گفتوگوی رکنا با ابراهیم پشتکوهی، نویسنده و کارگردان نمایش تنها سگِ اولی میداند که چرا پارس میکند مکبث
تئاتری که تلفیقی از فرهنگ جنوبی با یک نمایشنامه غربی است
رکنا: احمدرضا حجارزاده: این روزها نمایش «تنها سگ اولی میداند چرا پارس میکند مکبث» یا «مکبثِ زار» به نویسندگی و کارگردانی ابراهیم پشتکوهی،کارگردان مطرح هرمزگانی برای چهارمین بار در فرهنگسرای طوبی ـ بندرعباس ـ روی صحنه رفته و با استقبال گسترده تماشاگران روبهرو شده است. اجراهای این نمایش به تهیهکنندگی سیدمحمد بنیهاشمی تا سیزدهم مرداد ادامه دارد.
«مکبثِ زار» اقتباس تازهای از نمایشنامه «مکبث» شکسپیر است که با بهرهگیری از آیین زار هرمزگان تبدیل به اثری متفاوت شده است. محمد سایبانی، بهنام پانیزه، بهروز عباسی، حسین اصیلی، الهام اسکندری و سارا شاهی در این نمایش بازی میکنند و آهنگسازی آن را بهرنگ عباسپور و نوازندگیاش را عماد زارعی بر عهده داشتهاند. این نمایش تا کنون در جشنوارهها و فستیوالهای مختلف داخلی و خارجی افتخارات زیادی کسب کرده که میتوان اشاره کرد به اثر برگزیده بخش تجربههای نو جشنواره بینالمللی تئاتر فجر، نمایش برگزیده فستیوال شبهای مسکو و اجرای عموم در کشورهای آلمان، ارمنستان و آوینیون فرانسه. همچنین تاکنون اجراهای داخلی در شهرهای بندرعباس، تهران، یزد، آمل و شهرکرد داشته است. در گفتوگو با ابراهیم پشتکوهی از ضرورت اجرای دوباره این نمایش و کم و کیف شیوههای اجرایی آن حرف زدیم اما او در طول مصاحبه، بیش از هر چیز بر لزوم شکلگیری گروههای تئاتری در فضای تئاتر کشور تاکید داشت و وجودِ گروه را اساس تداوم فعالیتها و موفقیتهای هنری یک تیم نمایشی دانست. او که خود بیست سال است سرپرستی گروه تئاتر «تیتووَک» را بر عهده دارد، با اشاره به اهمیت به همکاری و همراهی گروه در تولید و اجرای نمایش، آن را ریشه و بنیان دستاوردهای بزرگ هنرمندان تئاتری میداند. به بهانه موفقیت این نمایش در اجراهای تازهاش،گفتوگویی با این کارگردان خلاق و نامدارِ جنوبی داشته اییم.
***
نمایش «مکبث زار» یا «تنها سگِ اولی میداند چرا پارس میکند مکبث» برای سومین یا چهارمین بار است که در بندرعباس روی صحنه میرود.گویا این نمایش موفقترین و پرتماشاگرترین اثر گروه تئاتر تیتووک است. ضرورت اجرای این نمایش را برای چندمین بار در چه میدانید؟
این نمایش در بندرعباس برای چهارمین بار اجرا میشود و پیش از این در تهران، یزد، شهرکرد، آلمان، ارمنستان، مسکو، فرانسه و آمل اجرا شده. در مورد موفقیت آن نمیتوانم با قطعیت بگویم موفقترین کار ما بوده اما به هر جشنوارهیی که رفته با استقبال تماشاگران و اقبال منتقدان و جوایزی روبهرو شده. شاید یکی از دلایل بارها اجرای این نمایش آن باشد که به لحاظ حجم و دکور، نمایش سبکی است و حمل و نقل آن برای گروه ما راحتتر است. این موضوع خیلی کمک کرده که نمایش همچنان سرِ پا باشد.
