بازار انتقادها از داوری های جشنواره هنوز هم داغ است
رکنا: چند جوانی که در قاب تصویر «ماجرای نیمروز» در قالب یک گروه اطلاعاتی ظاهر می شوند، روایت اصلی داستان این فیلم سینمایی را بر عهده دارند که یکی از آنها مهرداد صدیقیان است.
یکی از جوانان دو آتشه ای که در «ماجرای نیمروز» برای مبارزه با جنایات و ترورهای منافقین وارد عمل شده، حامد است. مهرداد صدیقیان که نقش حامد را در ماجرای نیمروز بازی کرده است در گپ و گفتی صمیمی با ما، صفر تا صد این نقش را از زمان پیشنهاد بازی تا لحظه کاندیدا شدن برای دریافت سیمرغ بهترین بازیگر Actor مرد تشریح کرده است.
از طرف آقای مهدویان با من برای این کار تماس گرفتند. همچنین سجاد پهلوان زاده که تدوین گر این کار است هم با من تماس گرفت و گفت علاقه مندم در دفتر کارمان قرار ملاقاتی بگذاریم تا برای ایفای نقش در ماجرای نیمروز صحبت کنیم. من هم کار قبلی آقای مهدویان را دیده بودم و بسیار دوست داشتم، بنابراین با اشتیاق به دفتر رفتم و صحبت های اولیه انجام شد. پس از آن فیلمنامه را خواندم و نظرم را اعلام کردم. یعنی مراحل حرفه ای کار به صورت طبیعی طی شد و پس از آن قرارداد بستیم و وارد بحث تمرین و دورخوانی شدیم.
من فیلم سیانور را ندیده بودم و پیگیر و علاقه مند بودم که این فیلم را ببینم. زمانی که فیلمنامه ماجرای نیمروز هم به من داده شد احساس کردم که این فیلم هم احتمالا موضوع نویی است که کمتر به آن پرداخته شده است، بنابراین برای بنده جالب و جذاب بود که تا آخر آن را بخوانم. همچنین خودم اطلاعات زیادی درباره آن دوره تاریخی ایران نداشتم و احساس می کردم که سوژه ماجرای نیمروز موضوعی است که می تواند برای مخاطب جذاب باشد چرا که مربوط به دورهای از تاریخ کشور است که نه خیلی دور و نه خیلی نزدیک است و از طرفی بسیار ملتهب و پرهیجان است، پس مخاطب آن را می پسندد.
زمانی که برای فیلمبرداری تمرین می کردیم هم یکسری برنامه ها مانند تمرینات رزمی و آمادگی صحنه های اکشن را انجام می دادیم. در این مدت که مقدمات کار فراهم شد و تمرینات گوناگون را انجام می دادیم، برنامه های جانبی هم انجام گرفت. یعنی در طول تمرینات فیلم های مستند آن دوره را می دیدیم و تحقیقات و پژوهش هایی که درباره آن زمان و فعالیت های گروه های انقلابی انجام گرفته بود را در اختیار ما قرار دادند تا با فضای سال ۶۰ و برنامه های منافقین و گروه های انقلابی مقابل آنها آشنا شویم.
تنها شخصیتی که در فیلمنامه ماجرای نیمروز ما به ازای واقعی نداشت من بودم. این در حالی است که باقی شخصیت ها همگی ما به ازای بیرونی داشتند. مثلا شخصیتی که جواد عزتی یا احمد مهران فر بازی کرد، همگی شخصیت های واقعی بودند. یعنی شخصی وجود داشت که در سال ۶۰ چنین فعالیت هایی را انجام داده است و تنها اسامی به دلیل برخی ملاحظات تغییر کرده است اما شخصیتی که من بازی کردم به طور کامل ساختگی بود و به نوعی تخیل نویسنده بوده است. این موضوع کار من را سخت تر می کرد اما به هر حال برای من یک تجربه جذاب و شیرین شد.
من احتمال می دادم که نامزد بهترین بازیگر شوم و این زمینه را از قبل به دلیل اظهارنظرهای برخی دوستان داشتم. زمانی که در حال انجام ضبط بودیم افرادی که سر صحنه حضور داشتند یا نویسنده فیلمنامه ماجرای نیمروز یعنی ابراهیم امینی که بازیگردان کار هم بود این آمادگی را به من داد. درباره این قضیه به من آمادگی ذهنی داد و عنوان کرد احتمال این که من نامزد بهترین بازیگر شوم زیاد است، بنابراین من هم این ذهنیت را درباره جشنواره فیلم فجر داشتم و به همین دلیل زمان اعلام اسامی نامزدها خیلی شگفت زده نشدم. به هر حال این قضیه برای من وجه مثبتی بود که داوران روی کار من نظر داده بودند و از این جهت برای من جذاب بود.
به هر حال از بین پنج داور حاضر هر کدام یک سلیقه داشتند و ممکن است سلیقه آنها با من نوعی مغایر باشد. به هر حال نمی توان به صراحت و با اطمینان گفت که در این باره کدام درست است و کدام غلط. به هر حال یکسری از فیلم ها را داوران پسندیدند یا یکسری از بازی ها را بهتر تشخیص دادند و برای دریافت جایزه انتخاب کردند. به نظر من در کل ایرادی به این قضیه وارد نیست.
زمانی که یک جشنواره پنج داور دارد، باید چنین اختلاف سلیقه هایی را هم قبول کرد. برخی جشنواره ها برگزار می شود که یک آکادمی با ۶ هزار عضو دارد که ارزیابی ها کاملا با ما متفاوت است. زمانی که ما پنج داور برای قضاوت Judgment داریم باید این احتمال را هم در نظر بگیریم که ممکن است سلیقه آنها چندان با انتخاب من یکی نباشد.برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.
ارسال نظر