گفتگوی خواندنی با شیلا خداداد / دوست داشتن مهم ترین احساس من است + عکس

این روزهای شیلا خداداد چگونه می‌گذرد؟

این روزهایم با عشق و در کنار همسر و پسرم سامیار می‌گذرد.

چه چیزی در بازیگری برای‌تان جذابیت داشت؛ پول،شهرت یا محبوبیت؟

زمانی که وارد این حرفه شدم، واقعا سراپا عشق بودم و بازیگری را دوست داشتم. با علاقه پیگیرش بودم و بعد از آن احساس کردم محبوبیت بهتر از شهرت است، به همین دلیل وسواس‌گونه نقش‌هایم را انتخاب می‌کردم.

فضای این روزهای سینما Cinema را چطور می‌بینید؟

فکر می‌کنم کم‌کم باید هنرمندان جدیدتر به دنیای سینما و تلویزیون اضافه شوند و جای ما که قدیمی‌تر هستیم را بگیرند. من در سن 17سالگی زمانی که هنوز دیپلم نگرفته بودم بازیگر Actor شدم، الان که سنم بالاتر رفته، نهایتا بتوانم در قالب نقش‌های چند سال کمتر یا بیشتر از خودم جای بگیرم و این بازیگرهای جدید هستند که می‌توانند رنج‌های مختلف سنی در بازیگری را پر کنند.

اوقات فراغت‌تان را چطور می‌گذرانید؟

آن قدر مشغله هست که کمتر به اوقات فراغت می‌رسم. سعی می‌کنم زمان‌های خالی‌ام را در کنار خانواده‌ام سر کنم تا کمبودم برای همسر و پسرم احساس نشود. اهل سفر هستیم و معمولا اوقات فراغت را در سفر می‌گذرانیم.

وقت‌های دلگیری‌تان چه می‌کنید؟

معمولا کم دل‌گیر می‌شوم. ورزش Sport می‌کنم و معتقدم ورزش افسردگی و کسلی را از آدم دور می‌کند.

جز بازیگری، کار دیگری هم انجام دادید؟

بله، کتاب ترجمه کردم و تجربه خیلی خوبی بود. یک کتاب ده جلدی با عنوان «من و مهارت‌های زندگی» ترجمه کردم. کار ترجمه یک کتاب بیست جلدی نیز به پایان رسیده است.

دوست دارید چند تا بهار دیگر را ببینید؟

آرزو می‌کنم تا جایی که تندرست هستم و حالم خوب است زنده باشم و فصل زیبای بهار را ببینم.

تک کلمه‌ای

سامیار سرکارات: پررو و شیطون!

فرزین سرکارات: همیشه مشغول کار!

پزشک: اصلا درباره‌اش با من صحبت نکنید!

مهم‌ترین احساس: دوست داشتن.

ماه تولدتان: آبان.

موسیقی: حال مرا خوب می‌کند.

خواننده مورد علاقه: رضا یزدانی و مازیار فلاحی.

چیزی که برای‌تان خیلی اهمیت دارد: زندگی مشترک.

مادر: عشق.

شیلا خداداد: مامان سامیار!

کمی از پسرتان و حس شیرین مادری برای‌مان بگویید.

مادر بودن علاوه بر این‌که سخت است، شیرینی‌های زیادی هم دارد. مادر شدن حس عجیب و غریبی دارد. زندگی من و همسرم دکتر فرزین سرکارات بعد از به دنیا آمدن سامیار خیلی گرم‌تر شد و به خاطر داشتنش خدا را شاکریم. جالب است بدانید پسرم مرا تا سه سالگی مرا مامان صدا نمی‌زند و نامم را با فامیلم می‌گفت؛  شیلا خداداد!!!! برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.