گره کور در قتل فجیع 2 جوان در کانکس سوخته شهرری / دست و پاهای جنازه های سوخته قطع شده بود!

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده  فجیع، از دو سال قبل به دنبال آتش سوزی در کانکسی در شهرری آغاز شد. وقتی مأموران آتش‌نشانی به مهار شعله ها پرداختند جسد سوخته دو مرد ناشناس را پیدا کردند. دو جسد که مشخص بود دست و پای آنها قطع شده است  با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و پلیس برای رازگشایی جنایت فجیع  به تکاپو افتاد .

شواهد نشان می‌داد این دو مرد به احتمال زیاد در محل دیگری کشته شده ،دست و پای آنها قطع شده و سپس جسد آنها  در کانکس به آتش کشیده شده‌است.

شدت سوختگی به حدی بود که جسدها قابل شناسایی نبود و پزشکی قانونی نتوانست علت تامه مرگ را مشخص کند.

شناسایی خانواده های 2 جسد ناشناس در شهرری

تلاش  پلیس برای افشای هویت دو قربانی  آغاز شد و خانواده های دو قربانی جوان شناسایی شدند. شواهد نشان می‌داد دو قربانی جوان که اکبر و میثم نام داشتند کارگر بودند.

در ادامه تحقیقات پدر یکی قربانیان گفت: پسرم میثم از مدتی قبل با یکی از دوستانش به نام مهدی اختلاف حساب داشتم. گمان می کنم مهدی در قتل دست داشته باشد.

با اظهارات این مرد سالخورده مهدی 26ساله بازداشت شد اما جرمش را انکار کرد. در ادامه تحقیقات دو متهم دیگر به نام های مرتضی و ابراهیم نیز به عنوان مظنون بازداشت شدند و در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستادند.

نخستین دادگاه

آنها در نخستین جلسه دادگاه خودشان را بی گناه خواند و قرار شد شاهدانی را برای اثبات بی گناهی شان به دادگاه معرفی کنند.

به این ترتیب سه متهم بار دیگر در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.

در ابتدای جلسه اولیای دم دو قربانی درخواست قصاص را مطرح کردند و خواستند تا راز قتل برملا شود .

پدر میثم در حالی که اشک می ریخت گفت: پسرم از قبل  با مهدی اختلاف داشتم و من به او مشکوک هستم.

وقتی قاضی پرسید در این ماجرا شک ندارید ؟ پاسخ داد: نه. من مطمئن نیستم مهدی پسرم را اینطور فجیع کشته باشد.من می خواهم تا قاتل واقعی پسرم شناسایی و سپس قصاص شود.

  سپس متهمان به دفاع پرداختند.

مهدی گفت: من دوسال قبل از کشته شدن میثم تعدای در و پنجره از او خریدم و سر همین موضوع با هم اختلاف حساب داشتیم. اما اختلاف حسابمان حل شد و من مشکلی با او نداشتم. تا اینکه شنیدم او کشته شده است.من بی دلیل بازداشت شده ام و بی گناه هستم.

سپس مرتضی به دفاع پرداخت.وی گفت من آن شب اتفاقی به حوالی کانکسی که  به آتش کشیده شده بود رفتم و سر و صدایی عجیبی  از داخل آن شنیدم .دقایقی بعد ماموران آتش نشانی و پلیس سر رسیدند و بقایای دو جسد را بیرون آوردند. جسدها دست و پا نداشتند و به حدی سوخته بودند که قابل شناسایی نبودند. من حتی فکر کردم آنها لاشه حیوانات است که در آتش سوزی سوخته است. اصلا باور نمی کردم جسد انسان باشد.

وی ادامه داد: آن شب چون وسیله ای برای بازگشت به خانه نداشتم با پسرخاله ام تماس گرفتم اما پاسخ نداد. به او پیامک ارسال کردم و از او خواستم فورا دنبالم بیاید. چون پسرخاله ام پاسخم را نداد این بار به دخترخاله ام پیامک ارسال کردم و از او خواستم تا برادرش را فورا دنبالم بفرستد. اما همین موضوع  و آنتن دهی گوشی موبایلم در نزدیکی محل جنایت باعث شد اشتباهی بازداشت شوم.من قبلا قربانی ها ندیده و آنها را  نمی شناختم و هیچ خصومتی با آنها نداشتم .

ابراهیم  نیز گفت: چون هنگام آتش سوزی من در آن حوالی حضور داشتم پلیس بی دلیل مرا بازداشت کرد.من بی گناه هستم و دستی در این ماجرا ندارم.

سپس شاهدانی که در محل کانکس شعله ور حضور داشتند  روبه روی قضات ایستادند وگفتند 3 متهم را ندیده اند که از کانکس خارج شوند.

برگزاری مراسم قسامه

به این ترتیب قضات دادگاه پرونده را لوث تشخیص داده و حکم به برگزاری مراسم قسامه صادر کردند. ولی چون اولیای دم دو قربانی اعلام کردند نمی توانند 50 نفر از بستگان نسبی خود را برای ادای سوگند به دادگاه معرفی کنند آنها قسم را به متهمان واگذار کردند. به این ترتیب سه متهم قسم به بی گناهی خوردند و حکم تبرئه آنها صادر شد.

شکسته شدن حکم تبرئه

اما این حکم در دیوان عالی کشور تایید نشد و قضات دیوان عالی کشور از نحوه برگزاری مراسم قسامه ایراد گرفتند.

با شکسته شدن حکم تبرئه سه متهم در دیوان عالی کشور،پرونده  بار دیگر در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران تحت رسیدگی قرار گرفت.

دومین دادگاه

در ابتدای جلسه اولیای دم بر گناهکاری سه متهم اصرار کردند و خواستار صدور حکم قصاص شدند.اما متهمان همچنان خود را بی گناه خواند.

به این ترتیب پرونده برای از سر گیری تحقیقات و بررسی و استعلام تماس های ورودی و خروجی گوشی موبایل 3 متهم به دادسرا برگردانده شد تا راز جنایت فجیع افشا شود.