حسن روحانی پاسخ نامه اصغر فرهادی را داد +فیلم
حجم ویدیو: 11.99M | مدت زمان ویدیو: 00:02:35

رئیس جمهوری صبح امروز در نشست تخصصی جامعه نظارت و بازرسی دولت در برنامه زنده تلویزیونی پاسخ فرهادی را داد.

رئیس جمهور با اشاره به موضوع گورخواب ها و نامه ای که اصغر فرهادی در این زمینه به او نوشته بود تاکید کرد:چه کسی می تواند در جامعه بزرگی مثل ایران ببیند عده ای از هم نوعانش که آسیب اجتماعی دیدند شب بخاطر بی پناهی به قبر پناه ببرند.

حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی صبح امروز (چهارشنبه) در نشست تخصصی جامعه نظارت و بازرسی دولت در محل سالن اجلاس سران اظهار کرد:من دیروز از یکی از هنرمندان نامه ای را خواندم که بسیار دردناک بود. شنیده بودیم بعضی ها از فقر کارتن خواب می شوند یا زیر پل ها می خوابند اما قبر خواب را کمترشنیده بودیم. این هنرمند در نامه نوشته بود وقتی این موضوع را دیدیم بغض در گلویم و شرمساری در سیمایم ایجاد شد.

وی ادامه داد:چه کسی می تواند در جامعه بزرگی مثل ایران به این عظمت، دین فرهنگ و با عشق به خاندان رسالت ببیند عده ای از هم نوعانش آسیب اجتماعی دیدند و به خاطر بی پناهی به قبر پناه برده اند. قبلا زنده به گور می گفتند، اما الان طرف برای اینکه سرما را تحمل کند خودش را در گور می کند.

رئیس جمهور با تاکید بر اینکه این مساله برای دولت و مردم قابل تحمل نیست، بیان کرد:برای حل چنین موضوعاتی همه باید یکپارچه شویم و از مسائل جناحی و اختلافات دست برداریم و مشکلات اساسی کشور را مدنظر قرار دهیم. برای حل مشکلات همه باید دست به دست هم بدهیم. دولت و ملت و همه مسئول هستیم و در برابر فساد همه ما مسئولیم. بزرگترین قدرت برای مقابله با فساد نظارت عمومی است.

 رئیس جمهور با بیان اینکه برای رسیدن به رستگاری همه باید به صحنه بیاییم یادآور شد:باید مردم را به خیر و نیکی دعوت کنیم و جلوی منکر و فساد بایستیم. یکی از وظایف مهم احزاب، گروه ها، ثمن ها، تشکل ها، روزنامه ها، مجلات، سایت ها و رسانه ها مقابله با فساد باید باشد. اگر همه به صحنه بیاییم و بازرسی و نظارت عمومی را که اسلام تحت دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منکر مقرر کرده، به خوبی استفاده کنیم می بینیم قدرت مردم بالاتر از دادگاه ها، بازرسی ها، دیوان ها و ارزیابی هاست.

وی با اشاره به ارائه منشور حقوق شهروندی در 29 آذر عنوان کرد: می خو اهم این تاریخ 29 آذر در ذهن ما بماند. من در این روز منشور حقوق شهروندی را به ملت بزرگ ایران عرضه کردم و یک هدف این بود که ملت ما در زمینه حقوق شهروندی مطالبه گر باشد و از دولت، قوه قضائیه، قوه مقننه و نیروهای امنیتی بخواهد و مطالبه کند. حق مدار بودن، حق خواه بودن و حق جو بودن یکی از وظایف ماست.

روحانی اضافه کرد:بعضی ها می گویند حقوق شهروندی خوب است اما چرا دیر منتشر کردید؟ ما حقوق شهروندی را از روز اول منتشر کردیم و در سایت گذاشتیم و در مصاحبه زنده از مردم خواستیم که به سایت مراجعه کنند. که در همان روزهای اول یک میلیون بازدید داشت. در طول این سه سال هم حقوق شهروندی را عرضه کردیم و حقوقدانان نظر دادند و در این 29 آذر نسخه نهایی در اختیار مردم قرار داده شد.

