قتل دختر جوان در ورامین / 2 پسر عمو وقتی زیبا خانه تنها بود به او حمله کردند + عکس

به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده از سال ۸۸ به دنبال قتل دختر جوانی به نام زیبا در خانه وی در ورامین آغاز شد.

مادر زیبا که هراسان بود با پلیس تماس گرفت و گفت در غیابش دخترش با ضربه های چاقو از پا درآمده است.

 پلیس به خانه مورد نظر رفت  و جسد  دختر جوان با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد.

 مادر زیبا در تحقیقات پلیسی گفت: من و شوهرم  هر دو افغان هستیم. ما سالها قبل که به تازگی با هم ازدواج کرده بودیم برای زندگی به ایران آمدیم و زیبا در ایران متولد شد. ما زندگی آرامی داشتیم و با هیچ کسی  خصومت نداشتیم.  آن  روز زیبا  در خانه تنها بود که  برای خرید از خانه بیرون رفته بودم. اما وقتی برگشتم  کسی در را باز نکرد .من که نگران شده بودم از همسایه ها کمک خواستم و  از پنجره همسایه وارد خانه مان شدم م.من ناباورانه با جسد  خونین دخترم روبه رو شدم که با چاقو کشته شده بود.من نمی دانم چه کسی دخترم را کشته است .

نخستین سرنخ

 پلیس در نخستین گام  از تحقیقات به  بررسی دوربین های مداربسته خیابان پرداخت و دریافت در  غیاب مادر زیبا دو مرد جوان سراسیمه از خانه خارج شده اند. ماموران به چهره نگاری رایانه‌ای پرداختند و فهمیدند دو متهم  فراری پسر عمو های زیبا بوده اند .

تحقیقات بعدی نشان می داد دو پسر عموی زیبا به نام های نعیم و علیم  بلافاصله پس از جنایت ایران را ترک کرده و به افغانستان گریخته  اند.

۱۰سال فرار

در حالی که ۱۰ سال از این جنایت گذشته بود ماموران دریافتندنعیم  بار دیگر به ایران بازگشته است. به این ترتیب وی  را ردیابی و بازداشت کردند.

نعیم به جنایت با همدستی پسرعمویش اعتراف کرد.  وی گفت: من  وپسر عمویم به خاطر غیرت دختر عمویمان را  کشتیم و به افغانستان گریختیم. اما آنجا طبق قانون افغانستان محاکمه و به زندان محکوم شدیم. من پس از دوران محکومیت برای ادامه کار به ایران  آمده بودم اما هرگز فکر نمی‌کردم بار دیگر بازداشت شوم.

وی روانه زندان شد تا طبق قانون مجازات اسلامی ایران محاکمه شود . متهم  در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.  در ابتدای جلسه پدر و مادر قربانی درخواست قصاص را مطرح کردند.

 سپس  نعیم در جایگاه متهم ایستاد و گفت : عمو و زن عمویم سال ها قبل به ایران آمده بودند و زیبا در ایران متولد شده بود. وقتی من و پسر عموی دیگرم علیم بزرگ شدیم تصمیم گرفتیم ما هم برای کار به ایران بیایم. به همین خاطر خانه ای در نزدیکی خانه عمویم اجاره کردیم .ما زیبا را مانند خواهرمان دوست و  برای او غیرت داشتیم .پسرعمویم چند بار به من گفته بود زیبا را با سر و وضع  نامناسب  در خیابان دیده است. به همین خاطر از من خواست تا به او تذکر بدهم. من سراغ او رفتم و  گفتم ما در این کشور غریب هستیم .بهتر است که حجابش را رعایت کند و با سر و وضعی مناسب در جامعه حاضر شود.  زیبا سکوت کرد به خانه شان رفت .

وی ادامه داد: چند روز بعد من در محل کار بودم که علیم  بار دیگر سراغ من آمد و گفت زیبا با رفتارهایش آبروی ما را برده است. او می گفت بهتر است سراغش برویم و او را گوشمالی دهیم . علیم با حرف هایش مرا وسوسه کرد .به همین خاطر ما  مقابل خانه عمویم رفتیم .زیبا در خانه تنها بود که وارد شدیم .ما به او گفتیم بهتر است روی رفتارش تجدید نظر کند و با سر و وضعی بهتردر جامعه حاضر شود. اما او شروع به داد و فریاد کرد.او میخواست ما را از خانه بیرون کند که من دست هایش را گرفتم و علیم  چند ضربه چاقو به او زد. سپس ما بلافاصله فرار کردیم .ما هر دو به افغانستان رفتیم و  آنجا مجازات شدیم .

این متهم گفت:در قانون افغانستان مجازات قتل، قصاص نیست. به همین خاطر به زندان محکوم شدیم.  من پس از گذراندن دوره محکومیت به ایران برگشته بودم تا کار کنم که بازداشت شدم.  علیم هم حالا در  افغانستان است و زندگی اش را می گذراند .

با پایان اظهارات این متهم ، قضات وارد شور شدند تا درباره سرنوشت این متهم تصمیم‌گیری کنند.