به گزارش رکنا، سارقان مسلح برای فرار اقدام به تیراندازی کردند، اما نگهبان برج در را روی آن‌ها قفل کرد و اجازه خروج به آن‌ها نداد تا اینکه مأموران پلیس از راه رسیدند.

چند روز قبل مأموران پلیس تهران در حال گشت‌زنی در یکی از خیابان‌های منطقه ازگل در شمال تهران بودند که صدای شلیک چند تیر به گوششان رسید.

بررسی‌ها حکایت از آن داشت فردی در حال تیراندازی به سوی فرد یا افراد دیگری است که بلافاصله مأموران پلیس رد صدای تیراندازی را گرفتند و دریافتند که صدای تیراندازی از داخل نگهبانی و قسمت اطلاعات برج مسکونی می‌آید.

سپس مأموران پلیس به سرعت راهی برج مسکونی شدند و در آنجا مشاهده کردند زنی که مسلح به کلت کمری است همراه مرد جوانی تفنگش را روی نگهبان برج مسکونی گرفته است و قصد دارد با تهدید از دام او و دیگر نگهبانان و رهگذاران فرار کنند.

بدین ترتیب مأموران پلیس وارد عمل شدند و زن مسلح و مرد همراهش را بازداشت کردند.

بررسی‌ها نشان داد عاملان تیراندازی زن و شوهر هستند که دقایقی قبل در حالی که ساکی همراه داشته‌اند از خانه یکی از ساکنان برج خارج می‌شوند که نگهبان به آن‌ها مشکوک می‌شود واز آن‌ها می‌خواهد پس از هماهنگی با صاحبخانه ساک را بیرون ببرند که زن جوان با کلت کمری که همراه دارد به سوی او تیراندازی می‌کند.

ساک مرموز

نگهبان برج مسکونی که در این حادثه از شلیک چند گلوله جان سالم به در برده بود به مأموران پلیس گفت: ساعتی قبل این زن و مرد به داخل برج آمدند و گفتند مهمان یکی از ساکنان ساختمان هستند. من با آن واحد که مادر و دختری در آنجا زندگی می‌کنند، تماس گرفتم که دخترش اجازه داد زن و مرد وارد شوند. آن‌ها به واحد مورد نظر رفتند تا اینکه ساعتی بعد در حالی که ساک بزرگی همراه داشتند، خارج شدند که من به ساک آن‌ها مشکوک شدم و از آن‌ها سؤال کردم شما ساک همراه نداشتید این ساک متعلق به چه کسی است. زن جوان گفت که ساک را صاحب آن واحد به آن‌ها داده است. از آن‌ها خواستم که لحظاتی منتظر باشند تا از صاحب آن واحد سؤال کنم و بعد همراه ساک خارج شوند، اما او شروع به داد و فریاد کرد که وقت ندارند و من هم در ورودی را روی آن‌ها قفل کردم و اجازه خارج شدن ندادم. در حالی که قصد داشتم با مادر و دختر تماس بگیرم ناگهان زن جوان کلت کمری از جیب مانتواش بیرون آورد و به سوی من شلیک کرد که به سرعت جای خالی دادم و او دوباره شلیک کرد و من هم دوباره جای خالی دادم که تیر‌ها همه به در و دیوار برخورد کرد. صدای شلیک همسایه‌ها و مأموران پلیس را به محل کشاند و آن‌ها به دام افتادند.

پس از این مأموران پلیس ساک مرموز را بازرسی کردند که مشخص شد مقدار زیادی طلا و پول و لوازم قیمتی متعلق به مادر و دختر در آن قرار دارد.

نجات مادر و دختر

از آنجایی که احتمال می‌رفت برای مادر و دختر اتفاق بدی رخ داده‌باشد، مأموران پلیس به در خانه آن‌ها رفتند، اما هر چقدر در زدند کسی در را روی آن‌ها باز نکرد تا اینکه سرانجام با دستور بازپرس کشیک قفل در را تخریب کرده و وارد محل زندگی مادر و دختر شدند که مشاهده کردند آن‌ها دست و پا بسته داخل اتاقی حبس شده‌اند.