وی افزود:اگر مردم در مبارزه با فساد جدی باشند، آن وقت سازمان های نظارت و بازرسی حرفه ای ما در سه قوه با امیدو قدرت بیشتری این مسیر را ادامه می دهند. همه ارکان باید کنار هم قرار بگیریم و با فساد و انحراف مبارزه کنیم و معیار برای ما اسلام و قانون اساسی جمهوری اسلامی باشد.

 

متن نامه وی بدین شرح است:

«سلام

امروز گزارش تکان‌دهنده زندگی مردان، زنان و کودکانی را که در گورهای یکی از قبرستان‌های اطراف تهران شب‌های سرد را به صبح می‌رسانند خواندم و اکنون سراسر وجودم شرم است و بغض. به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنانکه در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند را سهیم این شرمساری کنم.

می‌دانم که عده‌ای سیاست‌باز اینگونه گزارش‌ها و خبرها را دستاویزی خواهند کرد برای گرم کردن تنور بازی‌های فرساینده سیاسی و انتخاباتی اما افسوس که گرمای این تنور، تن رنجور کودکان، زنان و مردانی را که شب‌ها در گوشه قبرها، لابه‌لای درختان پارک‌ها و زیر پل‌ها به خواب می‌روند گرم نخواهد کرد.

در این گزارش نام یکی از کسانی که شب های سرد استخوان‌سوز را در گوشه گوری نشسته به صبح می‌رساند و به تعبیر تلخ گزارشگر مرگ را زندگی می‌کند، «آرمان» است. این نام مرا رها نمی‌کند. «آرمان» گم شده‌ای که در گور پیدایش کرده‌اند.

در تاریخ خوانده‌ایم که گاهی حاکمان با لباس مبدل به میان مردمان می‌رفته‌اند تا به دور از محافظان و ملازمان و متملقان گوشه‌ای از درد و رنج مردم را بی‌واسطه درک کنند. پیشنهاد می‌دهم لااقل برای تنوع در نگارش تاریخ امروز که آیندگان بهت‌زده خواهند خواند، گاهی صاحب منصبان بی‌همراه و ناشناس به میان مردم بروند. به روستاها و شهرهای دور افتاده. اگر ناشدنی‌ست به همین حوالی، محله‌های حاشیه تهران تا ببینند صورت‌های سرخ از سیلی آبرومندان بی‌بضاعتی که بیش از هر صاحب قدرتی جان و جوانی‌شان را برای این سرزمین قربانی داده‌اند. اگر باز ناشدنی‌ست یک روز به اورژانس شهر سری بزنند و مخفیانه سوار بر آمبولانسی شوند که قرار است بیماری بی‌رمق را به بیمارستانی برساند و از نزدیک شاهد باشند چگونه در مسیر، به جای راه باز کردن برای نجات جان یک بیمار، مسابقه‌ای تلخ بین دیگران است برای پیشی گرفتن از هم که پشت آمبولانس حامل یک هموطن رو به مرگ جای بگیرند و از این موقعیت برای زودتر رسیدن به مقصد نهایت استفاده را ببرند.

این مثالی ساده، تلخ و تکراری‌ست اما خلاصه‌ای‌ست از وضعیت امروز ما. چه کسی پاسخگوی این بی‌رحمی پنهان است؟ ما چرا و کی چنین شدیم؟ ما مردمانی که دیگر دوست داشتن هم‌وطن را از یاد برده‌ایم، ما که خشونت‌های پنهان و ریز در رفتار و گفتار روزمره‌مان ابزاری شده است برای بیرون کشیدن گلیم فردی‌مان از اجتماع. ما که دروغ را به عنوان مهارتی برای زیستن دوگانه در بیرون و درون خانه می‌آموزیم و به کودکانمان می‌آموزانیم.

ما که تنها نظاره‌گر و شنونده فراموشکار رنج‌هائیم. چه کسی امروز از آن پدری که خود را از پل Bridge عابر پیاده خیابان میرداماد به دار کشید و در یادداشتی که از جیب خالی‌اش پیدا شد نوشت «هزینه درمان بیماری چشم‌هایم را نداشتم» سخنی می گوید؟ آن اندک کسانی نیز که دلسوزانه می‌گویند با انگ سیاه‌نمایی مورد هجمه‌اند. انگ سیاه‌نمایی فراری‌ست رو به جلو از سوی مسئولان برای عدم پذیرش مسئولیت سیاهی‌ها.»برای ورود به کانال تلگرام ما کلیک کنید.