کشف جسد مادر و پسر تهرانی در خانه قدیمی

دختر جوان که پدر و مادر بزرگش به دست عموی فراری اش کشته شده اند در دادگاه حاضر شد و خواست تا دیه آنها از صندوق بیت المال به وی پرداخت شود .

به گزاش رکنا، راز دو جنایت وقتی فاش شد که  ماموران پلیس و آتش‌نشانی به خانه قدیمی رفتند و  و پس از شکافتن سکویی جلبک زده جسد زن سالخورده و پسرش را بیرون آوردند.

 رسیدگی به این پرونده از سال ۹۱ به دنبال شکایت دختر جوانی به نام پریسا آغاز شد .وی که به پلیس آگاهی رفته بود گفت :چند سالی است که پدرم به کشور بلاروس مهاجرت کرده و من به تنهایی در ایران زندگی می کنم .من بیشتر اوقات به خانه مادربزرگم می رفتم و به او سر میزدم .مادربزرگم با عمویم بهراد در یک خانه قدیمی در غرب تهران زندگی می کنند .مدتی است هر بار که با مادربزرگم تماس می گیرم عمویم می گوید او به مسافرت رفته و در خانه نیست .اما من به حرفهای عمویم مشکوک هستم. چون مادربزرگم بدون خداحافظی با من به سفر نمی رود.

دختر جوان ادامه داد: حالا چند روزی است هر چه با خانه مادربزرگم تماس می گیرم کسی پاسخ نمی دهد .من نگران حال مادربزرگم و عمویم هستم .

با اینکه شکایت مأموران پلیس به تحقیق پرداختند .

همسایه ها گفتند :مدتهاست زن سالخورده به نام اقدس را ندیده اند اما پسرش بهراد  را دیده‌اند که به آن خانه رفت و آمد دارد .

ماموران پلیس و آتش‌نشانی به خانه قدیمی رفتند و پس از گشودن در خانه قدیمی با سکویی عجیب در گوشه اتاق روبه رو شدند که روی آن جلبک بسته بود و تعدادی قرص نفتالین کنار آن قرار داشت .

پریسا به ماموران پلیس گفت: هرگز در  خانه مادربزرگم چنین سکویی ندیده بودم به نظر می‌رسد آن را عمویم به درست کرده است.

در حالی که شک پلیس برانگیخته شده بود ماموران سکو را شکافتند و با جسد های متعفن زن سالخورده و پسره بزرگش بهرام که پدر پریسا بود روبه رو شدند.

اجساد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و پریسا که شوکه بود به ماموران گفت :پدرم سال‌ها قبل مهاجرت کرد و به کشور بلاروس رفت و من در ایران زندگی می کردم. عمویم می‌گفت چون پدرم غیرقانونی به آنجا رفته نمی‌تواند به ایران برگردد و یا با ما تماسی داشته باشد. به همین خاطر در این سال‌ها هیچ تماسی با پدرم نداشتم و اصلاً فکر نمی‌کردم به ایران برگشته باشد .من نمی‌دانم عمویم چرا و چگونه او و مادربزرگم را کشته و اجساد آنها را در خانه در دفن کرده است .

با افشای این ماجرا ماموران  پلیس به ردیابی بهراد پرداختند اما دریافتند که وی به کشور بلاروس رفته است .

 چون استرداد مجرمین میان ایران و بلاروس وجود نداشت  پلیس نتوانست بهراد را به  ایران برگرداند .

در حالی که ۹ سال از این ماجرا گذشته بود پریسا به دادگاه کیفری یک استان تهران رفت و درخواست دیه از صندوق بیت المال را مطرح کرد.

وی  در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران حاضر شده و به قضات گفت :۹ سال است از کشته شدن مرموز پدر و مادر بزرگم می گذرد. من امیدی به دستگیری عمویم ندارم و  به همین‌خاطر تقاضا دارم دیه  آنها از صندوق بیت المال من پرداخت شود .

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا درباره این درخواست اظهارنظر کنند.