دختر جوان پس از نجات در توضیح حادثه گفت: من و مادرم چند روز قبل تصمیم گرفتیم یخچال بزرگی بخریم و به همین خاطر یخچال خانه‌مان را برای فروش در فضای مجازی آگهی دادیم. در این چند روز افراد زیادی با ما تماس گرفتند، اما سر قیمت آن به توافق نرسیدیم تا اینکه چند ساعت قبل زنی با من تماس گرفت و گفت خریدار یخچال است. او گفت که قصد دارد یخچال را به خانواده مستمند هدیه بدهد و از ما خواست تخفیف بدهیم و ما هم قبول کردیم. پس از اینکه به توافق رسیدیم زن جوان آدرس خانه ما را گرفت و گفت به زودی همراه همسرش برای بازدید یخچال به خانه ما می‌آید. من و مادرم منتظرآن‌ها بودیم که نگهبان برج تماس گرفت و گفت زن و مرد جوانی مهمان ما هستند و من هم اجازه دادم وارد شوند.

وقتی در خانه را باز کردم زن و مرد جوان وارد خانه شدند و به سراغ یخچال رفتند که ناگهان زن جوان اسلحه کمری از جیبش بیرون آورد و به سوی من و مادرم گرفت و تهدید کرد هیچ حرکتی نکنیم. سپس مردی که همراهش بود دست و پای ما را با طناب بست و با تهدید اسلحه از ما خواستند هر چه طلا، پول و اموال قیمتی داریم به آن‌ها بدهیم. ما از ترس جانمان محل طلا‌ها را به آن‌ها نشان دادیم و زن و مرد مسلح هم همه طلاها، پول‌ها و اجناس قیمتی را داخل ساکی که ازخانه ما برداشته‌بودند ریختند و خارج شدند. هر چقدر التماس کردیم دست و پای ما را باز کنند فایده‌ای نداشت و حتی آن‌ها دهانمان را با پارچه بستند که با داد و فریاد از همسایه‌ها درخواست کمک نکنیم. وی در پایان گفت: هوشیاری و شجاعت نگهبان برج باعث شد سارقان مسلح به دام بیفتند و من و مادرم هم نجات پیدا کنیم.

سرقت‌های سریالی

دو متهم پس از دستگیری برای بازجویی به شعبه چهارم دادیاری دادسرای ویژه سرقت منتقل شدند.

مرد جوان در بازجویی‌ها گفت: مدتی قبل من و شوهرم هنگام تماشای فیلم هالیوودی با این شیوه سرقت آشنا شدیم. در آن فیلم مرد و زنی به عنوان خریدار به خانه‌هایی مراجعه می‌کردند که صاحبخانه اسباب و وسایلش را برای فروش در فضای مجازی آگهی داده بود. پس از این ما تصمیم گرفتیم به این شیوه دست به سرقت اموال شهروندان بزنیم. ما هر روز در فضای مجازی افرادی که وسایلشان را برای فروش در فضای مجازی آگهی داده بودند رصد می‌کردیم و معمولاً افرادی را انتخاب می‌کردیم که خانه‌شان در خیابان‌های بالای شهر باشد و وضعیت مالی خوبی هم داشته‌باشند. از طرفی هم سعی می‌کردیم طعمه‌هایمان زن باشند، چون آن‌ها توان مقابله در مقابل ما را نداشتند. در این مدت به همین شیوه به چند خانه‌ای که وسایلشان را برای فروش آگهی داده بودند رفتیم و با تهدید اسلحه دست و پای صاحب خانه را می‌بستیم و اموال گرانقیمت‌شان را سرقت می‌کردیم. در این سرقت‌های سریالی گاهی اسلحه دست من بود و گاهی هم اسلحه در اختیار همسرم بود.

دو متهم در ادامه به دستور قاضی سید سعید مدرس برای تحقیقات بیشتر و برملا شدند سرقت احتمالی دیگرشان در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.