غیر از این ویژگی اجرایی که باعث میشود گروه شما با نمایش «مکبث زار» همیشه در حال کار و سفر باشد، به لحاظ متن و مضمون نمایشتان چقدر و از چه منظر ضرورت و اهمیت دارد که هر بار در هر کجا اجرا میشود، با استقبال گسترده روبهرو میشود؟
خب ما برای نمایشهای «مثل آب برای شکلات» یا «آخرین انار دنیا» هم درخواستهایی برای اجرای مجدد داشتیم، ولی جابهجایی آنها و سرِ پاکردن آن نمایشها کمی سنگین است. علاوه بر این، باید دید چه اتفاقی در نمایش «مکبث زار» افتاده که با استقبال مواجه شده. این نمایش با وجود تمام مکبثهایی که تا امروز اجرا شده و میشود، همچنان طراوت و تازگی و جذابیت دارد و تقاضا و استقبال برای اجرای آن زیاد است که یکی از دلایلش مساله تلفیق است. البته این را منِ کارگردان نمیگویم، بلکه منتقدان خارجی درباره این نمایش گفتند که «مکبث زار» یکی از خاصترین مکبثهایی است که دیدهاند، یعنی تلفیق مکبث و زار است. آیین زار با مکبث تلفیق شده و غیر از این در شکل اجرایی، من به فرمهای کاتاکالی،کپوکی،کمدیا دلآرته و غیره هم نظر داشتم که آنها هم در اجرا دیده میشوند. همه این موارد باعث جذابیت فراوانی برای مخاطبان شده است.
با توجه به اینکه آیین زار یک فرهنگ مربوط به ایران و خطه جنوب کشور است، وقتی آن را با یک نمایشنامه خارجی تلفیق میکنید،کدام ویژگیهای آیین زار برای طیفهای مختلف تماشاگرانی که نمایش را میبینند جذابیت دارد؟ یعنی غیر از تماشاگران بومی جنوب،که به هر حال با آیین زار آشنا هستند، وقتی یک تماشاگر آلمانی، ارمنی، یزدی یا تهرانی نمایش را میبیند، آنها هم معنا و مفهوم آیین زار را در نمایش درک میکنند. دلیل این اتفاق چیست؟
ببینید، در مورد آثار بزرگ جهانی میگویند «هیچ اثری بزرگ نیست، مگر اینکه ریشه در یک خاک داشته باشد» اما غیر از این باید به ترجمان زبان جهانی یا انسانی درآمده باشد. مساله ما در این نمایش زار نیست و در واقع مستندنگاری زار نیست، بلکه نشانههای تصویری این آیین و مراسم است که در قالب نمایش مکبث اتفاق میافتد، بنابراین برای همه قابلفهم است. شاید تماشاگران بعضی از اِلِمانها را هم به طور واضح متوجه نشوند، ولی کلیت قضیه و انتقال مفهوم در این فرم به راحتی برای آنها انجام شده و همه تماشاگران، حتا کسانی که زبان فارسی هم نمیدانند، به لحاظ تصویری این نمایش را درک و دریافت میکنند.
شما در نمایشهای دیگرتان مانند «وقتی برمیگردیم دو پای آویزان مانده است» و «مثل آب برای شکلات» از ستارهها و بازیگران مشهورسینما Cinema و تئاتر استفاده کردید، مثل خانم رویا نونهالی، الهام شعبانی، آقای پژمان جمشیدی، تینو صالحی و شهروز دلافکار. چرا در اجراهای جدید «مکبث زار» سراغ آنها نرفتید؟ اصولاً در اجرای هر اثر شما، بازیگران گروه تیتووک چقدر نسبت به بازیگران چهره و مهمان در اولویت هستند؟
