گفتگو با سردسته باند تبهکاری دخترانه در تهران / شکارچی پیرمرد پولدار بودند
حوادث رکنا: یک زن سردسته باند تبهکاری دخترانه بود که مردان را اجیر می کرد و از پیرمردها سرقت می کردند.
2دختر و 2پسر عضو یکی از باندهای شناساییشده در طرح کاشف بودند که مدتی قبل نقشه سرقت از خانه پیرمردی پولدار را در تهران عملی کردند.
2دختر و 2پسر عضو یکی از باندهای شناساییشده در طرح کاشف بودند که مدتی قبل نقشه سرقت از خانه پیرمردی پولدار را در تهران عملی کردند. یکی از آنها پس از این سرقت به دوبی گریخت اما 3متهم دیگر توسط پلیس آگاهی تهران دستگیر شدند. یکی از دختران عضو این باند از جزئیات نقشه سرقت میگوید.
سرقت از پیرمرد پولدار با نسکافه مسموم
یکی از آنها پس از این سرقت به دوبی گریخت اما 3متهم دیگر توسط پلیس آگاهی تهران دستگیر شدند. یکی از دختران عضو این باند از جزئیات نقشه سرقت میگوید.
فقط از یک نفر سرقت کردید؟
بله. او مردی میانسال و پولدار بود که در یک خانه مجلل در حوالی غرب تهران زندگی میکرد. یکی از دوستانم به نام پرستو او را میشناخت و میگفت که خواستگارش است. پرستو یکبار به خانه مرد میانسال رفته بود و میگفت خیلی ثروتمند است و اموال قیمتی زیادی در خانهاش دارد. یک شب که به همراه پرستو و پسر مورد علاقهام دور هم نشسته بودیم و پرستو از مرد میانسال برایمان تعریف میکرد، نقشه سرقت از خانه او را کشیدیم. پس از آن پسری دیگر هم وارد باندمان شد و نقشه را اجرا کردیم.
نقشهتان چه بود؟
پرستو با مرد پولدار تماس گرفت و قرار گذاشت اما به او گفت که تنها به خانهاش نمیرود و مرا هم با خودش میبرد. آن مرد قبول کرد و من و پرستو به خانهاش رفتیم. از قبل داروی خوابآور تهیه کرده بودیم. وقتی وارد آن خانه شدیم، به بهانه درستکردن نسکافه به آشپزخانه رفتم و داخل نسکافه صاحبخانه داروی بیهوشی ریختم. او پس از خوردن نسکافه دچار سرگیجه شد و من در را باز کردم و 2عضو دیگر باند وارد شدند. صاحبخانه که متوجه حضور پسران غریبه شده بود، به سمتشان هجوم برد اما آنها او را کتک زدند و وی از حال رفت. پس از آن هرچه اموال قیمتی در خانهاش بود مانند پول، دلار، سکه، تابلو فرش، مجسمههای عتیقه و... را سرقت کردیم.
فکر نمیکردید گیر بیفتید؟
پرستو به ما اطمینان داده بود که آن مرد چون همسر و فرزند دارد، از ترس آبرویش شکایت نمیکند. پرستو پس از سرقت، سهمش را گرفت و به دوبی رفت و برخلاف ادعای او، مالباخته شکایت کرد و بقیه ما دستگیر شدیم. حالا نمیدانم چه سرنوشتی در انتظارم است.
ارسال نظر