قتل دردناک نوعروس 16 ساله به دست برادرش در کهریزک / سودابه قربانی حرف های فامیل شد
حوادث رکنا: مرد جوان به اتهام قتل خواهر 16 ساله خود بازداشت شد.
قتل خواهر در کهریزک رخ داد.در جریان قتل خواهر یک مرد 34 ساله مرتکب قتل خواهر 16 ساله خود شد.متهم بعد از قتل خواهر به افغانستان گریخت.رسیدگی به پرونده قتل خواهر ادامه دارد.
به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، رسیدگی به قتل دختر 16 ساله به نام سودابه از 27 اردیبهشت امسال با تماس برادر مقتول در دستور کار پلیس کهریزک قرار گرفت.
برادر مقتول در تماس با پلیس در حالی که به شدت وحشت زده بود،گفت:«برادرم مدتی بود که خواهرم را تهدید به مرگ می کرد و حالا جسد خواهرم را در یک مزرعه پیدا کرده ایم.»
جسد سودابه که با روسری خفه شده بود،به پزشکی قانونی منتقل شد و برادر او که تنها مظنون پرونده بود،متواری شد.
دستگیری متهم به قتل خواهر در اصفهان
با گذشت حدود شش ماه از قتل سودابه، در حالی که متهم به قتل هنوز تحت تعقیب بود،ماموران پلیس اصفهان متهم را شناسایی و دستگیر کردند و با انتقال متهم به دادسرای جنایی تهران، رسیدگی به پرونده در شعبه پنجم دادسرای جنایی نزد بازپرس شفیعی کلید خورد.
متهم در اعتراف به قتل گفت:«اهل افغانستان هستم و از سال ها قبل همراه خانواده ام به ایران آمدم.مدتی قبل از حادثه،خواهرم 16 ساله ام را شوهر داده بودیم اما او با شوهرش اختلاف داشت و به خانه پدری برگشته بود.رفت و آمدهای سودابه سبب شده بود پشت سر او حرف و حدیث باشد و همین موضوع من را عصبانی می کرد.بارها به او تذکر دادم اما گوشش بدهکار نبود.شب حادثه خیلی عصبانی شدم و او را به یک مزرعه در نزدیکی خانه مان بردم تا با او صحبت کنم اما یکدفعه نمی دانم چه شد که روسری را دور گلویش انداخته و دیدم دیگر نفس نمی کشد.»
متهم در ادامه اعتراف خود گفت:«بعد از حادثه از ترس به افغانستان فرار کردم اما در این مدت با خانواده ام در تماس بودم.با اصرار آنها و به خاطر اینکه عذاب وجدان داشتم به ایران برگشتم و می خواستم بعد از کمی کار و پس انداز، خودم را معرفی کنم که توسط پلیس در اصفهان دستگیر شدم.»
بعد از اعتراف صریح متهم به قتل،با دستور بازپرس شفیعی پرونده برای رسیدگی به دادسرای کهریزک ارجاع شد.
گفتگو با متهم
چند سال داری؟
34 سال دارم و سالهاست به ایران آمده ام.
چه شد مرتکب قتل خواهرت شدی؟
هر چند چند بار او را تهدید کرده بودم اما قصد نداشتم او را بکشم.نتوانستم جلوی عصبانیتم را بگیرم.الان هم خیلی پشیمانم و عذاب وجدان دارم.خواهرم را دوست داشتم.
چرا از دستش عصبانی بودی؟
مدتی بود با شوهرش اختلاف پیدا کرده بود و گاهی چندین ساعت بیرون از خانه می ماند و از او بی خبر بودیم یا شب به خانه نمی آمد.می گفت به خانه دوستم رفتم یا می گفت برای کار به شهرستان رفتم و در محل کار خوابیدم.اما همین غیبت ها و تاخیرهای او باعث می شد که پشت سرش حرف و حدیث باشد و حتی این بدگویی ها به افغانستان هم رسیده بود.
شب حادثه چه شد؟
همیشه به خواهرم می گفتم طوری رفتار کن که پشت سرت حرف نباشد و حالا که به خانه پدری برگشته ای باید مطابق قوانین این خانه رفتار کنی اما او توجهمی کرد.شب حادثه یکی از آشنایان را در محل دیدم و او باز هم از بدگویی هایی که پشت سر خواهرم بود به من گفت.با عصبانیت به خانه رفتم و می خواستم بیرون از خانه با سودابه حرف بزنم برای همین او را به یک مزرعه بردم.آنجا نمی دانم چه شد که مرتکب قتل شدم.
بعد چه شد؟
به افغانستان فرار کردم اما خانواده ام به من گفتند برگرد و قول دادند بابت قتل رضایت دهند.از طرفی خیلی عذاب وجدان داشتم.من یک خواهر دیگر هم دارم که سال ها قبل ازدواج کرده و هر دو خواهرم را خیلی دوست داشتم.برای همین برگشتم و می خواستم خودم اعتراف کنم اما دستگیر شدم.
ارسال نظر