قاتل بهار کوچولو اعتراف کرد / مادر و دوست پسرش چه گفتند؟ + عکس

به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، 10 اردیبهشت امسال گزارش قتل دختر بچه 6ساله ای به نام بهار در دستور کار بازپرس محمد وهابی در شعبه دوم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت و با توجه به اینکه مادر بهار ادعا کرده بود، کودک خود را نزد پدرش تحویل داده و سپس با جسد او مواجه شده است؛ پدر بهار به عنوان مظنون پرونده بازداشت شد.

مادر بهار در طرح شکایت خود به بازپرس پرونده گفت:«از مدتی قبل به دلیل اختلاف با پدر بهار، جدا از او زندگی می کنم اما هنوز طلاق نگرفته ام. روز قبل از حادثه بهار را به پدرش سپردم.»

مادر بهار در مورد روز حادثه گفت:«آن روز برای اینکه زباله را در سطل داخل کوچه بیندازم از خانه خارج شدم و ناگهان پیکر نیمه جان بهار را در حالی کنار سطل دیدم که برهنه بود و آثار شکنجه روی بدنش مشخص بود.»

سپس پدر بهار که به عنوان مظنون پرونده مورد تحقیق و بازجویی قرار می گرفت در اظهارات خود گفت: «اتهام قتل فرزندم را قبول ندارم.همسرم او را به من تحویل نداده بود و مدتی بود که بهار را ندیده بودم و از او بی خبر بودم.»

پدر بهار در ادامه گفت:«بعد از اینکه همسرم از خانه من رفت متوجه شدم مردی به او علاقه پیدا کرده و قول و قرار ازدواج برای بعد از طلاق با هم گذاشته اند.چند بار با آن مرد حرف زدم و بین صحبت هایش گفت که اگر با همسرم ازدواج کند، بهار را تحویل بهزیستی می دهد.برای همین به او مظنون هستم.»

آخرین تحقیقات در پرونده قتل بهار 6 ساله

بررسی اولیه در معاینه جسد حکایت از آن دارد که علت مرگ بهار، ضربه مغزی بوده است.بنابراین احتمالا ضربه ای سخت به سرش وارد شده است.

همچنین در ادامه مشخص شد که ادعای مادر بهار مبنی بر تحویل دادن کودک به پدرش، در حد یک ادعا بوده و ادله ای برای اثبات این موضوع ارائه نشد.

از سویی ضد و نقیض گویی های مادر بهار سبب ایجاد ظن بر علیه مرد مورد علاقه وی شد.از جمله اینکه ادعا کرده بود آن مرد به خانه اش رفت و آمد ندارد اما تصاویری از حضور او در خانه مادر بهار کشف شد.

مادر بهار و مرد مورد علاقه اش : بهار را ما کشتیم

سرانجام با طی روند تحقیقات دستور بازداشت مرد مورد علاقه مادر بهار به نام نادر صادر شد و در حالی که این مرد متواری بود شناسایی و دستگیر شد.

متهم اعتراف کرد که به همراه مادر بهار دست به قتل دخترک زده اند.

مادر بهار در اعتراف گفت:«بعد از اینکه تصمیم به جدایی از همسرم گرفتم، با نادر آشنا شدم.می خواستیم خانه ای کرایه کنیم و زندگی مان را شروع کنیم اما به شدت بی پول بودیم.تصمیم گرفتیم هر طور شده کار کنیم و پول پس انداز کنیم.در کنار هم کارگری می کردیم اما وجود بهار باعث می شد که من نتوانم به راحتی کار کنم و از طرفی او بازیگوش بود و گاهی شیطنت هایش من را کلافه می کرد.برای همین گاهی او را تنبیه می کردیم.روز حادثه من و نادر باز هم از او عصبانی شدیم و هر دو او را کتک زدیم.بعد که متوجه شدیم دیگر نفس نمی کشد سناریوی قتل او توسط پدرش را مطرح کردیم.»

با توجه به اینکه مادر بهار ادعا می کند او و نادر هر دو با هم ضربات را به بهار وارد کرده بودند، بررسی ها برای اینکه مشخص شود ضربه کشنده کار کدامیک از آنها بوده ادامه دارد.

همچنین با توجه به اینکه در بررسی های اولیه آثار تعرض و کودک آزاری محرز بود، رسیدگی به این موضوع و تلاش برای کشف حقیقت در دستور کار قضایی ادامه دارد.