برای کسب تجربه و دیدن نقاط بکر و تازه خسته شوی. سفرهای من همیشه با خستگی همراه است.
به طور مثال یک بار سه هفته سفر جنگلی داشتم و بعد از آن 4 روز کویر بودم. بلافاصله به قونیه رفتم و ساعت 2 نیمه شب به تهران برگشتم و ساعت 9 روز بعد به بندرعباس رفتم تا طبیعت بندر خمیر و بندر کنگ و نقاط دیگر منطقه را از نزدیک ببینم. سفر همین مسیری است که طی میکنیم و باید از زیباییهای آن لذت ببریم و سفر را نباید به مقصد و استراحت کردن منحصر کرد.
باید در چالش سفر قرار بگیرید تا درس سفر را بیاموزید. 11 سال سفر و ایرانگردی و جهانگردی شخصیت من را متحول کرده و انعطافپذیر شدهام. قبلاً اگر جای استراحتم عوض میشد خوابم نمیبرد اما حالا روی سنگ هم میخوابم.
هزینههای سفر را چطور تأمین میکنی؟
هزینههای سفر را از پسانداز و مدیریت مالی تأمین میکنم. سعی میکنم در سفر بیهوده خرج نکنم. بهطور مثال زمان خرید به این موضوع دقت میکنم که این وسیله چقدر میتواند مورد استفاده قرار بگیرد و تا چه میزان ضرورت دارد. خیلی از سفرهای من به کشورهای اروپایی و 25کشور دیگر دنیا و همچنین همه ایران بهصورت کولهگردی بوده و بعضی اوقات تجربیات سفرم را با برگزاری همایش در اختیار دیگران قرار دادهام. گاهی اوقات هم تورهای گروهی برگزار میکنم.
چه مناطقی را برای سفر به جوانان پیشنهاد میکنی؟
در این فصل سفر به جنوب کشور را پیشنهاد میدهم. متأسفانه برای بسیاری از مردم سفر به جنوب تنها به قشم و هرمز و کیش خلاصه میشود اما جنوب کشور طبیعت فوقالعادهای دارد. در همین منطقه با آب گرمی مواجه میشویم که از کوههای آتشفشانی سرازیر میشود و رودخانه بزرگی را تشکیل میدهد و داخل غار میرود. داخل این غار بسیار جذاب و فضای آن خیلی شبیه سونای بخار است و آنجا بناهای تاریخی 5 و 7 هزار ساله هم میبینیم. در فصل اردیبهشت سفر به غرب و شمالغرب ایران و طبیعت زیبا و بکر این مناطق بسیار لذتبخش است. در شرق ایران هم منطقه طبس خراسان جنوبی و کویر آن خیلی زیباست و کمتر کسی به آنجا رفته است. ایران جزو معدود کشورهایی است که میتوان سفر به جنگل و کویر را همزمان انجام داد.
هیجان انگیزترین سفرت کدام یکی بوده؟
دو سال قبل سفر ماجراجویانه و پرهیجانی به برزیل داشتم و چند روزی هم در بکرترین نقطه زمین، یعنی جنگلهای آمازون بودم. برزیل یک کشور خطرناک در امریکای جنوبی است و قاچاق Contraband اسلحه و آدمکشی در آن رواج دارد. خیلی از توریستها وقتی به این کشور سفر میکنند تنها به دیدن شهرهای سائو پائولو یا ریودوژانیرو یا شهرهای نزدیک به مرز آرژانتین و پاراگوئه میروند اما من روستا به روستای این کشور را تنها با یک کوله سفر کردم تا از نزدیک با مردم و فرهنگ آنها آشنا شوم.
با توجه به زمان محدود ویزایی که داشتم، سعی کردم تا به ناشناختهترین نقاط این کشور بروم. در اندونزی هم برخلاف بسیاری از توریستها که به جزیره بالی میروند به سوماترای غربی که یکی از جزایر بکر و طبیعی اندونزی است رفتم. بهداشت دراین جزیره خیلی ضعیف است و حتی صابون وجود ندارد اما در 27 روزی که آنجا بودم سعی کردم طبیعت زیبای آن را ببینم و تجربه کنم.
هیچ وقت در این سفرها به خطر و اینکه تو یک دختر هستی، فکر کردهای؟ چه خاطره فراموش نشدنی از ایرانگردی داری؟
هیچ وقت به این موضوع که من دختر هستم و ممکن است خطرات زیادی در کمینم باشد فکر نکردهام. معتقدم همه چیز به رفتار انسان بستگی دارد و اگر به گونهای رفتار کنی که اطرافیان در هر شهر و روستا متوجه شوند که هدف تو طبیعتگردی و آشنایی با فرهنگ آن منطقه است بدون هیچ گونه مزاحمتی به تو کمک هم میکنند و این چیزی است که من بارها تجربه کردهام.
خاطرهای که هیچ وقت فراموش نمیکنم مربوط به 11 سال قبل است. وقتی میخواستم همراه یک گروه برای غارنوردی به کوههای نمک بوشهر برویم. وقتی به نزدیکی غار رسیدیم با توجه به اینکه من بیتجربه بودم، اعضای گروه از من خواستند در ماشین منتظر بازگشت آنها بمانم اما قبول نکردم و گفتم میخواهم خودم این غار را تجربه کنم. بارها آنها را به دردسر انداختم و برای اینکه داخل آب شور غار نیفتم با پاهایشان برای من پل Bridge ساختند. خفاش تنها حیوانی است که از آن میترسم و آن هم به خاطر شکل و قیافهاش. در یکی از دیوارههای غار وقتی نور چراغ تابیده شد، تعداد زیادی خفاش به طرف من پرواز کردند و یکی از آنها هم توی آستین لباسم رفت. از ترس جیغ میکشیدم و خفاش هم که خیلی ترسیده بود نمیتوانست از آستینم خارج شود. البته تجربه خوبی بود و باعث شد استرسم تبدیل به شهامت و جسارت شود.
از نگاه یک دختر جهانگرد، چطور باید جوانی کرد؟
جوانی یعنی در لحظه زندگی کردن و همه این لحظات که میگذرند عمر ماست. باید از این فرصتها استفاده کنیم. این فرصتها باعث میشود درهای زیادی به روی ما باز شود. من دوست دارم همیشه در لحظه زندگی کنم و خودم را درگیر کارهای روزمره نکنم. اخبار 24 ساعت گذشته رکنا را از دست ندهید
یوسف حیدری
ارسال نظر