به طور طبیعی اولویت با بازیگران گروه تئاتر تیتووک است، چون امسال بیستمین سالِ تولد این گروه است و آنها برای شکلگیری و دوام گروه زحمت کشیدند اما اگر نقشی ضروری باشد، حتماً سراغ بازیگران دیگر هم میرویم. مثلاً ما در گروهمان بازیگر Actor زن یا مردِ میانسال و پنجاهساله یا بالاتر نداریم، یا اگر کاراکتر خاصی باشد که احساس بکنیم غیر از بازیگران گروه، هنرمندان دیگری هستند که میتوانند آن نقشها را ایفا بکنند، قطعاً به سراغ آنها میرویم اما همانطور که اشاره کردید، اولویت ما بچههای گروه خودمان هستند، چون یک ویژگی مهم تئاتر ما که حتا بازیگران شناختهشده این موضوع را به میگفتند، اینست که ما با گروه پیش میرویم و کار میکنیم. در گروه شما وقت بسیاری دارید که با هم باشید. در گروه وقت زیادی دارید که با هم تمرین بکنید. امروزه در تهران شما گروه به معنای واقعی تئاتری نمیبینید. تعدادی آدم دورِ هم جمع میشوند، یک تئاتری کار میکنند و بعد پراکنده میشوند و میروند سراغِ یک کار دیگر، ولی گروه بنیان تئاتر در جهان است. تئاتر این روزهای ما به سمت اقتصاد حرکت کرده و حضور چهرهها و ستارهها به تئاتر باب شده اما دارد مهمترین رکن خود را از دست میدهد و آن داشتنِ گروه ثابت است. بنابراین من ترجیح میدهم برخلاف جریان آب شنا بکنم و همچنان گروه خودم را داشته باشم، زیرا آنها هستند که با روزی ده ساعت تمرین همچنان در کنار من میمانند و بهتر است میوه تلاش و زحمت خودشان را بچینند. در غیر این صورت، اگر فضایی بود از بازیگران دیگری هم که توانمندیهایی دارند، استفاده خواهیم کرد.
در اجراهای جدید نمایش «مکبث زار» که هماکنون در بندرعباس روی صحنه است، متن و شیوه اجرای کار نسبت به نخستین اجرای این نمایش و اجراهای بعدی چقدر تغییر کرده؟ آیا هر بار که این نمایش اجرا میشود، شما در آن دراماتورژی یا تکنیک و فرم تازهیی اتخاذ میکنید یا یک شکل ثابت از اجرا همیشه تکرار میشود؟
فکر میکنم اگر اجراهای متعدد این نمایش شکل ثابتی داشت، برای خود ما هم خستهکننده میشد اما این به آن معنا نیست که ما تمام آنچه را داریم،کُنفیکون بکنیم و دوباره از صفر شروع بکنیم. من و گروهم به سراغ این اثر میرویم و در حین تمرین، از ایدههای تازهیی که به ذهنمان میرسد، استقبال میکنیم. حتا همین امشب که شب پنجم اجرای ماست، یک صحنه جدید به نمایش اضافه کردم! یعنی یک صحنه را با بازیگران تمرین و اضافه کردم. هر روز من کنار تماشاگران مینشینم، اجرا را میبینم و اگر ایدهیی به نظرم برسد، یادداشت میکنم. بنابراین اینطور نیست که از اول با همان ذهنیت پیش برویم اما هرگز از کشف لحظهها و اتفاقهای تازه پرهیز نمیکنیم. پس این نمایش برای خود ما هم همیشه طراوت و تازگی دارد و هرچه جلوتر میرویم، مثل جاده یک راهِ نرفته است و به کشفهای تازهتری در آن دست پیدا میکنیم.
گویا قرار است این نمایش به زودی در تهران هم اجرا بشود. درست است؟
بله، این نمایش به زودی در تهران هم اجرا خواهد شد. در حال حاضر، ما مشغول رایزنی با یکی دو سالن هستیم که اگر با آنها به توافق برسیم، این نمایش را در تهران هم اجرا میکنیم.
حرف ناگفتهیی اگر مانده، بفرمایید.
خیلی از شما سپاسگزارم. نکتهیی که باید دوباره بر آن تاکید بکنم، اهمیت گروه در تئاتر ایران است. الان ببینید چند گروه به معنای واقعی در تئاتر ایران وجود دارد؟ باید نگاه مرکز هنرهای نمایشی، نگاه خانه تئاتر و نگاه هنرمندان به این مقوله پررنگتر بشود. موفقیت تئاتر در بطن آن، نه موفقیت ظاهری از منظر کسب درآمد، مدیون وجود همین گروههاست. امروز وقتی برگردیم به تاریخ تئاتر نگاه بکنیم، مثلاً کارگاه نمایش را به خاطر میآوریم یا گروه تئاتر پیاده به ذهنمان میآید و ایدهها و اندیشههایی که داشتند.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر